عملکردها

ویژه

جستجو بر اساس ویژگی

This page provides a simple browsing interface for finding entities described by a property and a named value. Other available search interfaces include the page property search, and the ask query builder.

جستجو بر اساس ویژگی

فهرست همه صفحاتی که ویژگی "یادداشت دامنه" با مقدار "انتصاب به معنای صاف ایستادن است." دارند. از آنجایی که آنها فقط نتایج کمی دارند، همچنین تقریباً مقادیر نمایش داده می‌شوند.

نمایش حداکثر ۲۶ نتیجه در پایین، آغاز از شماره ۱.

نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)


    

فهرست نتایج

  • غاسل  + (اعم از غسل خود ( کسی که در حال غسل جنب و...) و غیر خود ( غسل میت و... ) است.)
  • ارث فرزند  + (اعم از فرزند بلاواسطه و با واسطه)
  • لمس بدن بیمار اجنبی  + (اعم از لمس بدن زن یا مرد توسط پزشک یا پرستار غیر مماثل)
  • عبد  + (اعم از مذکر و مؤنث است.)
  • رجوع ( فقه )  + (اعم از مراجعه کسی به کس دیگر یا بازگشت به حالت پیشین)
  • مس استخوان  + (اعم از مس استخوان میت یا مس استخوان جدا شده از انسان زنده که در هر صورت حکم مس میت را دارد.)
  • افتادن حیوان در غذا  + (اعم ازاین که میته در طعام بیفتد یا حیوان درآن بمیرد.)
  • کفالت اعیان  + (اعیان اعم از مال و حیوان است.)
  • اغتراف در وضو  + (اغتراف : برداشتن آب با دست)
  • تفاضل  + (افزون شدن چیزی بر چیزی دیگر)
  • شهادت بعد از زوال مانع  + (اقامه شهادت بعد از تحمل ممنوع از شهادت است.)
  • تکاسل در نماز  + (اقامه نماز با سستی و اهمال)
  • اقتدا به مُعید  + (اقتدای غیر معید به اعاده کننده نماز)
  • اقرار به حج مورث  + (اقرار بعضی از ورثه به وجوب حج برای مورث)
  • سَمور  + (السمّور کالسنّور لفظا و معنی)
  • سُمْعَه  + (السُمْعَة : آوازه و شهرت، آن چه شنیده شود، می گویند: « فَعَلَه رئاءً و سُمعةً » یعنی آن را از روی ریا انجا داد .)
  • غَلَّه رهن  + (الغَلَّه : در آمدی که از طریق اجارة خانه یا محصولات زمین و مانند آن بدست آید.)
  • صیغه ( عام )  + (الفاظی که برای انشاء معنای مشخص توسط شارع یا گروه خاصی وضع شده باشد.)
  • امامت جمعه مأذون  + (امامت جمعه به اذن حاکم شرع)
  • امتیار ذمی  + (امتیار به معنی ورود ذمی به حجاز جهت خرید و تهیه غذا است.)
  • امر و نهی فقیر  + (امر و نهی توسط فقرا)
  • امر و نهی معذور  + (امر و نهی کسی است که در ارتکاب معذور بوده است.)
  • سَلَب  + (اموال اختصاصی دشمنی که به قتل رسیده است.)
  • توفیر  + (انبوه و زیاد کردن چیزی)
  • ادلاء  + (انتساب به کسی)
  • امید ( فقه )  + (انتظار و توقّع حصول امری مطلوب)
  • مجانی  + (انجام کار بدون مزد)
  • تنخم در مسجد  + (انداختن اخلاط سرو سینه در مسجد)
  • تنخم در نماز  + (انداختن اخلاط سرو سینه در نماز)
  • تختم ( فقه )  + (انداختن انگشتر در دست)
  • اقتناء  + (اندوختن مال برای غیر تجارت)
  • اَرَتّ  + (انسان دارای لکنت زبان)
  • مضطجع  + (انسان دراز کشیده به پهلو)
  • طامات  + (انصراف الفاظ شرع از ظواهر به امور باطنه)
  • تبتل در قنوت  + (انقطاع و انفصال از دنیا، بریدن از ماسوای و پیوستن بخدا.)
  • تخلیل ریش  + (انگشتان در میان محاسن کردن برای رسانیدن آب)
  • نکاح با دو فاطمی  + (اولاد حضرت محمد (ص) را از جانب فاطمه زهرا (س) فاطمی گویند.)
  • بَهَق  + (اگر رطوبتی که از لک و پیسی های ظاهر بدن خارج می شود حاوی خون باشد، بهق است.)
  • حجر تمتع  + (اگر محجور از دارا شدن حقی ممنوع گردد حجر او حجر تمتع است.)
  • ایثار ( فقه )  + (ایثار عبارت است از مقدّم داشتن دیگری بر خود در رساندن منفعت و دفع زیان، نسبت به چیزی که خود بدان نیازمند است. از این عنوان در باب هایی مانند حج، صدقات و اطعمه و اشربه سخن رفته است .)
  • اوصاف خاص قرآن  + (این اصطلاح بیانگر ویژگیهای برجستهای است که در کتابهای آسمانی دیگر وجود ندارد و باصفاتی که تحت عنوان اسامی وصفات قرآن تنظیم شده است فرق دارد0.)
  • ثبوت مال در ذمه مکفول  + (این اصطلاح در کفالت مالی شرط شده است.)
  • قطع اوداج اربعه  + (این شرط در ذبح خاص جاری میشود.)
  • ارث چند زوج  + (این فرض تنها در برخی از کفار جاری است که اشتراک دو مرد یا بیشتر را در یک زن جایز می دانند.)
  • دیات ( عام )  + (این واژه دو معنی دارد یکی به معنای ارش که به آن حکومت گویند و دیگری خاص که شامل دیه مقدرمی باشد.)
  • بدن انسان ( فقه )  + (این واژه قابلیت دارد تا اصطلاحات بیانگر اجزای انسان نظیر چشم ، گوش و ... را پوشش دهد لیکن این مصادیق از طریق واژه اجزای انسان پوشش داده شده است .)
  • شک در نماز  + (این واژه هر شکی که در ارتباط با نماز است را شامل می شود؛ شکیات مشهور( شک های 23 گانه) در قالب سه واژه: شک صحیح نماز، شک باطل نماز و شک غیر معتبر نماز آمده است.)
  • تَنابُز  + (با القاب زشت یکدیگر را خواندن)
  • ترسّل  + (با تأنّی و بدون عجله خواندن)
  • حَدْر در اذان  + (با شتاب خواندن اذان)