عملکردها

نکاح ( عقد )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

ازدواج

ازدواج (نکاح) : زناشویی.

ازدواج، همسر گرفتن مرد یا زن است که به سبب عقد ازدواج همراه با شرایط آن، تحقّق می‌یابد و از آن در باب نکاح و نیز به مناسبت در باب جهاد سخن رفته است.

عقد ازدواج یا برای مدّتی معیّن منعقد می‌شود یا برای همیشه که از اوّلی به متعه یا ازدواج موقّت (--» ازدواج موقّت) و از دومی به ازدواج دائم تعبیر می‌شود.

حکم: ازدواج به خودی خود برای مشتاق آن و نیز به قول مشهور برای غیر مشتاق، مستحب و ترک آن مکروه است، امّا در صورت خوف وقوع در گناه به سبب ترک آن، واجب است. ازدواج به لحاظ کسی که با او پیوند زناشویی بسته می‌شود یا حرام است مانند ازدواج با محارم یا مکروه است مانند ازدواج با نازا و شرابخوار و یا مستحب مانند ازدواج با زن بِکر (دوشیزه) ، پاکدامن، فرزند آور و فرمان بردار شوهر. 1

اسباب تحریم: اسباب حرمت ازدواج دو شخص با یکدیگر عبارت است از:

1. نسب: ازدواج با محارم نسبی حرام است. از زنان: مادر، دختر، خواهر، خاله، عمّه، دختر خواهر و دختر برادر و همین طور به پایین (دختر فرزند خواهر یا دختر فرزند برادر...) ، و از مردان: پدر، پسر، برادر، دایی، عمو، پسر خواهر و پسر برادر و همین طور به پایین (پسر فرزند برادر یا پسر فرزند خواهر...) محارم نسبی‌اند 2 (--» نسب) .

2. رضاع: اگر کودکی با شرایط معتبر از زنی شیر بخورد، حکم محارم نسبی بر او جاری می‌شود 3 (--» رضاع) .

3. مصاهره (پیوند زناشویی) : مصاهره موجب دو نوع حرمت می‌شود:

حرمت ابدی: ازدواج مرد با مادر زن خود هر چند با زن آمیزش نکرده باشد، و نیز ازدواج او با دختر زن که از مرد دیگر است، در صورت آمیزش با زن و همچنین ازدواج زن با پدر و فرزندان شوهر که از زن دیگر هستند، برای همیشه حرام است. 4

حرمت جمع: جمع کردن در ازدواج میان دو خواهر در یک زمان حرام است. 5 همچنین به صرف عقد کردن زنی جمع میان او و دخترش حرام است. هر چند تا هنگامی که با مادر دختر آمیزش صورت نگرفته باشد، دختر زن حرمت ابدی ندارد. 6 به قول مشهور ازدواج با دختر خواهر یا دختر برادر زن در صورت راضی نبودن زن، حرام است. 7

4. آمیزش به شبهه: به قول مشهور، آمیزش به شبهه (--» آمیزش به شبهه)

مانند آمیزش مرد با زنی به گمان این که همسر خود او است در حکم ازدواج صحیح است و موجب حرمت ابدی مادر زن و دختر وی بر مرد و نیز حرمت دائمی پدر مرد و فرزندان وی بر زن می‌شود. 8

5. زنا: زنا (--» زنا) کردن مرد با مادرِ زنی یا دختر او پیش از ازدواج با آن زن، موجب حرمت ابدی زن بر مرد است، امّا پس از ازدواج، موجب این حرمت نیست و به قول مشهور فرقی نمی‌کند که پیش از زنا، با همسر خود آمیزش کرده باشد یا نکرده باشد. همچنین زنا کردن مرد با زن شوهر دار و زنی که در عدّه طلاق رجعی (--» طلاق رجعی) است، موجب حرمت ابدی زن بر مرد می‌شود. 9

6. لواط: لواط (--» لواط) موجب حرمت ابدی مادر، خواهر و دختر مفعول بر فاعل است، امّا اگر این عمل پس از ازدواج با یکی از آنان انجام شود، موجب حرمت نیست. 10

