تلف
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
تلف
تَلَف: از بین رفتن عین یا منافع مال، خودبهخود یا به سبب حادثهای.
تلف در لغت به معنای تباه شدن و نابود گردیدن است. کاربرد آن در کلمات فقها گاه با اضافه به جان یا عضو انسان است؛ لیکن استعمال رایج آن اضافه به مال است؛ بهگونهای که در مقام اطلاق آن بدون قرینه، تلف مال به ذهن تبادر میکند. از عنوان تلف در بسیاری از بابها نظیر زکات، حج، تجارت، رهن و نکاح سخن رفته است.
اقسام: تلف از جهات گوناگون تقسیمپذیر است. به عنوان مثال از جهت سبب تلف به تلف ناشی از حوادث آسمانی و تلف ناشی از فعل انسانی. قسم دوم نیز به تلف حسی) از بین رفتن مال (و تلف شرعی) منع شارع از بهره بری عین موجود (تقسیم میگردد.
تلف به لحاظ موضوع آن به تلف مال و تلف جان انسان یا عضوی از بدن او تقسیم میشود. تلف ناشی از فعل انسان، اتلاف محسوب میگردد که موضوع جریان
قاعده اتلاف است) ر قاعده اتلاف (و تلف جان یا عضو، تحت عنوان قصاص و دیات مطرح است. البتّه از آنجا که در کلمات فقها تلف در مقابل اتلاف به کار میرود، تلف تنها با از بین رفتن مال خود به خود یا به سبب بروز حوادث تحقق مییابد.
تلف و عبادات: بنابر نظر مشهور که قائلاند زکات به عین مال تعلّق میگیرد نه به ذمّه شخص، 1 با تلف مال متعلَّق زکات، چنانچه شخص در رساندن آن به مستحق یا امام علیه السّلام کوتاهی کرده باشد، ضامن است. 2
در حج قران) ر حج قران (اگر حیوانی که حاجی برای قربانی همراه میبرد) هَدی (بدون تفریط در بین راه تلف شود، ضامن نیست مگر آنکه قربانی به سببی دیگر همچون کفّاره، واجب شده باشد که با تلف شدن آن، قربانی دیگری جایگزین میشود. 3
تلف و معاملات: از قواعد مشهور در بخش معاملات، قاعده تلف قبل از قبض) تلف مبیع قبل از قبض (است. بر اساس این قاعده چنانچه مبیع پیش از تحویل به خریدار تلف شود، عقد باطل و ثمن به خریدار بازگردانده میشود4) ر قاعده تلف قبل از اقباض (.
از دیگر قواعد مشهور، قاعده تلف در زمان خیار است) ر قاعده تلف در زمان خیار (که بر پایه آن جبران تلف کالا پس از قبض مشتری و در طول مدّتی که وی اختیار فسخ دارد برعهده فروشنده است. 5
در معاطات - بنابر قول به عدم لزوم بیع معاطاتی - با تلف حقیقی یکی از دو عوض یا تلف شرعی - مانند نقل آن به عقد لازم - معامله لازم میشود. 6
تلف مال امانتی: تلف مال امانتی یا در حکم امانت، موجب ضمان نیست مگر آنکه امانتدار در حفظ آن کوتاهی کرده باشد. در این صورت ضامن است؛ حتی اگر سبب تلف، آفت آسمانی باشد یا خودبهخود از بین رفته باشد. 7) ر امانت (.
تلف مهر: مهری که عین معیّن در خارج - و نه کلّی در ذمّه - است چنانچه قبل از رسیدن به دست زوجه تلف شود،
عقد باطل نمیگردد، لیکن زوج ضامن آن است؛ در مثلی) ر مثلی (مثل، و در قیمی) ر قیمی (قیمت آن. 8
) ر یوم التلف (
1. مستند الشیعة 216 /9؛ جواهر الکلام 2 138 /15. مستند الشیعة 228 - 227 /9؛ جواهر الکلام 3 145 /15. جواهر الکلام 4 198 - 197 /19. مستند الشیعة 426 - 425 /14؛ جواهر الکلام 5 83 /23. الحدائق الناضرة 406 /19؛ جواهر الکلام 6 88 /23. جواهر الکلام 41 - 38 /31. 8 174 /25. 7 232 - 229 /22.
