ارش ( فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
ارش
اَرش: مال پرداختی برای جبران خسارت مالی یا بدنی.
ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی که در شریعت برای آن اندازهای مشخص نشده به خسارت دیده پرداخت میگردد و از آن در بابهای تجارت و دیات سخن رفته است.
موارد ارش: مهم ترین موارد ارش عبارتند از:
1. ارش عیب: خریداری که کالایی خریده و معیوب از کار در آمده است خیار عیب (--» خیار عیب) دارد و بین فسخ عقد و بین موافقت با آن و گرفتن ارش (ما به التفاوت قیمت صحیح و معیوب) مخیّر است. 1
در استحقاق ارش در صورت آشکار شدن عیب بین صورتی که عیب در بهای پرداختی کالا باشد یا در کالای مورد معامله، تفاوتی نیست؛ ولی از آنجا که بهای کالا بیشتر پول نقد است، و شکل، رنگ و سایر خصوصیّات در ارزش آن تأثیری ندارد، بحث پیدایش عیب در کالا، بیشتر در کلمات فقها مطرح است. 2
در این که ارش بخشی از بهای پرداختی کالا است بدین معنا که مقداری از بها در مقابل صفت سالم بودن کالا قرار میگیرد و خریدار حق دارد آن را از فروشنده باز پس گیرد یا به عنوان غرامت است بدین معنا که تمامی بهای کالا به فروشنده منتقل شده و خریدار میتواند به جهت عیب از او غرامت بگیرد اختلاف است. بنا بر قول نخست واجب است پرداخت ارش از جنس خود بها باشد، بر خلاف قول دوم. 3
اگر در بازار، ما به التفاوت قیمت سالم و معیوب با قیمتی که به عنوان بها پرداخت شده متفاوت باشد مانند آن که کالایی را به دویست تومان خریده در حالی که بهای آن در بازار پانصد تومان است باید ما به التفاوت بر اساس قیمت پرداختی محاسبه شود. 4
در این که در محاسبه قیمت، قیمت روز عقد مبنا قرار میگیرد یا قیمت روز
قبض کالا و بهای آن و یا کمترین قیمت از دو زمان یاد شده، اختلاف است. 5
چگونگی محاسبه ارش: برای محاسبه ارش، نخست قیمت سالم و نیز معیوب کالا مشخص میگردد؛ سپس نسبت میان مقدار زیادی از آن دو قیمت با قیمت صحیح به دست میآید و به همین نسبت از قیمت مورد توافق و نه قیمت واقعی استخراج میشود. به عنوان مثال اگر کالا به نود تومان خریداری شده و قیمت سالم آن یکصد و بیست تومان و معیوب آن هفتاد تومان است، نسبت میان زیادی از دو قیمت، یعنی، چهل تومان با قیمت سالم نسبت یک سوم است. بنا بر این یک سوم نود تومان به مشتری باز گردانده میشود و در صورت اختلاف در قیمت گذاری آیا بالاترین قیمت مبنای محاسبه قرار میگیرد یا پایین ترین آن و یا میانگین بین آن دو، احتمالاتی ذکر شده لیکن معروف، احتمال اخیر است. 6
شرایط قیمت گذار: برخی فقها برای کسی که قیمت گذاری میکند اموری را که در شاهد شرط است مانند عدالت و تعدّد شرط دانستهاند. 7 در مقابل، برخی دیگر در صدق عنوان شهادت بر اِخبار از قیمت کالا (قیمت گذاری) اشکال کردهاند. 8 برخی نیز میان نرخ گذاران تفاوت قائل شده و گفتهاند: اگر نرخ گذار، قیمت معلوم نزد اهل خبره و بازار را اعلام کند از مصادیق شهادت به شمار میرود ولی اگر بر مبنای حدس و نظر خود خبر دهد یا ویژگیهای کالا را بیان کند و قیمت کالا با توجّه به آن ویژگیها در بازار مشخص باشد از باب شهادت نخواهد بود بلکه از باب رجوع به اهل خبره (--» اهل خبره) است. 9
2. ارش جنایت: به مالی که جنایتکار در مقابل جنایت انجام داده به طرف آسیب دیده میپردازد در مواردی که در آن دیه خاصی تعیین نشده است ارش جنایت اطلاق میگردد که به آن « حکومت » نیز گفته میشود.