7. ازدواج در حال عدّه: ازدواج با زن در حال عدّه (--» عدّه) با علم به آن و نیز علم به حرمت ازدواج در این حال، موجب حرمت ابدی زن بر مرد می‌شود. در صورت جهل به این که زن در حال عدّه است یا عدم آگاهی از حرمت ازدواج در این حال، اگر پس از ازدواج نزدیکی کرده باشد، موجب حرمت ابدی است، امّا اگر نزدیکی نکرده باشد، تنها عقد باطل است و پس از پایان عدّه می‌تواند با زن ازدواج نماید. 11

8. احصان (شوهر دار بودن زن) : شوهر دار بودن زن نیز سبب حرمت ازدواج دیگری با او است. 12

9. احرام: ازدواج مرد یا زن در حال احرام (--» احرام) ، حرام و باطل است. ازدواج با علم به حرمت آن در این حال حتی بدون آمیزش نیز موجب حرمت ابدی زن بر مرد می‌باشد، و به قول مشهور در صورت جهل، تنها عقد باطل است؛ هر چند آمیزش کرده باشند. 13

10. لعان: لعان (--» لعان) موجب حرمت ابدی زن بر مرد و مرد بر زن می‌شود. 14

11. قذف: قذف (--» قذف) زن کر یا لال توسط شوهر به مانند زنا - که در

غیر زن کر یا لال موجب ثبوت لعان می‌شود - بدون لعان (--» لعان) موجب حرمت ابدی زن بر شوهر می‌شود. 15

12. کفر: ازدواج مسلمان با زن کافر غیر اهل کتاب (--» اهل کتاب) جایز نیست و در جواز ازدواج او با زن کتابی اختلاف است، 16 امّا اگر مرد و زنی از اهل کتاب با هم ازدواج کنند سپس مرد مسلمان شود، عقد ازدواج به هم نمی‌خورد. 17 ازدواج زن مسلمان با مرد کافر جایز نیست. اگر مرد کافر با زن کافر ازدواج کنند سپس زن پیش از آمیزش مسمان شود، عقد ازدواج باطل است و اگر پس از آمیزش مسلمان شود، به قول مشهور، بطلان عقد متوقّف بر پایان عدّه است؛ به این معنا که اگر مرد در حال عدّه مسلمان نشد، عقد باطل می‌شود. 18

13. تمام کردن عدد: ازدواج دائم مرد آزاد (غیر برده) با بیش از چهار زن آزاد جایز نیست. از این رو، ازدواج مردی که چهار زن دائم دارد، با زن‌های دیگر حرام و غیر صحیح است. همچنین ازدواج دائم مرد آزاد با بیش از دو کنیز (--» کنیز) حرام و غیر صحیح است. 19

عقد: ارکان عقد ازدواج سه چیز است:

1. صیغه: عقد ازدواج تنها با ایجاب و قبول لفظی تحقّق می‌یابد و رضایت باطنی و نیز معاطات (--» معاطات) در آن جاری نمی‌شود. « زَوَّجتُکَ » و « اَنکَحتُکَ » الفاظ ایجاب است و در جواز عقد با « مَتَّعتُکَ »، بلکه با هر لفظی که بر مقصود دلالت کند، اختلاف است. 20

« قَبِلتُ التَّزویجَ » یا « قَبِلتُ النِّکَاحَ » و مانند آن همچون « رَضیتُ » الفاظ قبول است. بنا بر قول به مخصوص نبودن الفاظ ایجاب و قبول، هر لفظی بر ایجاب و قبول نکاح دلالت کند، برای صحّت عقد کافی است. 21 در این که باید صیغه ایجاب از جانب زن و صیغه قبول از جانب مرد باشد یا عکس آن نیز صحیح است، اختلاف می‌باشد. 22 عقد ازدواج با الفاظ بیع، هبه، تملیک و اجاره منعقد نمی‌شود. 23

شرایط معتبر در صیغه عقد (--» عقد) همچون ماضی بودن و عربی به قول

مشهور و شرایط متعاقدین همچون بالغ و عاقل بودن، در عقد نکاح نیز از آن جهت که عقد است، معتبر می‌باشد. 24 مطابقت لفظی میان ایجاب و قبول شرط نیست. از این رو، ایجاب با لفظ « زَوَّجتُکَ » و قبول با لفظ « قَبِلتُ النِّکاحَ »، صحیح است. 25

در صورت ناتوانی از عربی خواندن، می‌توان صیغه را به زبان‌های دیگر نیز خواند؛ هر چند - در صورت امکان - برخی احتیاط را در وکیل گرفتن دانسته‌اند. در صورت ناتوانی از سخن گفتن، اشاره فهماننده مقصود، کافی است. 26 حضور دو شاهد در عقد ازدواج شرط نیست. 27 همچنین مَهر، شرط صحّت ازدواج دائم نیست. از این رو، عقد بدون ذکر مهر صحیح است 28 (--» مهر) .