تلف اعتباری-->> تلف حُکمی
تلف حکمی
تلف حُکمی: زوال سلطنت مالک نسبت به مال خود.
تلف عین مال یا حقیقی است و یا حکمی. حقیقی یعنی از بین رفتن مال در خارج و حکمی یعنی زوال سلطنت مالک بدون آنکه عین مال در خارج از بین برود. سبب زوال یا حکم شارع است، مانند آنکه مال به عقد لازم به دیگری منتقل شود. زوال سلطنت در این فرض که از آن به تلف تعبّدی و تلف شرعی نیز تعبیر میشود به حکم شارع است) ر تلف شرعی (. و یا سبب زوال عارض شدن امری است که مانع دسترسی مالک به مال خود میگردد، مانند غرق شدن مال و یا به سرقت رفتن آن1 از این عنوان در باب تجارت و غصب سخن رفته است.
در اینکه خیار غبن) ر خیار غبن (و نیز خیار عیب) ر خیار عیب (با تلف حکمیِ عین ساقط میشود یا نه، اختلاف است. 2
غاصب، ضامن عین مال غصبی است و در صورت تلف؛ چه به تلف حقیقی و یا حکمی، مثل یا قیمت آن بر عهده او ثابت میگردد. 3
) ر تلف (
1. هدی الطالب 2 628 - 627 /3. حاشیة المکاسب) ایروانی (34 /2؛ کتاب البیع) امام خمینی (488 - 485 /4؛ کتاب الخیارات) سید مصطفی خمینی (3 50 /1. تحریر المجلة 2/) قسم اوّل (94 - 93 و 135.
تلف شرعی
تلف شرعی: زوال سلطنت مالک از مال خود به حکم شارع.
تلف شرعی در برابر تلف حقیقی) از بین رفتن عین و یا منافع عقلایی مال (
عبارت است از زوال سلطنت مالک نسبت به مال خویش به حکم شارع که با فروختن مال، آزاد سازی برده و یا آزادی قهری او و یا آمیزش با حیوان) ر آمیزش با حیوان (و مانند آنها تحقق مییابد؛ چه اینکه همه موارد یادشده از آن جهت که شخص نمیتواند به حکم شرع در مالش تصرف کند در حکم تلف است) ر تلف حکمی (.
) ر تلف.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 615
اصطلاحنامه
یادداشت دامنه
از بین رفتن عین یا منافع مال، خود به خود یا به سبب حادثهای.
مترادفات
از واژه «تلف» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
- تلف اجیر، تلف بعض عین، تلف به آتش سوزی، تلف در بیع فضولی
- به لحاظ تلف شده:
- تلف اجرت حج، تلف به مسجد درراه، تلف ترکه، تلف ثمره مساقات، تلف جهیزیه در خانه زوج، تلف حیوان، تلف دین، تلف رشوه، تلف رهن، تلف زرع مزارعه، تلف زکات، تلف سود مضاربه، تلف عاریه، تلف عوضان، تلف عین مستاجره، تلف عین منذور، تلف غیر قابل تملک، تلف قربانی، تلف لقطه، تلف ما یملک، تلف مال ( فقه )، تلف متعلق وکالت، تلف محل عمل اجیر، تلف مشفوع، تلف مغصوب، تلف مقبوض به عقد فاسد، تلف منافع، تلف مهریه ( فقه )، تلف موصی به، تلف موهوب ( فقه )، تلف هزینه برگشت حج، تلف هزینه حاجی در وطن، تلف ودیعه
- به لحاظ زمان:
- تلف بعد انقضای خیار، تلف در زمان خیار، تلف قبل قبض
- به لحاظ نوع:
- تلف حکمی، تلف شرعی
وابسته
منابع
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 13 : صفحه 267
- تحریرالمجله جلد 2-1 : صفحه 136
- تحریرالوسیله جلد 2 : صفحه 180
- جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 37 : صفحه 132
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 615
- فرهنگ معارف اسلامی جلد 2 : صفحه 121
- مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 2 : صفحه 1406
- مهذب الاحکام جلد 21 : صفحه (292-293)
- مهذب الاحکام جلد 30 : صفحه 310