چگونگی محاسبه: برای محاسبه ارش جنایت راه هایی ذکر شده که یکی از آنها عبارت است از آن که فرد آسیب
دیده را برده فرض کرده و قیمت سالم و معیوب آن و نیز نسبت میان مقدار زیادی از آن دو قیمت با قیمت سالم را به دست آورده و به همین نسبت از دیه نفس کسر میشود.
به عنوان مثال اگر ارزش فرد سالم در فرض برده بودن هشتصد تومان و ارزش معیوب آن ششصد تومان باشد، مقدار زیادی دویست تومان و نسبت میان هشتصد و دویست، نسبت یک چهارم میباشد. در نتیجه از اصل دیه که هزار مثقال شرعی طلا است یک چهارم (دویست و پنجاه مثقال) به آسیب دیده پرداخت میگردد. 10
از موارد پرداخت ارش جنایت آن است که اگر عضوی که جنایت روی آن انجام گرفته و از بین رفته دوباره بهبود یابد مانند آن که دندان شکسته شده، رشد کند یا موهای زایل شده سر و محاسن دوباره برویند، ارش آن باید پرداخت گردد. 11
3. ارش بکارت: به مالی که برای جبران نقص وارد بر کنیز به جهت برداشتن بکارت وی توسط غیر مالک یا کسی که به منزله مالک است، پرداخت میشود، ارش بکارت اطلاق میگردد.
بنابراین ما به التفاوت قیمت کنیز بکر و غیر بکر به مالک آن داده میشود. دو قول دیگر نیز در مسأله وجود دارد، نسخت - که به مشهور نسبت داده شده است - پرداخت یک دهم قیمت کنیز و دیگری پرداخت بالاترین قیمت از دو امر یاد شده (ما به التفاوت قیمت بکر و غیر بکر یا یک دهم قیمت) . 12
1 - جواهر الکلام 23 236.
2 - 237.
3 - الروضة البهیة 3 474؛ جواهر الکلام 23 294 و 24 22.
4 - کتاب المکاسب (شیخ انصاری) 5 392 - 393.
5 - جامع المقاصد 4 335 - 336؛ المبسوط 2 132 و جواهر الکلام 23 289.
6 - جواهر الکلام 23 289.
7 - الدروس 3 288.
8 - جواهر الکلام 23 290.
9 - 5 کتاب المکاسب (شیخ انصاری) 403 - 404؛ حاشیة المکاسب (سید یزدی) 2 103 و مصباح الفقاهة 7 285 - 287.
10 - جواهر الکلام 43 353 - 354.
11 - الروضة البهیة 10 87 - 88 و 199 - 200.
12 - 9 124؛ جواهر الکلام 41 371 و 37 188.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 354
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «ارش ( فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
- به لحاظ تعلق به محل خیار:
- ارش در خیار رؤیت، ارش در خیار عیب، ارش در خیار غبن
- به لحاظ سبب ارش:
- ارش عیب، ارش کندن غرس
- به لحاظ قیمت:
- ارش با تعدد قیمت، ارش مستغرق قیمت
- به لحاظ متعلق ارش:
- ارش ثمن مشفوع، ارش جنایت، ارش در بیع صرف، ارش عوض خلع
- به لحاظ محل پرداخت:
- ارش از غیر ثمن، ارش از غیر نقدین
وابسته
- اختلاف قیمت گذاران، اشتراط ارش، پرداخت ارش، جنایت موجب قطع شیردهی، رضایت به مبیع معیوب، رهن بر ارش، شرایط قیمت گذار، ضمان ارش، ظن به قیمت ارش، علم به قیمت ارش، گرفتن ارش
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه ارش ( فقه ) به زیرصفحه ارش ( فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- جلد magazines.iict.ac.ir جزء uploads : صفحه 5_51_7_19.3.pdfindex.php?catid=50
- اصطلاحات فقهی : صفحه 30
- الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 10 : صفحه 285
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 18 : صفحه 68
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 3 : صفحه 104
- الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 2 : صفحه 94
- تبصرة المتعلمین : صفحه 277
- تحریرالوسیله جلد 2 : صفحه 553، 593
- جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 43 : صفحه 2، 168
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 354
- فرهنگ معارف اسلامی جلد 1 : صفحه 149
- فقه الامام جعفرالصادق جلد 6 : صفحه 361
- کتاب المکاسب جلد 5 : صفحه (391-393)
- مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 1 : صفحه 280
- مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة جلد 9 : صفحه 470
- مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة جلد 21 : صفحه 196