یادداشت دامنه
از دانشنامه علوم اسلامی
آ
به آبی گفته می شود که برخی اوصاف یا هر سه وصف: رنگ، بو و مزه آن با گذشت زمان یا عارضی دیگر جز نجاست تغییر کرده باشد +
مراد آداب قاری و سامع قرآن هنگام قرائت قرآن است. +
آزمایش پزشکی زن توسط مرد نامحرم یا بالعکس +
اصطلاحات اخص آن از طریق سویق جستجوشود. +
مقصود شرب بدون تخلل حد میباشد. +
اصطلاحات اخص آن را از طریق' نیم خورده' جستجونمایید. +
اصطلاحات اخص این واژه را از طریق آشامیدنیها جستجو نمایید. +
اعم از تعلیم دادن و یادگرفتن +
آخر ماه که قمر در آن پنهان باشد و در بامداد و شامگاه دیده نشود. +
آمیزش افطار کننده در روز رمضان +
آیات صفت ذهاب را نیزدر بر میگیرد0. +
متعلق این اصطلاح یعنی مکانی که آیات به آنجا حمل شده در نمایه سازی بصورت جداگانه آورده میشود0 مانند: آیات محمول مدنی+ مکه. +
متعلق این اصطلاح یعنی مکانی که آیات به آنجا حمل شده است درنمایه سازی بصورت جداگانه آورده میشود0 مانند: آیات محمول مکی + مدینه. +
آیه تحویل قبله. +
أ
ترتب و تقدم بعضی از اجزاء بر دیگر نظیر تقدم حمد بر سوره +
إ
إطراق الرأس: سر را فرو انداختن و به زمین چشم دوختن . +
اذان را به صورت فصیح بیان کردن . +
ا
اباحه از طرف مالک +
اباحه به شرط ضمان در صورت تلف +
اباحه تمام تصرفات +
اباحه چیزی در مقابل اباحه یا تملیک چیزی دیگر +
ساقط کردن ذمه یک شخص به قصد قربت؛ مانند ساقط کردن ذمه عالم فقیر به قصد تقرب به خدا. +
مراد ابراء کردن کفیل یا مکفول ازکفالت توسط مکفول له است. +
اتصال لفظ یک جمله به جمله ای و اتصال معنای آن به جمله ای دیگر +
سلع دمل یا غده اضافی بدن مثل غده بین گوشت و پوست میباشد. +
اجاره مسلمان به ذمی +
اجاره مسلمان به کافر +
مراد زمینی است که غرق در آب باشد. +
اجارهای که غیر مقید به مدت و مباشرت اجیر باشد. +
عقد اجارهای که مقدمه بیع میشود. +
اجاره متعدد با یک عقد +
مراد اجیر گرفتن دیگری توسط مضارب است. +
مراد منفعت معین است. +
اجازه به زوج در نکاح با خواهر زاده زوجه +
اجازه به زوج در نکاح با برادر زاده زوجه +
اجازه وارث به وصیت بیش از ثلث +
اجبار بر ارش در خیار عیب +
اجتماع با زن بیگانه زیر یک لحاف +
اجتماع دو برهنه زیر یک لحاف +
مقصود اعم از معنای لغوی و اصطلاحی است. +
شامل جدات هم میشود و در واژههای ترکیبی همین معنا مراد میباشد. +
اجرای حد در حرم مکه و حرم پیامبر اکرم (ص) +
اجرای حد به اجبار سلطان +
اصطلاحات اخص این واژه را از طریق' قصاص ' جستجو نمایید. +
مراد اخذ اجرت توسط مسلمان است. +
موازنه بین اعمال نیک و گناهان +
جامه به خود پیچیدن +
حرمت نگه داشتن، ارج نهادن +
به معنای این است که حایض جهت عدم سیلان خون در اوقات نماز پارچهای به خود بگیرد. +
حالت حضور مرگ و در آستانه مرگ قرار گرفتن . +
نخستین عمل از مناسک عمره و حج +
فراهم بودن زمینه زنا شویی با همسر یا کنیز. +
مراد از احصان در اینجا عبارت از بلوغ، عقل، اسلام، حریت و عفت است. +
مراد مواتی است که حریم ملک آباد قرار گرفته است. +
اختصاص دادن کسی به چیزی +
ربودن مال به طور آشکار با غفلت صاحب مال +
نوسان نرخ یک کالا در بازار +
خارج کردن قربانی مذبوح حج از منا +