2. عاقد: بلوغ و عقل در اجرا کننده صیغه عقد شرط است. بنا بر این، عقد غیر بالغ خواه برای خود یا دیگری، و نیز عقد دیوانه صحیح نیست. 29

3. زوجین: زوجین در عقد ازدواج باید با اشاره یا بردن نام یا صفت، معلوم و معیّن باشند. 30

همتایی (کفو) : زوجین در عقد ازدواج باید به لحاظ دینی همتای یکدیگر باشند؛ به این معنا که اگر زن مسلمان است، شوهر نیز مسلمان باشد. در این که توانایی پرداخت نفقه (--» نفقه) نیز در همتا بودن مرد شرط است یا نه، اختلاف است. بیشتر فقیهان آن را شرط نمی‌دانند. همچنین در این که بر ولیّ دختر پذیرفتن خواستگار مؤمنی که بر پرداخت نفقه توانا است، واجب است یا خیر اختلاف می‌باشد. 31

شرط کردن در عقد نکاح: اگر چیز خلاف شرع در عقد ازدواج شرط شود و با مقتضای عقد منافات نداشته باشد، برای مثال زن شرط کند که مرد ازدواج مجدد نکند شرط باطل، امّا عقد و مهر صحیح است. نیز اگر شرط شود که مهر در مدّت معیّنی پرداخت شود و گر نه عقد باطل باشد، تنها، شرط باطل است. 32 اگر ازاله نکردن بکارت شرط شود، در لزوم و صحّت این شرط اختلاف است. 33

اگر خیار فسخ عقد در عقد ازدواج شرط شود به این معنا که شرط کننده

اختیار فسخ اصل ازدواج را داشته باشد شرط و به قول مشهور، عقد باطل است، امّا اگر خیار فسخ در مهر شرط شود به این معنا که زوج یا زوجه و یا شخص ثالث، اختیار فسخ مهر المسمّی را داشته باشد که در این صورت به مهر المثل رجوع می‌شود، عقد، مهر و شرط، هر سه صحیح است. 34 اگر بیرون نرفتن زن از شهر خودش شرط شود، در لزوم وفا به این شرط یا بطلان آن، اختلاف است. 35

تنازع در عقد نکاح: اگر مرد و زنی در همسری یکدیگر اختلاف داشته باشند، بر حسب ظاهر، احکام زوجیّت بر کسی جاری می‌شود که به آن اعتراف کند. برای مثال، اگر معترف مرد باشد، نمی‌تواند با مادر و دختر زن ازدواج کند. 36 اگر مردی زنی را عقد کند، آن گاه دیگری ادّعای همسری آن زن را بکند، به ادّعای او اعتنا نمی‌شود، مگر این که بیّنه اقامه کند. 37

ولایت در عقد ازدواج: افراد ذیل در عقد ازدواج ولایت دارند:

1. پدر و جدّ پدری: پدر و جدّ پدری بر دختر و پسر نابالغ ولایت دارند. از این رو، اگر هر یک از این دو برای کودکی - با وجود مصلحت یا نبود مفسده بنا بر اختلاف در گسترده ولایت ولیّ - عقد ازدواج بسته باشند، دختر و به قول مشهور، پسر نمی‌توانند آن را بعد از بلوغ بر هم بزنند. 38

پدر و جدّ پدری بر سفیه و دیوانه بالغی که سفاهت یا دیوانگی اش پیش از بلوغ بوده نیز ولایت دارند 39 و در ثبوت ولایت آن دو بر دیوانه بالغی که دیوانگی اش پس از بلوغ عارض شده، اختلاف است. همچنین به قولی، ولایت پدر و جدّ پدری بر سفیه بالغ ثابت نیست؛ هر چند پیش از بلوغ سفیه بوده است.

