منع ( فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
ردهها
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «منع ( فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
- انزجار ( باز ایستادن )، تجنیب، تزاحم ( فقه )، تفلیس ( فقه )، جلوگیری، خودداری، دفع ضرر، سَلْب تابعیت، منع آب در جهاد، منع از آمیزش دبر، منع از انتفاع مستاجر، منع از تبلیغات ضد اسلامی، منع از تجاوز اجانب، منع از تخلی رو به قبله، منع از فساد جامعه، منع از مساجد، منع امام بر ورثه کافر، منع برای خدا، منع حجاج از سکونت در منازل مکه، منع حق غیر، منع زکات، منع زوجه از حج نذری، منع ظالم از مظلوم، منع عروس از خوردنیهای خاص، منع فاسق از تشییع، منع قاضی از اقرار، منع کافر از تشییع، منع مدیون از سفر، منع مرجف از جنگ، منع منافق از تشییع، منع وعاظ فاسق توسط ولی امر
- به لحاظ حج:
- منع از حج نذری، منع زوجه از حج واجب
- به لحاظ فرزند:
- منع فرزند از جهاد، منع فرزند از سفر تجاری، منع فرزند از سفر تعلم واجب، منع فرزند از سفر حج واجب، منع همسر از دیدن فرزند
- به لحاظ محجوریت:
- منع کودک، منع مجنون
وابسته
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه منع ( فقه ) به زیرصفحه منع ( فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 5 : صفحه 3539