داغ ( اثر آهن گداخته )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
داغ
داغ: بسیار گرم و سوزان/ اثر بر جای مانده از گذاردن آهن گداخته بر بدن حیوان یا انسان/ آهن گداختهای که برای معالجه یا علامت گذاری بر پوست انسان یا حیوان میگذارند.
از داغ به معنای نخست به مناسبت در باب اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
خوردن غذای داغ کراهت دارد و مستحب است لحظاتی صبر کند تا از داغی بیفتد. 1
از داغ به معنای دوم و سوم در بابهای زکات، اطعمه و اشربه وحدود سخن گفتهاند.
مداوا کردن زخم با شکافتن و داغ نهادن بر آن، در صورت حصول بهبودی با آن در نظر اهل خبره، بدون بیم بر جان، جایز است. 2
مستحب است محل قطع دست و پای دزد و محارب را پس از اجرای حدّ و بریدن - جهت جلوگیری از خونریزی - با روغن زیتون داغ کنند. 3
داغ نهادن بر صورت حیوان مکروه است. 4
حیوانی که به جهت زکات یا صدقه و یا جزیه گرفته میشود، مستحب است بر مواضعی از بدنش که مقاومتر و آشکار است، از قبیل رانها و بن گوش، با داغ کردن، علامت نهند و عنوانی را که جهت آن گرفته شده) زکات، صدقه و جزیه (بر داغ) به معنای سوم (بنویسند. 5
1. وسائل الشیعة 398 /24؛ الدروس الشرعیة 38 /3؛ مستند الشیعة 2 261 /15. تحریر الوسیلة 163 /2؛ التحفة السنیة/ 3 346. جامع عباسی/ 419 - 418؛ جواهر الکلام 4 542 /41. مفاتیح الشرائع 26 /2؛ وسائل الشیعة 5 483 /11. جواهر الکلام 456 /15.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 574
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «داغ ( اثر آهن گداخته )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
وابسته
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه داغ ( اثر آهن گداخته ) به زیرصفحه داغ ( اثر آهن گداخته )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.