در ثبوت ولایت پدر و جدّ پدری بر دختر بالغ رشید، اختلاف است. قول به عدم ثبوت، به مشهور منسوب است. 40 بنا بر قول به ثبوت، ولایت آن دو در صورت جلوگیری از ازدواج دختر با همتایی (کفو) که به او تمایل دارد، ساقط می‌شود. 41 پدر و جدّ پدری بر پسر بالغ رشید و نیز بر زن بالغ رشید بیوه (ثَیِّب) ولایت ندارند. 42

2. مولا: مولا حق همسر دادن کنیز یا عبد خود را دارد خواه نا بالغ باشند یا بالغ، عاقل باشند یا دیوانه و به ازدواج تمایل داشته باشند یا نداشته باشند و در صورت همسر دادن، مولا حق باطل کردن عقد را ندارد. 43

3. حاکم: اگر دیوانه، پدر یا جدّ پدری نداشته باشد، حاکم شرع برای همسر دادن او ولایت دارد و نیز حاکم شرع بر سفیهی که سفاهتش پس از بلوغ حاصل شده، بلکه به قولی بر سفیه به طور مطلق خواه سفاهتش پیش از بلوغ باشد یا پس از آن، ولایت دارد. همچنین بنا بر قول به ولایت نداشتن پدر و جدّ پدری بر دیوانه‌ای که پس از بلوغ دیوانه شده است، حاکم بر او ولایت دارد. اگر کودک، پدر یا جدّ پدری نداشته باشد، به قول مشهور، حاکم شرع چنین ولایتی بر او ندارد. 44

4. وصیّ: وصیّ برای همسر دادن کسی که در حال دیوانگی بالغ شده است با وجود مصلحت یا نبود مفسده، ولایت دارد، امّا در ثبوت چنین ولایتی برای او بر نا بالغ اختلاف است. قول به عدم ثبوت، به مشهور منسوب است. 45 دیگران حتی مادر برای عقد ازدواج بر کسی ولایت ندارند. 46

اسباب بطلان عقد: اسباب بطلان عقد دو چیز است:

1. فسخ: عیب و تدلیس موجب فسخ عقد ازدواج است:

عیب: وجود برخی عیوب در زن یا مرد، در صورت جهل به آن‌ها پیش از عقد، مجوّز بر هم زدن عقد ازدواج به وسیله مرد یا زن است. دیوانگی، عنّین بودن (--» عنن) ، مجبوب بودن (--» جبّ) و به قول مشهور، اخته بودن در مرد، و دیوانگی، خوره (جذام) ، پیسی، قَرَن (--» قرن) افضاء (--» افضاء) ، نابینایی و رتق (--» رتق) در زن، موجب ثبوت حق فسخ عقد برای زن یا مرد می‌شود. 47

در این که لنگی زن به طور مطلق عیب نیست یا به طور مطلق عیب است، مگر عرف آن را به دلیل ناچیز بودن عیب نداند و یا در صورتی که موجب زمین گیر شدن او شود، عیب است، اختلاف می‌باشد. 48

اگر عیوب یاد شده پس از عقد - گر چه پیش از آمیزش - در زن به وجود آید، به قول مشهور، مجوّز فسخ عقد به وسیله مرد نیست. 49

استفاده از خیار فسخ عقد ازدواج فوری است و اگر مرد یا زن پس از علم به عیب، بی درنگ از خیار استفاده نکند، عقد لازم می‌شود. 50 فسخ عقد ازدواج، طلاق نیست. از این رو، احکام و شرایط آن را ندارد. اگر فسخ عقد پیش از آمیزش صورت گیرد، مَهری برای زن بر عهده مرد نیست، جز در عنّین که باید نصف مهر پرداخت شود، و اگر فسخ پس از آمیزش صورت گیرد، مرد باید تمام مهر را خواه مهر معیّن یا مهر المثل به زن پرداخت کند. 51

مرد و زن در همه عیوب جز عَنن می‌توانند عقد را بدون اذن حاکم فسخ کنند. حاکم شرع، در عنن، مدّتی را تعیین می‌کند و اگر مرد تا پایان آن همچنان ناتوان از آمیزش باشد، زن بدون اذن حاکم می‌تواند عقد را فسخ کند. 52

تدلیس: مخفی کردن عیب و نقص با علم به آن گر چه با سکوت، تدلیس است (--» تدلیس) . اگر مردی با زن معیّنی به شرط آزاد بودن ازدواج کند، آنگاه معلوم شود کنیز است، می‌تواند عقد ازدواج را فسخ کند، 53 در صورت عکس، زن نیز از حق فسخ عقد بر خوردار است. 54

