عملکردها

رد پناهنده

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۰ توسط Hashemi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

مقصود از این واژه، بازگرداندن پناهنده به دار الکفر است. آیا بازگرداندن مسلمان یا کافری که از دار الکفر به دار اسلام پناهنده شده است جایز است؟ این مسئله دو صورت دارد:

1ـ شخص پناهنده، مستقیماً از جانب مسلمانان به کافران تحویل داده شود.

2ـ آزاد گذاشتن دشمن (کافران) برای بازگرداندن مردان مسلمانی که به دار اسلام پناهنده شده‌اند.

در صورت اوّل اگر شخصی که به دار اسلام پناهنده شده است مسلمان (اعم از زن یا مرد، بالغ یا غیر بالغ، عاقل یا مجنون) باشد، بازگرداندن آن جایز نیست. که بحث تفصیلی آن‏‌ها در ذیل واژه « پناهندگی مرد به دار اسلام »، « پناهندگی زن به دار اسلام »، « پناهندگی صغیره به دار اسلام » و « پناهندگی مجنونه به دار اسلام » آمده است.

امّا اگر « ردّ پناهنده » به معنای دوّم باشد نمی‏توان قاطعانه مدعی شد که چنین موردی نیز مشمول عنوان ظلم، ضرر و تصرف در جان مسلمان است. اما عدم صدق عنوان اخیر ـ تصرف در جان مسلمان ـ بنا بر معنای دوم از 'ردّ پناهنده'، آشکار است. زیرا بی طرفی و نظاره کردن بازگرداندن مسلمان به سرزمین کفر، دخالت در کارش تلقی نمی‏شود، بلکه مشخصاً عدم دخالت و بی‏طرفی است. و عدم صدق عنوان ظلم و ضرر نیز بنابر معنای دوم، به این خاطر است که این دو عنوان، ظهور در امر ایجابی دارد که با انجام دادن آن بی واسطه یا با واسطه، به کسی زیان رسانده شود یا بر او ظلم شود. بر این اساس، ظلم یا ضرر، امری ایجابی است یعنی 'انجام دادن'

کاری است، نه 'انجام ندادن' که امری سلبی است. درباره ردّ پناهنده به معنای دوّم نیز، انجام ندادن کاری، در قبال کوشش دشمن برای باز گرداندن مرد مسلمان به دار الکفر، امری سلبی است، لذا عنوان ظلم یا ضرر بر آن صدق نمی‏کند [۱] .

صاحب جواهر مطلقاً قائل به عدم وجوب اعاده پناهنده به دار الکفر است. خواه اعاده و بازگرداندن به معنای اوّل باشد و خواه به معنای ثانی.

دلیل 1ـ لازمه وجوب هجرت مسلمانی که در دار الحرب نمی‏تواند شعایر اسلامی را بر پا دارد [۲] .

تقریر ملازمه این است که دلالت وجوب هجرت، بر حرمت باز گشتن یا بازگرداندن مسلمان به دار الحرب واضح است؛ یا از آن جهت که نهی عملی از منکر همچون نهی زبانی از منکر، واجب است، بدین معنا که بر هر مسلمانی واجب است تا عملاً از این منکر،

نهی و از بازگشت و بازگرداندن مسلمان به دار الحرب ممانعت کند، و موضع سلبی داشتن و به کافران امکان این را دادن، جایز نیست.

و یا از آن جهت که شارع به باز گشتن و بازگرداندن مسلمانان به دار الکفر رضایت نمی‏دهد، از این رو برای تحصیل رضای شارع، باید در برابر این حرکت، به هر صورت مانعی ایجاد کنیم و اجازه بازگرداندن مسلمانان را ندهیم.

2ـ دلیل دیگری که می‏تواند مؤید نظر صاحب جواهر باشد آیه دوم سوره توبه است که می‏فرماید: « تعاونوا علی البرّ و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان؛ در نیکوکاری و تقوا به یکدیگر کمک کنید و بر گناه و تجاوزگری، به یکدیگر کمک مکنید. » [۳]

صاحب جواهر [۴] وجوب ممانعت از باز گرداندن مسلمان را به دار الحرب، تنظیر کرده به وجوب یاری رساندن به زن مسلمان یا حتی مرد مسلمان ناتوانی که در دار الحرب است و از مسلمانان برای خروج از آن کمک می‏خواهد.

3ـ روایت مرسلی مبنی بر این مضمون که وقتی پیامبر (ص) از مکه خارج شد. دختر حمزه در بین راه، جاماند و هنگامی که امیرالمؤمنین علی (ع) به او برخورد نمود، دختر حمزه به او گفت: پسر عمو مرا به چه کسی وامی‏گذاری؟ حضرت علی (ع) نیز او را با خود به همراه آورد و به حضرت فاطمه (س) سپرد تا باهم به مدینه رسیدند [۵].

پانوشت

  1. مجله فقه اهل بیت جلد 11،12 : صفحه 60
  2. جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 21 : صفحه 308
  3. مجله فقه اهل بیت جلد 11،12 : صفحه 61
  4. جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 21 : صفحه 308
  5. جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 21 : صفحه 308

منابع

  1. مجله فقه اهل بیت جلد 11،12 : صفحه 59
  2. جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 21 : صفحه 307

اصطلاح‌نامه

اعم

رد ( باز گرداندن )

اخص

به لحاظ تکلیف:
رد کودک پناهنده، رد مجنون پناهنده
به لحاظ جنسیت:
رد زن پناهنده، رد مرد پناهنده

وابسته

اسلام پناهنده، پناهندگی، شرط ضمن عقد مهادنه

منابع

  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 21 : صفحه (303-307)، 307، 308
  • مجله فقه اهل بیت جلد 11،12 : صفحه 59، 60، 61