جستجو بر اساس ویژگی
This page provides a simple browsing interface for finding entities described by a property and a named value. Other available search interfaces include the page property search, and the ask query builder.
فهرست نتایج
- میت خفه شده با دود + (کسی که به سبب استنشاق دود، گاز و امثال آن خفه شده است.)
- حج محصور + (کسی که به سبب بیماری از اتمام حج یا عمره باز مانده است. به فرد بازمانده « محصور » یا « مُحصَر » گفته می شود.)
- وارث ظاهری + (کسی که تصدیق حصر وراثت از دادگاه گرفته است.)
- حج از ضعیف + (کسی که توان انجام حج را ندارد.)
- امامت تمتام + (کسی که حرف تاء را نمیتواند خوب ادا کند.)
- امامت فأفاء + (کسی که حرف فاء را خوب نمیتواند ادا کند.)
- امامت الیغ + (کسی که حروف را نمیتواند به نحو صحیح بیان کند.)
- قرنان + (کسی که در مواجهه با استمتاع (اعم از نگاه، لمس و آمیزش) مردان بیگانه نسبت به دخترانش غیرت و تعصب ندارد.)
- دیوث ( فقه ) + (کسی که در هنگام مواجهه با استمتاع (اعم از نگاه، لمس و آمیزش) مردان بیگانه نسبت به زن خود تعصب و غیرت ندارد.)
- نماز در گل مانده + (کسی که در گِل مانده ( گرفتار باتلاق ) است.)
- روزه مدعو به غذا + (کسی که دعوت به غذا شده روزه بگیرد.)
- رمی جمرات از کسیر + (کسی که شکستگی در بدن دارد.)
- فتوای غیر اهل + (کسی که فاقد صلاحیت و اهلیت فتوا است.)
- ضمان مقبوض به سوم + (کسی که قبل از خرید، کالا را امتحان نماید.)
- انعزال مأذون از مجتهد + (کسی که مأذون است از ناحیه مجتهد جامع الشرایط کاری را در راستای شأن مرجعیت انجام دهد.)
- حج بدون زاد و راحله + (کسی که مستطیع است ولی زاد و راحله تهیه نکند و با تکلف و مشقت به حج برود.)
- اجلح + (کسی که موهای دو طرف پیشانی اش ریخته، کمی بیشتر و بالاتر از اَنزع ( --» اَنزع ) .)
- وضوی انزع + (کسی که موی جلوی سر او ریخته باشد.)
- امامت الثغ + (کسی که هنگام تلفظ حرفی را به حرفی دیگر تبدیل میکند.)
- کشخان + (کسی که هنگام مواجهه با استمتاع ( اعم از نگاه، لمس و آمیزش) مردان بیگانه نسبت به خواهرانش غیرت و تعصب ندارد.)
- ارمد + (کسی که چشم اش بیمار باشد.)
- امامت مؤوف اللسان + (کسی که کلام را نمیتواند خوب ادا کند.)
- سفر تابع گرفتار ظالم + (کسی که گرفتار و اسیر دست ظالم میباشد و ظالم او را با خود به مسافرت میبرد و قصد دارد فرار کند از ظالم جدا شود.)
- مسمع قاضی + (کسی که گفتار متخاصمان را می شنود و به قاضی ناشنوا می رساند.)
- قتل برای دفاع از ناموس + (کشتن اجنبی به خاطر دفاع از ناموس؛ اعم از کشتن در حال مشاهده روابط نامشروع زوجه با اجنبی و یا کشتن کسی که در حال تعدی به ناموس است.)
- قتل اشتباهی محقون الدم + (کشتن محقون الدم به اعتقاد این که آن شخص مهدور الدم است.)
- برطله + (کلاه بلندی که در قدیم بر سر می گذاشتند.)
- اندار + (کم کردن وزن تقریبی ظرف کالا در معامله .)
- تدبیح + (کمان کردن پشت و فرو افکندن سر در حال رکوع، پهن کردن پشت و پایین انداختن سر در رکوع.)
- علم الخواص + (کمک گرفتن از خواص اجسام سفلی)
- علم الحیل + (کمک گرفتن ازنسبت های ریاضی)
- شق در قبر + (کندن وسط قبر به شکل نحر آب است که جنازه را درون آن گذاشته، بر آن سقف می نهند.)
- مراهق + (کودکی که نزدیک بلوغ رسیده است.)
- جبل الرحمه + (کوهی در شمال شرقی عرفات)
- ارغام + (گذاشتن بینی بر خاک در هنگام سجده)
- تَکَتُّف + (گذاشتن دست بر روی همدیگر در هنگام نماز همچون اهل سنت)
- احتطاب + (گرد آوری هیزم)
- اِحْتِشاش + (گرد آوری گیاه)
- تشهیر مجرم + (گرداندن مجرم در معابر به جهت شناساندن آنها به مردم)
- ترجیع ( تکرار شهادتین اذان ) + (گردانیدن آواز در گلو (چهچهه زدن))
- وقاد + (گرم کننده حمام عمومی)
- مُجَسِّمه + (گروهی که معتقد به جسم بودن خداوند هستند.)
- تثویب در اذان + (گفتن دو مرتبه جمله «الصلوة خیرٌ من النوم» در اذان صبح.)
- تراسل + (گفتن یک اذان از سوی چند مؤذّن در پی یکدیگر)
- جَذَع بز + (گوسفند هفت ماهه)
- پرواری + (گوسفند پرورانده و چاق شده برای خوردن.)
- جنایت بر گوش مستحشفه + (گوش که نرمه آن نجنبد.)
- گوشت حیوان + (گوشت حیوانات خاص را از طریق خود حیوانات جستجو نمایید)
- اُشنان + (گیاهی است که رخت را با آن می شویند و بعد از خوردن طعام نیز دست ها با آن شسته می شود و چون آنرا بسوزانند، اشخار شود.)
- تعلم حکم افعال انسانی + (یاد گیری حکم هر نوع فعلی که از انسان صادر می شود اعم از افعال عبادی، معاملی یا عادی)