2. ارتداد: عقد ازدواج به مجرّد ارتداد (--» ارتداد) یکی از زوجین یا هر دو پیش از آمیزش خواه ارتداد فطری باشد (--» مرتدّ فطری) یا ارتداد ملّی (--» مرتدّ ملّی) باطل می‌شود و بطلان آن پس از آمیزش، بر سپری شدن عدّه (--» عدّه) متوقّف است، مگر مرد به ارتداد فطری مرتدّ شود که در این صورت، عقد به مجرّد ارتداد باطل می‌شود. 55

3. اسارت: با اسیر شدن زوج، ازدواج باطل نمی‌شود، مگر امام علیه السّلام او را برده قرار دهد. اگر زوج نا بالغ یا زن اسیر شود، نکاح باطل می‌شود. با اسیر شدن زوجین با هم، ازدواج آن دو باطل می‌شود، مگر هر دو پیش از اسارت برده باشند. 56

1 - جواهر الکلام 29 8 و 14 و 33 - 34؛ العروة الوثقی 2 797 و وسائل الشیعة 20 27 - 59 و 79 - 84.

2 - جواهر الکلام 29 237 - 241.

3 - 264.

4 - 349 - 350 و فقه الصادق 21 233.

5 - فقه الصادق 21 243.

6 - 239.

7 - 253.

8 - جواهر الکلام 29 373.

9 - 446.

10 - 447 - 449؛ مهذّب الاحکام 24 115 و مستمسک العروة 14 162.

11 - جواهر الکلام 29 428 - 430.

12 - 453.

13 - 450 - 451.

14 - 30 24.

15 - 25.

16 - 27 - 28.

17 - 50.

18 - 51 - 52.

19 - 2 - 9.

20 - 29 132 و العروة الوثقی 2 851.

21 - جواهر الکلام 29 134.

22 - العروة الوثقی 2 851 - 852.

23 - جواهر الکلام 29 142.

24 - 135 و الحدائق الناضرة 23 159 و 167.

25 - جواهر الکلام 29 139.

26 - 141 و العروة الوثقی 2 851 - 852.

27 - جواهر الکلام 29 146.

28 - 31 49.

29 - 29 143.

30 - 157.

31 - 30 109.

32 - 31 95 - 98.

33 - 98 - 100.

34 - 105 - 107 و 29 149 - 151.

35 - 31 101.

36 - 29 152.

37 - 164.

38 - 172 - 174.

39 - الحدائق الناضرة 23 237 - 240 و جواهر الکلام 26 101 - 105 و 29 186.

40 - جواهر الکلام 29 174 - 183 و مستمسک العروة 14 440.

41 - جواهر الکلام 29 183 - 184.

42 - 174 - 175 و مستمسک العروة 14 439 - 440.

43 - جواهر الکلام 29 187.

44 - 26 101 - 105 و 29 188 - 189.

45 - 29 189 - 191.

46 - 170.

47 - 30 318 - 328.

48 - 335 - 337.

49 - 341 - 342.

50 - 343.

51 - 346 و 360.

52 - 344.

53 - 366.

54 - 372.

55 - 47 - 49.

56 - 21 140 - 142.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 363

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «نکاح ( عقد )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

إملاک، ازدواج ( فقه )، زناشویی، زواج، عقد نکاح ( قرارداد )، مزاوجه، مناکح

اعم

عقد لازم ( فقه )

