استحسان ( اصول فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
استحسان ( اصول فقه ) : عدول از حکم مستفاد از قاعده کلّی به دلیل وجود مصالح جزئی
استحسان، مشتق از حسن و در لغت، به معنای نیک دانستن و پسندیدن است.
دانشمندان عامه تعریفهای مختلفی از استحسان ارایه نمودهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. ' ابو الحسن کرخی ' از علمای حنفی مذهب میگوید:
' الاستحسان هو العدول فی مسئلة عن مثل ما حکم به فی نظائرها الی خلافه لوجه اقوی یقتضی العدول؛ استحسان آن است که در یک مسئله، از حکمی که در نظایر آن است، به خاطر وجود دلیلی قوی تر، عدول نموده و به خلاف آن رأی داده شود '؛
2. برخی علمای مالکی، استحسان را چنین تعریف کردهاند: ' الأخذ بمصلحة جزئیة فی مقابل دلیل کلی؛ استحسان، برتری دادن مصلحت جزئی و تمسک نمودن به آن در برابر دلیل کلی مخالف آن میباشد '؛
3. برخی علمای حنبلی، آن را چنین تعریف میکنند:
' هو العدول بحکم المسئلة عن نظائرها لدلیل خاص من کتاب و سنة؛ در مسئلهای، از حکمی که نظایر آن مسئله دارد، به سبب دلیل خاصی از کتاب و سنت، به حکم دیگری عدول شود '.
عالمان شیعی و شافعی چون با استحسان مخالفاند، از آن زیاد بحث نکردهاند.
با توجه به کلمات آن دسته از علمای عامه که به استحسان عمل میکنند، معلوم میشود که استحسان به مفهوم پسندیدن و فتوا دادن بدون ملاک نیست، بلکه به معنای خارج شدن از مدلول یک دلیل کلی به سبب وجود مصالح موردی و جزئی است. البته مراد آنها از دلیل کلی، ادله عقلی و استنباط هایی است که از قیاس به دست میآید.
بنا بر این، استحسان به مثابه استثنایی برای نتایج کلی به دست آمده از قیاس میباشد.
عالمانی که به نتایج استنتاجهای عقلی و قیاس معتقد هستند، میگویند: گاهی احکام حاصل از آن، خشک و انعطاف ناپذیر است، به صورتی که عمل کردن به آن باعث بروز مفاسدی میشود؛ در این موارد، با تمسک به استحسان، این نتایج تلطیف و به مصلحت نزدیک میگردد.
برای مثال، طبق قاعده کلی مالکیت و اعتبارات مترتب بر آن، کشتن حیوان غیر، ممنوع و موجب ضمان است؛ حال اگر شخصی متوجه شد که حیوان حلال گوشت غیر در حال تلف شدن میباشد، اجازه دارد آن را ذبح کند، زیرا طبق قاعده استحسان که در این مورد، رعایت مصلحت صاحب مال است، این عمل ممنوع، مجاز میشود.
در حقیقت، باید گفت چون منابع استخراج احکام در نظر علمای اهل سنت محدودتر از شیعه است، آنان برای تعیین تکلیف مواردی که در منابع، به صراحت حکمی درباره آن نمییابند، به عقل ظنی (قیاس) و در مواردی که احکام به دست آمده از استنتاجهای عقلی و قیاس با مصالح موافق نیست، به قواعدی مانند استحسان و مصالح مرسله تمسک میکنند.
' محمد بن حسن شیبانی ' از شاگردان مشهور ' ابو حنیفه ' و از دانشمندان معروف حنفی مذهب، در کتاب ' مبسوط ' به طور مکرر میگوید: ' استحسن و دع القیاس '؛ استحسان کن و قیاس را رها ساز '.
' شاطبی ' از علمای مشهور مالکی میگوید: ' مالک ' و پیروان او بر مبنای استحسان فتوا دادهاند.
از ' ابن عربی ' مالکی مذهب چنین نقل شده است که: استحسان نزد مالکیها و حنفیها عمل کردن به قوی ترین دلیل است. سپس میگوید: مقتضای استحسان این است که استدلال آزاد را بر قیاس ترجیح دهیم، نه این که بر خلاف قیاس و بدون دلیل و صرفاً به میل خود حکم کنیم، بلکه هرگاه از قیاس کردن مفسدهای لازم آید، با استفاده از قاعده استحسان، مصلحت خاص مورد نظر را بر قاعده کلی ترجیح میدهیم.
درباره تفاوت میان استحسان و استصلاح گفته شده است که:
استحسان در جایی است که دو حکم به دست آمده از دو دلیل، شامل موضوعی شود و مجتهد یکی از آن دو را بپسندد و ترجیح بدهد، و استصلاح در جایی است که برای موضوعی، دلیلی وجود ندارد تا طبق آن، حکم صادر شود و موضوع مشابهی هم برای آن نیست تا از راه قیاس، حکم آن بیان گردد؛ از این رو، مجتهد مصلحت اندیشی نموده و بر اساس آن، حکم میکند [۱].
پانوشت
منابع
- الوجیز فی اصول الفقه : صفحه 62
- الموافقات فی اصول الشریعة جلد 2-2 : صفحه 148
- مباحثی از اصول فقه جلد 2 : صفحه 172
- الاصول العامة للفقه المقارن : صفحه 361
- المستصفی من علم الاصول (به ضمیمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت) جلد 1 : صفحه (274-283)
- اصول الفقه جلد 2 : صفحه 186
- فرهنگ نامه اصول فقه
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «استحسان ( اصول فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
- به لحاظ حکم عقل:
- استحسان ظنی، استحسان قطعی
- به لحاظ دلیل:
- استحسان اجماع، استحسان ضرورت، استحسان عرف، استحسان قیاسی، استحسان مصلحی، استحسان نص
وابسته
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه استحسان ( اصول فقه ) به زیرصفحه استحسان ( اصول فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- اصطلاحات الاصول : صفحه 32، 135
- اصول الاستنباط : صفحه 18، 19، 337
- اصول السرخسی جلد 2 : صفحه 155، 199، 200، 201، 203، 204
- اصول الفقه جلد 2 : صفحه 186
- اصول الفقه جلد 4 : صفحه 186
- الاحکام فی اصول الأحکام جلد 2 : صفحه 390، 391
- الاصول العامة للفقه المقارن : صفحه 358، 359، 361، 364، 372، 377
- اللمع فی اصول الفقه : صفحه 329، 331
- المحصول فی علم اصول الفقه جلد 6 : صفحه 123، 124، 125، 126، 127
- المستصفی من علم الاصول (به ضمیمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت) جلد 1 : صفحه (274-283)
- المستصفی من علم الاصول (به ضمیمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت) جلد 2 : صفحه 3
- الموافقات فی اصول الشریعة جلد 2-2 : صفحه 148
- الوجیز فی اصول الفقه : صفحه 62
- انوار الاصول جلد 1 : صفحه 530
- انوار الاصول جلد 2 : صفحه 530، 531، 535، 537
- انوار الاصول جلد 3 : صفحه 601
- تحقیق الاصول المفیدة فی اصول الفقه جلد 1 : صفحه 23
- دروس فی علم الاصول جلد 1 : صفحه 57
- فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول : صفحه (54-55)، 55
- فرهنگ معارف اسلامی جلد 1 : صفحه 164
- مباحثی از اصول فقه جلد 2 : صفحه 172
- مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه : صفحه 235
- مفاتیح الاصول : صفحه 459
- منابع اجتهاد (ازدیدگاه مذاهب اسلامی) : صفحه (309-348)، 354