مراد مطلق نماز خانه اعم از مسجد و غیر مسجد است. +
تصور، آن چیزی است که فی الجمله ثبوت ذهنی دارد و خطور یا اخطار، آن چیزی است که عارض شده و زائل بشود و تصادفی و بدون توجه و التفات. +
اعم از خاله و دایی است. +
خواهر و برادر را شامل میشود. +
ادات استعانت. +
از نظر حلیت و حرمت مورد شک است. +
مراد حیوان حرام گوشت است. +
مراد غیر عارف به مذهب حقه است. +
اعم از طالق و مطلقه میباشد. +
اعم از این که ابوین هر دو باشند یا یکی از آن دو. +
میراث ابوین بدون اخوه و فرزند +
میراث ابوین با اخوه و فرزند +
ارتفاق حقی است که کسی در ملک دیگری دارد. +
مقصود اقاربی هستند که باهم درگیر شده و کشته شده اند. +
مراد از فرض سهم معینی است که قانون و شرع برای بعضی از ورثه مقرر داشته است. +
عبارت از سهم غیر معین است و صاحبان آن به اعتبار خویشاوندی در ترکه سهیم میباشند. +
حقی که بعد از مرگ محقق میشود. +
اعم از این که یکی از ابوین باشند یا هر دو. +
اعم از این که فرزند با واسطه باشد یا بی واسطه. +
مراد این است که زوج، به تنهایی وارث میت باشد. +
زوجه ای است که از زوج خود فرزند ارث بر نداشته باشد. +
با وجود حمل، اگر فرزندی طلب ارث کرد چه مقدار باید به او پرداخت شود. +
این فرض تنها در برخی از کفار جاری است که اشتراک دو مرد یا بیشتر را در یک زن جایز می دانند. +
ارشاد به کلام الهی بودن قرآن +
قرآن در ارضای خواص مردم نقش دارد +
قرآن در ارضای عموم مردم نقش دارد +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره آل عمران بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره اخلاص بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره اسراء بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره الرحمن بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره دهر بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره بقره بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره بیّنه بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره تبّت بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره تحریم بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره توبه بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره جاثیه بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره حمد بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره سجده بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره شعراء بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره شمس بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره صف بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره طلاق بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره عبث بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره مؤمن بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره فصّلت بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره قریش بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره قلم بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره قمر بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره مائده بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره ماعون بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره مجادله بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره معارج بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره ممتحنه بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره مُلک بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره نبأ بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره نحل بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره کافرون بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره کهف بازیابی کنید. +
مصادیق این اصطلاح را از طریق مترادفات (بج) سوره یس بازیابی کنید. +
مراد از اباحه محرمات، جواز ارتکاب فعل حرام اعم از انجام محرمات و ترک واجبات است. +
مراد مردار نجس است +
اعم از استخاره مصطلح ( استخاره با قرآن ، تسبیح و مانند آن ) و استخاره به معنای مطلق طلب خیر از خدای سبحان. +
استصناع عبارت است از توافق سفارش دهنده با صنعتگر برای ساختن کالایی معیّن مانند میز و لباس. +
اصطلاحات اخص این واژه را از طریق عاریه (عقد) جستجو نمایید. +
مقصود استعمال ساعت زن برای مرد است. +
استفسار قاضی از متخاصمین +
ربودن مال غیر به صورت آشکارا و با آگاهی صاحب مال. +
استمنا با سایراعضای بدن، به غیر دست. +
مقصود تطهیر پس از خروج کرم از مخرج غائط است. +
درخواست کوچ برای یاری رساندن +
استکانت: فروتنی، خضوع و نهادن دو دست بر شانه در حال دعا +
جزئیات مباحث استیلاد به دلیل این که امروزه مورد ابتلا نمیباشد آورده نشده است. +
مقصود، مسلمان بودن (اختیار اسلام و ایمان) است به همین جهت زیر مجموعه افعال جوانحی قرار گرفته است. +
مراد اسلام آوردن کافری است که کافری را کشته است. +
مراد اسلام کافر قبل از اصابت تیر توسط مسلمان است. +
یعنی جامه را بر روی شانه بیندازد و بخود بپیچد، بطوری که سر آن را زیر بغلها بیرون آورد و هر دو طرف را بر یک دوش اندازد. +
بدون شبهه و بدون نیاز به پی جویی نسخههای قدیمی باشد. +
مراد تابعین ائمه (ع) باشد +
مراد غیر تابعین ائمه (ع) باشد +
عمده مباحث مربوط به اضطرار به صورت ترکیب آمده است مانند آشامیدن اضطراری شراب. لذا برای پیدا کردن موضوعات مربوط به اضطرار، از نمایش چرخشی استفاده نمایید. +
مراد عنوان کلی باب فقهی است نه خصوص خوردنیها وآشامیدنی ها. +
مقصود اطلاع مطلقه رجعیه از رجوع زوج است. +
مقصود اطلاع دادن حیض از طرف حایض به زوج است. +
مقصود اطلاع یافتن زوجه از طلاق است. +
مقصود سلاطین شیعه است. +
مقصود وفاء به وعده هائی است که قرآن بصورت مطـلق یا مقید بیان نموده است. +
شامل عمه و عمو میشود و در واژههای ترکیبی همین معنا مراد است. +
از دیار خود خارج شدن برای طلب روزی +
اغتراف : برداشتن آب با دست +
اعم ازاین که میته در طعام بیفتد یا حیوان درآن بمیرد. +
مقصود آن دسته از کارهایی است که دین اهل ذمه آن را جایز می شمارد. +
کسی که بر اساس مذهب شیعه وقت اقامه را به خوبی می داند. +
نفقه را برعیال تنگ گرفتن +