اخص

نکاح اسیر مسلمان، نکاح انسان دو سر، نکاح اینترنیتی، نکاح با بطلان احرام، نکاح با تغییر جنسیت، نکاح با دعوی زوجیت، نکاح با زن زردشتی، نکاح با زن سیاه پوست، نکاح با زن غیر کتابی، نکاح با زن مشتبه المحارم، نکاح با زوجه نوه، نکاح با فرزند خوانده، نکاح با مرد احمق، نکاح به اباحه، نکاح به اجاره، نکاح به اشاره، نکاح به تملیک، نکاح به هبه، نکاح بیمار، نکاح جنین، نکاح خنثی، نکاح خنثی با خنثی، نکاح در ساعت داغ، نکاح در شرایع سابق، نکاح فرزندان آدم (ع)، نکاح فقیر با غنی، نکاح لقیط، نکاح مجدد، نکاح محجور علیه، نکاح محلل، نکاح مدخول از دبر بدون عده، نکاح مستطیع، نکاح مطلقه، نکاح معتکف
به لحاظ احکام خمسه:
نکاح حرام ( فقه )، نکاح مباح، نکاح مستحب، نکاح مکروه، نکاح واجب
به لحاظ اکراه:
نکاح اکراهی، نکاح رغبت
به لحاظ بکارت:
نکاح باکره، نکاح به شرط بکارت، نکاح فاقد بکارت
به لحاظ خویشاوندی:
نکاح با برادرزاده زوجه، نکاح با خاله زوجه، نکاح با خواهر متعده موقت، نکاح با خواهر مطلقه، نکاح با خواهر موطوئه، نکاح با خواهرزاده زوجه، نکاح با خواهرزاده مطلقه، نکاح با دختر شوهر خواهر، نکاح با زن عمو، نکاح با زوجه پدر زن، نکاح با زوجه خواهر زاده، نکاح با زوجه دایی، نکاح با زوجه شوهر مادر، نکاح با عمه زوجه
به لحاظ رضاع:
نکاح با مادر رضاعی دایی، نکاح پدر شیرخوار با زن شیرده، نکاح پدر شیرخوار با فرزند زن شیرده، نکاح پدر شیرخوار با فرزند فحل، نکاح فحل با مادر شیرخوار، نکاح فرزند پدر شیرخوار با فرزند فحل، نکاح فرزند زن شیرده با شیرخوار، نکاح فرزند زوج با فرزند زوجه، نکاح فرزند فحل با شیرخوار
به لحاظ زنا:
نکاح با خواهر مزنی بها، نکاح زانی با دختر زانیه
به لحاظ زوجه:
نکاح با مدعی بی شوهری، نکاح دُلسَه، نکاح رشیده، نکاح زن اجیر، نکاح مفقود الزوج
به لحاظ شرط:
نکاح با خیار شرط، نکاح با هزینه حج، نکاح معلق
به لحاظ صحت:
نکاح صحیح، نکاح فاسد
به لحاظ صفات مذموم:
نکاح با تارک نماز، نکاح با دو فاطمی، نکاح با زانیه، نکاح با مرد مبتلا به ایدز، نکاح با مستضعف، نکاح بار دار، نکاح برای ثروت زن، نکاح برای زیبایی زن، نکاح بیوه
به لحاظ عدد:
نکاح با اکثر از چهار زن، نکاح پنجم در طلاق بائن، نکاح پنجم در طلاق رجعی، نکاح پنجم در طلاق غایب، نکاح چند زن با یک عقد
به لحاظ عیب:
نکاح با ظهور عیب، نکاح لال
به لحاظ فرزند خواندگی:
نکاح با پسر خوانده، نکاح با دختر خوانده
به لحاظ کفر:
نکاح با کافر، نکاح کافر
به لحاظ لواط:
نکاح با خواهر لواط کننده، نکاح با دختر لواط کننده، نکاح با مادر لواط کننده
به لحاظ مباشرت:
نکاح بدون اذن ولی، نکاح توسط وصی، نکاح فضولی، نکاح مباشری، نکاح مولی علیه، نکاح وصی، نکاح وکالتی
به لحاظ مذهب:
نکاح با اهل تسنن، نکاح با فرق صوفیه
به لحاظ مشروعیت:
نکاح جاهلی، نکاح شرعی
به لحاظ مهریه:
نکاح بدون مهریه، نکاح مفوضة المهر، نکاح مفوضه البضع ( فقه )
به لحاظ نوع نکاح:
نکاح تحلیل، نکاح تشریفاتی، نکاح دائم، نکاح معاطاتی، نکاح موقت
به لحاظ وقت نکاح:
نکاح در روز جمعه، نکاح در روز چهارشنبه، نکاح در محاق ماه، نکاح درایام نحس، نکاح هنگام قمر در عقرب

