استحاله ( فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
استحاله
استحاله: تبدیل صورت نوعیِ چیزی به چیز دیگر.
حقیقت استحاله دگرگون شدن ماهیت چیزی و تبدیل آن به ماهیتی دیگر است مانند آن که چوبی بر اثر سوختن، خاکستر شود.
تفاوت استحاله با انقلاب و استهلاک در این است که انقلاب هر چند از مراتب استحاله شمرده شده است، لیکن مورد آن، خصوص تبدیل شراب به سرکه است. 1 از این رو، برخی در بحث مطهِّرات (--» مطهِّرات) عنوان مستقلی برای آن ذکر نکرده، بلکه از آن تحت عنوان استحاله بحث کردهاند 2 (--» انقلاب) . حقیقت استهلاک نیز پراکنده و مستهلک شدن اجزای چیزی در اجزای غالب دیگر است (--» استهلاک) از این جهت با استحاله تفاوت دارد. از استحاله در باب طهارت سخن رفته است.
استحاله از مطهِّرات، شمرده شده است؛ 3 هر چند برخی اطلاق عنوان مطهِّر بر استحاله را نوعی مسامحه دانستهاند؛ زیرا حقیقت تطهیر، پاک کردن چیز نجس با حفظ ماهیت آن است؛ در حالی که بر اثر استحاله، ماهیت عین نجس یا متنجّس از نظر عرفی دگرگون گشته و با تبدیل موضوع، حکم نیز عوض میشود. 4
برای استحاله مصادیق مختلفی در فقه ذکر شده است، از جمله:
1. استحاله به آتش: اگر چیز نجسی مانند چوب به وسیله آتش به دود یا خاکستر تبدیل شود، پاک میگردد 5. در این که تبدیل چوب نجس به ذغال به وسیله آتش، موجب تحقّق استحاله و در نتیجه، طهارت آن میشود یا نه، اختلاف است. 6
تبدیل آب نجس به بخار به وسیله آتش نیز موجب طهارت آن میگردد، 7 لیکن چنان چه بخار متراکم باشد و به
قطرههای عرق تبدیل گردد، در پاکی و نجاست آن اختلاف است. 8 برخی در مسأله تفصیل داده و گفتهاند: اگر عنوان عین نجس مانند ادرار بر عرق صادق باشد، نجس است؛ در غیر این صورت نجس نمیباشد. 9
2. استحاله نطفه و غذای نجس: نطفه انسان و نیز حیوانی که خون جهنده دارد، نجس است و با تبدیل به انسان و حیوان، پاک میشود. همچنین اگر غذای نجس به ادرار، شیر، عرق و یا سایر فضولات حیوان حلال گوشت تبدیل شود، پاک میگردد. 10
3. استحاله نجس به کرم یا خاک: به قول مشهور، این نوع استحاله نیز موجب طهارت است. 11
4. استحاله گل نجس به آجر یا سفال: در حصول طهارت به این نوع استحاله اختلاف است. 12
5. استحاله سگ و خوک به نمک: در حصول طهارت به این نوع استحاله نیز اختلاف است. قول مشهور میان متأخّران، طهارت است. 13
6. استحاله در اشیاء متنجّس: قدما در حصول طهارت به استحاله، بین عین نجس و متنجّس تفصیل ندادهاند، لیکن بعضی از متأخّران، استحاله در اشیای متنجّس را موجب طهارت نمیدانند. البته بسیاری از آنان این قول را نپذیرفتهاند. 14
باید توجّه داشت که منشأ اختلاف در موارد یاد شده و دیگر موارد، اختلاف در تحقّق و صدق عنوان استحاله است.
موارد شک: بسیاری از فقها مورد شک در تحقّق استحاله را یادآور نشدهاند و کسانی هم که آن را مطرح کردهاند، نظرات مختلفی دادهاند؛ بعضی به طور مطلق حکم به طهارت کردهاند، 15 بعضی دیگر به طور مطلق، طهارت را نفی کردهاند 16 و برخی معتقدند که تنها در صورتی حکم به طهارت میشود که مورد شک از اعیان نجسه - مانند غایط - و منشأ آن، شک در مفهوم باشد مانند آن که پس از تغییر و تبدیل به وسیله سوزاندن، در صدق عنوان غایط بر آن شک شود. 17
1 - مهذّب الاحکام 2 90.
2 - مستند الشیعة 1 332 و التنقیح (الطهارة) 3 180.
3 - العروة الوثقی 1 132 و جواهر الکلام 6 278.
4 - التنقیح (الطهارة) 3 168.
5 - جواهر الکلام 6 266.
6 - العروة الوثقی 1 133.
7 - مستمسک العروة 2 90.
8 - العروة الوثقی 1 134.
9 - منهاج الصالحین (خویی) 1 125.
10 - مستمسک العروة 2 90.
11 - مستند الشیعة 1 329.
12 - مستمسک العروة 2 95.
13 - الحدائق الناضرة 5 471.
14 - مستمسک العروة 2 91؛ التنقیح (الطهارة) 3 169 - 173؛ مستند الشیعة 1 326 و العروة الوثقی 1 132.
15 - مستمسک العروة 2 95 - 97.
16 - العروة الوثقی 1 133.
17 - التنقیح (الطهارة) 30 174 - 179.
منابع
اصطلاحنامه
اعم
اخص
- به لحاظ استحاله شونده:
- استحاله متنجس، استحاله موارد تیمم، استحاله نجاسات
- به لحاظ استحاله کننده:
- استحاله با آتش، انقلاب ( فقه )
وابسته
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه استحاله ( فقه ) به زیرصفحه استحاله ( فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید. == منابع ==index.php?catid=50
- الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 1 : صفحه 315
- المجازات النبویة جلد 2 : صفحه 269
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 10 : صفحه 278
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 3 : صفحه 213
- الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 2 : صفحه 269
- تحریرالوسیله جلد 1 : صفحه 131
- جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 6 : صفحه 278
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 394
- مجمع الفائدة و البرهان جلد 1 : صفحه 354
- مهذب الاحکام جلد 2 : صفحه 80