اقتدای غیر معید به اعاده کننده نماز +
بخش قابل توجهی از مسائل فقهی را مباحث اقتصادی تشکیل میدهد؛ واژگان و اصطلاحات این مباحث در دو حوزه کلان معاملات و عبادات ردیف شدهاند لذا از آوردن آنها ذیل واژه اقتصاد خودداری شده است. +
طلب کردن +
اقرار بعضی از ورثه به وجوب حج برای مورث +
واگذاری زمین یا منافع یا محل کسب برای زمانی محدود یا نا محدود به کسی از سوی حاکم +
سینه پا بر زمین نهادن و قرار دادن باسن بر پاشنه پا +
صنعتی در علم بدیع میباشد. +
در بر گرفتن، آغوش گرفتن +
مراد التقاط اشیایی مانند نعلین، عصا، طناب، میخ و... میباشد. +
تلفّظ کننده حرفی به جای حرف دیگر مانند تلفّظ راء به جای عین یا لام و سین به جای تاء و مانند آن . +
مشکوک از جهت مست کننده بودن +
اصطلاحات اخص امام جماعت را از طریق واژه امامت جماعت جستجو نمایید. +
زیبا رو و نورانی +
کسی که هنگام تلفظ حرفی را به حرفی دیگر تبدیل میکند. +
کسی که حروف را نمیتواند به نحو صحیح بیان کند. +
شخص دارای لکنت زبان. +
کسی که حرف تاء را نمیتواند خوب ادا کند. +
امامت جمعه به اذن حاکم شرع +
کسی که حرف فاء را خوب نمیتواند ادا کند. +
کسی که کلام را نمیتواند خوب ادا کند. +
کسی که بر او حد الهی جاری شده است. +
امتیار به معنی ورود ذمی به حجاز جهت خرید و تهیه غذا است. +
مراد این است که یا قدرت بر نهی دارد و یا بر امر +
امر و نهی توسط فقرا +
مراد ارتکاب حرام یا ترک واجب توسط آمر و ناهی است. +
امر و نهی کسی است که در ارتکاب معذور بوده است. +
انتظار و توقّع حصول امری مطلوب +
مقصود این است که آیا انتخاب قاضی در مرافعات و خصومات در اختیار مدعی یا مدعی علیه است. +
مراد اجزای با روح جدا شده از حیوان زنده است. +
نقل مزارعه به فرد سوم به گونهای که طرف مالک خود عامل باشد. +
نقل مزارعه به فرد سوم به گونهای که طرف مالک فرد سوم باشد. +
دوتا شدن، خمیدن و انحناء سینه +
دوتا شدن، خمیدن و انحنای شانه +
مقصود از این واژه اشخاصی هستند که در باب سیاسات فقه مطرح می شوند مانند قاضی، شاهد و ... +
نقص و عیب از جهت اجزا و اندام ظاهری( کچلی، لنگی و ...) و یا روحی و نفسانی ( جنون، سفاهت، رذایل اخلاقی و ... ) +
آن دسته از انسان هایی که به لحاظ اجزا و اندام ظاهری و نیز کمالات روحی ( عقل و عدم سفاهت ) دارای عیب و نقص نمی باشند. +
کسی که مأذون است از ناحیه مجتهد جامع الشرایط کاری را در راستای شأن مرجعیت انجام دهد. +
تبدیل عده بائن به رجعی +
تبدیل عده رجعی به بائن +
ولد بعد از بلوغ، رابطه ی نسب خود را با مقر تکذیب میکند. +
این اصطلاح بیانگر ویژگیهای برجستهای است که در کتابهای آسمانی دیگر وجود ندارد و باصفاتی که تحت عنوان اسامی وصفات قرآن تنظیم شده است فرق دارد0. +
نیازمند به ازدواج . این عنوان در قرآن کریم به صورت « غَیرِ اُولِی الاِربَةِ » به کار رفته است و فقیهان به مناسبت از آن در باب نکاح سخن گفته اند. +
پیدایش عیب های ویژه از زمان خرید غلام یا کنیز به مدّت یک سال +
جعرانه، تنعیم یا حدیبیه، محل های خاصی که کسانی که میقاتشان ادنی الحل است افضل آن است که از آن جاها محرم شوند. +