وابسته

آداب نکاح ( فقه )، آمیزش انسان با انسان، آمیزش به نکاح، آیات نکاح، آیه اباحه، اجازه نکاح، اجبار بر نکاح، اجرت عقد نکاح، احکام نکاح، اذن نکاح، ارکان نکاح، استحباب نکاح، استحلال ( حلال کردن )، استخاره برای ازدواج، اسناد نکاح، اشتراط در نکاح، اشهاد بر نکاح، اعفاف، اعلان نکاح، اقاله نکاح، اقباض در نکاح، انحلال نکاح ( فقه )، انفساخ نکاح ( فقه )، بخشش مدت نکاح، بطلان نکاح، بیمه نکاح، بینه نکاح، تأهل ( ازدواج )، تاخیر در نکاح، تبتل ( ترک ازدواج )، تبریک نکاح، تحکیم در نکاح، تحلیف در نکاح، تخلف در نکاح، تدلیس در نکاح ( فقه )، ترک نکاح، تزویج ( فقه )، تعدد زوجات ( فقه )، تعلیق عقد نکاح ( فقه )، تعیین مدت نکاح، تفویض ( واگذاری کار )، تنجیز عقد نکاح، توفیر مو مجرد، تَقَلُّص، ثبوت نکاح، جنون بعد از نکاح، جهیزیه ( فقه )، خطبه نکاح، خطبه نکاح دائم، خلاف در نکاح، خواستگار، خواستگاری ( فقه )، خیار در نکاح، دعوی در نکاح، دعوی دوام نکاح، دعوی زوجیت، رجوع شاهد نکاح، زن ( جنس )، زندگی مشترک زن و مرد بدون عقد ازدواج، سفیه در ازدواج، سن ازدواج، شاباش عروسی، شاهد نکاح، شرایط نکاح ( فقه )، شفاعت در نکاح، شهادت به نکاح، شهادت زور به نکاح، شهادت و قسم به نکاح، شیربها ( فقه )، صرفه جویی در نکاح، صیغه نکاح ( فقه )، عاقد نکاح ( فقه )، عدد نکاح، عروسی، عزوبت، عیب در نکاح، غرر زوجه در نکاح، فسخ نکاح ( فقه )، فضیلت نکاح ( فقه )، فِراش ( زوج )، قبول نکاح، قسم برنکاح مجدد، کفو در نکاح، مبطلات نکاح، متأهل، متعاقدان نکاح، مجرد ( فقه )، محرمات نکاح، محل نکاح، مستحبات زفاف، مشورت در نکاح، معانقه ( فقه )، مهریه ( فقه )، نامزدی ( فقه )، نفقه زوجه دائم غیر ناشزه، نکاح مستحب، نماز قبل از عقد نکاح، نَسَب در نکاح، هزینه نکاح، وجوب نفقه زوجه، وصیت به نکاح، وکالت در نکاح ( فقه )، وکیل در نکاح، ولایت بر نکاح، ولایت برادر، ولایت پدر بر نکاح، ولی عقد نکاح

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه نکاح ( عقد ) به زیرصفحه نکاح ( عقد )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 5 : صفحه 108
  • القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة : صفحه 608
  • القواعد و الفوائد جلد 1 : صفحه 169
  • المباحث الفقهیة فی شرح الروضة البهیة جلد 17 : صفحه 24
  • المصادر الفقهیة جلد 34 : صفحه 1115، 1163، 1329، 1369
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 11 : صفحه 251
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 41 : صفحه 205
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 44 : صفحه 12
  • الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 5 : صفحه 163
  • الوسیلة الی نیل الفضیله : صفحه 289
  • تبصرة المتعلمین : صفحه 172
  • تحریرالمجله جلد 2-5 : صفحه 8
  • تحریرالوسیله جلد 2 : صفحه 236، 246
  • ترجمه تحریرالوسیله جلد 3 : صفحه 420
  • ترجمه شرایع الاسلام جلد 1-2 : صفحه 428
  • توضیح المسائل مراجع جلد 2 : صفحه (379-380)
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 29 : صفحه 5
  • سبل السلام جلد 3 : صفحه 109
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 18 : صفحه 3
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 19 : صفحه 527
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 38 : صفحه 3
  • شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام جلد 4 : صفحه 137
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 363
  • فرهنگ معارف اسلامی جلد 4 : صفحه 480
  • فقه السنة جلد 2 : صفحه 226
  • کتاب السرائرالحاوی لتحریرالفتاوی جلد 2 : صفحه 518، 524
  • کشف اللثام (ط.ج) جلد 7 : صفحه 5
  • مستمسک العروة الوثقی جلد 14 : صفحه 3
  • معجم الفاظ الفقه الجعفری : صفحه 218
  • مهذب الاحکام جلد 24 : صفحه (5-6)، 6