گیاهی است که رخت را با آن می شویند و بعد از خوردن طعام نیز دست ها با آن شسته می شود و چون آنرا بسوزانند، اشخار شود. +
اخبار صاحب ید به نجاست شیئ +
تصرّف دو یا چند نفر پیاپی و سلسلهوار در مال دیگری +
ایثار عبارت است از مقدّم داشتن دیگری بر خود در رساندن منفعت و دفع زیان، نسبت به چیزی که خود بدان نیازمند است. از این عنوان در باب هایی مانند حج، صدقات و اطعمه و اشربه سخن رفته است . +
اصطلاحات اخص آن را از طریق اجاره جستجو نمایید. +
معنا زاید بر منطوق باشد +
لفظ متضمن معانی متعدد باشد +
ب
باد روده و معده که از مخرج مدفوع خارج شود . +
این واژه قابلیت دارد تا اصطلاحات بیانگر اجزای انسان نظیر چشم ، گوش و ... را پوشش دهد لیکن این مصادیق از طریق واژه اجزای انسان پوشش داده شده است . +
مراد برگ درخت مثل توت و حنا میباشد. +
بستن اجزا یا اعضای انسان توسط خود انسان +
بلند کردن انگشت سبّابه به طرف آسمان و حرکت دادن آن هنگام دعا. +
مراد از ذرات اعمّ از ذرات شوینده و گِل و... میباشد. +
مقصود بلعیدن مال، چه مال خود و چه مال دیگری توسط میت است. +
مسجدی است بر آسمان در محاذات کعبه. +
آبی است که در ظرف و حوض و مانند آن جمع آوری شده باشد. +
مقصود بیع آلات غیر مشروع برای عبادت است. +
بیع استرسال بیعی است که خریدار به بایع می گوید: مبیع را به نرخ عادله وجاری روز خریدارم وبایع هم رضا دهد و با هم محاسبه کنند. آن را بیع استئمان هم گفته اند . بیع استجرار هم همین است. +
یک نوع بیع دوران جاهلیت است. فروشنده به خریدار گوید اگر این سنگ به جامه اصابت کرد آن را به تو فروخته ام. +
مراد بیع غذای موجب تقویت گناه کار میباشد. +
بیع مؤامره به معاملهای اطلاق میشود که در آن نسبت به امضا یا فسخ آن، مشورت با شخصی معیّن در مدّتی معیّن، شرط میشود و از آن در باب تجارت سخن رفته است. +
بیع مجر با توجه به سند تذکره که سه احتمال درباره آن داده شده وابسته بیع جنین حیوان شده است و گرنه می باسیت مترادف باشد. +
عبارت است از معاملهای که بهای کالا با توافق فروشنده و خریدار تعیین میشود، بدون آنکه فروشنده قیمت خرید خود را ذکر کند؛ خواه خریدار قیمت خرید را بداند یا نداند. +
مقصود بیع میوه بر درخت اکثر از یک سال است. +
بیع جنین در رحم +
یک نوع بیع در زمان جاهلیت بوده است. +
ملکی که بدون بیع به او رسیده باشد و قبل از قبض بفروشد. +
یک نوع بیع در زمان جاهلیت بوده است. +
بخشی از سرزمین مدینه، واقع بین دو حَرّه (ریگزار)؛ حرّه واقم در شرق و حرّه عقیق (لیلی) در غرب مدینه. +
مراد کامل نشدن تعداد شهود است. +
ت
تادیب توسط محرم +
شرط تأخیر برای عوض و معوض با هم . +
مراد تأخیر در اجرای حدود می باشد. +
مقصود تاخیر مأموم از امام جماعت در افعال نماز است. +
انقطاع و انفصال از دنیا، بریدن از ماسوای و پیوستن بخدا. +
قرار دادن سپر انسانی در جهاد +
گفتن دو مرتبه جمله «الصلوة خیرٌ من النوم» در اذان صبح. +
دور کردن بازوان و آرنجها از پهلو و همچون دو بال گشوده قرار دادن آنها؛ بلند کردن شکم از زمین؛ بلند کردن زانوها از زمین و به حالت نیم خیز قرار گرفتن. +
بازماندن از اتمام حج یا عمره به سبب بیماری. به فرد بازمانده « محصور » یا « مُحصَر » گفته می شود. +
مراد حق مشترک بین الله و مردم است. +
اضافه به فاعل است. +
مراد قاضیای است که علیه اودعوی شده باشد. +
مالیدن آب فرات و تربت سید الشهداء (علیه السلام) به سقف دهان نوزاد. +
انداختن انگشتر در دست +
پاک کردن ناخن میت +
تدارک هروله برای کسی که آن را انجام نداده است. +
مشروط کردن آزادی عبد به وفات مولی +
مراد ذبح عام است. +
گردانیدن آواز در گلو (چهچهه زدن) +
درخواست رحمت +
ترک نماز با اعتقاد به عدم وجوب نماز +
ترک استخدام فرد خاص +
انتصاب به معنای صاف ایستادن است. +
ترک نماز با اعتقاد به وجوب نماز +
تزریق دارو توسط مرد به زن +
تزریق دارو توسط زن به مرد +
تَزهید: برانگیختن کسی بر انصراف از کاری، مقابل ترغیب +
عدم تاخیر در پرداخت +
سبحان ربی الاعلی و بحمده، سبحان ربی العظیم و بحمده +
مال مسروق را در راه خیر قرار دادن +
صنعتی در علم بدیع میباشد. +
گرداندن مجرم در معابر به جهت شناساندن آنها به مردم +
حضور زنان در تشییع جنازه +
مراد از تصرف اعم از بیع و شراء و هبه است. +
اعم از ساخت مجسمه (تصاویر برجسته)، نقاشی ( تصاویر غیر برجسته )، عکس برداری و فیلم برداری +
تطریف: خون انداختن سر انگشتان صبی سارق. +
طوقی شکل شدن ماه +
نوعی ماده خوشبو کننده میباشد. +
تعارض اسباب نزول و تعارض مصادر اسباب نزول و تعارض الفاظ سبب نزول چه رابطهای دارند. +
شنیدن شفاهی فتوا از مجتهد مراد است. +
مقصود از سماع، فتوایی است که به صورت شفاهی از مجتهد شنیده می شود. +
مراد تعذر مستأجر از استیفای منفعت است. +
مراد بادیه نشینی و مصاحبت با نادانان و جُهال بعد از هجرت میباشد. +
شامل تأدیب نیزمی شود گرچه شرایط عامه تعزیر را هم نداشته باشد. +
یاد گیری حکم هر نوع فعلی که از انسان صادر می شود اعم از افعال عبادی، معاملی یا عادی +
مقصود، تعلم مسائل مبتلا به سهو است. +
مقصود، تعلم مسائل مبتلابه شک است +
مبلغی که بیمه گر در ازای خسارت به بیمه گذار میپردازد. +
دراین سند منظوراز هدف نشانه است. +
مبلغی که بیمه گذار در ازای بیمه میپردازد. +
تغلیب اسلام بر کفر کودکی که یکی از والدین او کافر هستند. +
مراد اعم از مادر و فرزند و زوجین میباشد. +
مراد دوره قبل از تدوین است. +
به عنوان مثال: تبیین دو چهره و دو وجه از وجوه قرآن +
مراد از ایام حرام، عیدین و ایام تشریق است. +
واگذاری زمین خراج برای زراعت بدون مدت در تقابل اجرت معین به بیت المال میباشد. +
مقصود مقدم داشتن اجزاء( اعم از وجوبی و استحبابی) یا نوعی از نماز بر اجزاء یا نوع دیگر و یا اموری دیگر غیر از نماز است. +
بازماندن از اتمام حج یا عمره به سبب بیماری. به فرد بازمانده « محصور » یا « مُحصَر » گفته می شود. +
ابراز عقیده یا انجام دادن کاری بر خلاف نظر و اعتقاد قلبی. +
داخل کردن چیزی در فرج +
اعم از اینکه آن بعض به ضمیمه کل قیمت بیشتری داشته باشد یا نه. +
مراد مغصوبی است که بدل حیلوله آن به مالک داده شده است. +
مراد، ذکر کردن لفظ 'الله' در صیغه نذر میباشد. +
تَلقین: القای کلام به دیگری +
مراد متنجس شدن با تماس حیوان نجس العین است. +
مراد لقیطی است که مملوک باشد. +
مراد تملک مستأجر بـر عین مستأجره به هر طریقی از اسباب ملکیت در مدت اجاره است. +
سلطه و اختیار دادن به دیگری +
مقصود، ممیز بودن مستطیع است به این معنا که بتواند خوب و بد را تتشخیص و تمییز بدهد. +
انداختن اخلاط سرو سینه در مسجد +
انداختن اخلاط سرو سینه در نماز +
مراد صراحت در اذن موکل است. +
تنعیم نام محلّی است در شمال مکّه، بین دو کوه ناعم و نعیم، در راه مدینه که از میقاتهای عمره و نزدیکترین نقطه حِلّ (ادنی الحل) به حرم شمار میرود. +
تَهاتُر: سقوط بدهیهای متقابل دو فرد به یکدیگر +
شخصی، فرزند ' معروف النسب 'را به خودش نسبت دهد. +
یکی از اسباب توارث در جاهلیت پیروزی بر دیگری بوده است. +
مراد از ولادت حرام، غیر زنا، آمیزش هنگام اعتکاف، حیض، روزه ماه رمضان و... می باشد. +
غرقی بنابر فرضی از یکدیگر ارث میبرند که تحقق آن معلوم نیست مانند دو برادر وقتی از یکدیگر ارث میبرند که پدر قبل از آنها غرق شده باشد. +
مراد از زانی اعم از زن و مرد میباشد. +
مراد اعم از فاعل و مفعول است. +
مراد اعم از زن و مرد است. +
تَوَرُّک: نشستن بر ران چپ و نهادن پشت پای راست بر کف پای چپ1/ سنگینی بدن را گاه بر پای راست و گاه بر پای چپ نهادن2/ گذاشتن دستها بر بالای ران و تکیه کردن بر آن +
آشکار کردن اعراب کلمات +
اقامه نماز با سستی و اهمال +
مراد این است که مرد، خود را دراثنای لعان تکذیب کند. +
مقصود لباسی است که میت در زمان حیات خود در آن نماز می خواند. +
مراد اعم از قبل و بعد رجم میباشد. +
سخن گفتن به کلام قرار دادی بین دو یا چند نفر که برای دیگران مفهوم نمیباشد. +
عنزه:نوعی چوب دستی که از عصا بزرگتر و از نیزه کوچکتراست. +
قضیب:نوعی چوب دستی +
ث
این اصطلاح در کفالت مالی شرط شده است. +
ج
کوهی در شمال شرقی عرفات +
مراد جرح توسط فاقد عضو است. +
مراد مجروح نمودن مسلمان (اعم از مؤنث و مذکر) است. +
مراد از حلال معنای عام است که شامل مباح و مندوب و مکروه میباشد. +
جعاله متعدد به عقد واحد +
از پشت سر راندن حیوان +
مراد مطلق عورت است. +
مراد اعم از زانی و زانیه است. +
مراد اعم از لائط و ملوط است. +
مراد اعم از جد و جده میباشد. +
مراد اعم از جد و جده میباشد. +
مرادجنایت بر اعضای انسان است. +
ما بین بیضتین و دبر +
مراد اعم ازعورت زن و مرد است. +
مراد آن دسته از موهای بدن است که شارع مقدس برای آنها دیه تعیین نکرده و ارش دارد. +
مرادجنایت موجب ایست موقت قلب یا تقلیل نبض میباشد. +
گوش که نرمه آن نجنبد. +
مراد از مرکوب انسانی است که دیگری را کول گرفته باشد. +
مراد جنایت بر یکی از افرادی است که مشترکاً در حال انجام کاری بوده اند. +
مراد اعم از طعام و شراب است. +
مراد حرم مکه میباشد. +
از کمر به بالا دو بدن و دو سر دارد. +
مراد، اعم از جرح هر دو یا قتل و جرح میباشد. +
مراد جنایت بر زوج یا زوجه یااجنبی به تمتع عنفی است. +
مراد اعم از مرض روحی و غیر روحی است. +
عبد، صفت پدر است. +
محارب، صفت پدر است. +
کافر، صفت پدر است. +
جهل امام جماعت به نجاست. +
جواب سلام توسط غیر نماز گزار +
جواب سلامی که با صیغه علیکم السلام گفته شده است. +
قرح به فتح قاف و قروح، دانه ای چرکی، که در بدن پیدا می شود ( دمل یا جوش های بدن). +