شراب ( فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
خَمر: شراب تهیّه شده از آب انگور/ هر مایع مست کننده.
در اینکه خمر بر هر مایع مست کننده اطلاق میشود یا خصوص شرابی که از آب انگور گرفته میشود، میان لغویان اختلاف است. برخی با استناد به اینکه هنگام نزول آیه تحریم خمر، در مدینه شراب انگور نبوده بلکه شراب خرما بوده، قول نخست را برگزیدهاند. 1
فقها نیز به تبع لغویان در معنای خمر اختلاف کردهاند. برخی، آن را به شراب انگور تعریف کرده و عطف 'مُسکر' را بر 'خمر' در بعضی روایات و نیز کلمات فقها دلیل مغایرت آن دو با یکدیگر دانستهاند. قول یاد شده منسوب به مشهور فقها است. 2 در مقابل، برخی با استناد به کلام اهل لغت و بعضی روایات - که هر مسکری را خمر دانسته - خمر را به معنای عام تعریف کردهاند که همه مسکرات را در بر میگیرد. 3 برخی از اینان افزودهاند: حتّی اگر معنای لغوی خمر عام نباشد، کاربرد خمر در معنای عام حقیقت شرعی) ر حقیقت شرعی (است. 4 البته اختلاف یاد شده در گستره مفهوم خمر، تأثیری در احکام مترتّب بر آن - به لحاظ مست کننده بودن - ندارد، زیرا فقها احکام خمر به معنای خاص را به دیگر مسکرات نیز تعمیم دادهاند، گرچه اطلاق رایج این واژه در کلمات آنان همان مفهوم خاص است؛ بدین جهت معمولا پس از ذکر خمر، مسکر را به آن عطف میکنند و یا پس از بیان حکم خمر، دیگر مسکرات را در حکم، ملحق به خمر میدانند. از این عنوان در بسیاری از بابها از قبیل طهارت، صلات، جهاد، تجارت، رهن، نکاح، اطعمه و اشربه، غصب، شهادات و حدود سخن گفتهاند که به مهمترین احکام آن اشاره میشود.
طهارت: بنابر قول مشهور، هر مایع مست کنندهای که مایع بودن آن عارضی نباشد بلکه در اصل مایع باشد نجس است. 5 اگر مایع مست کنندهای در چاه آبی بریزد، تطهیر آن منوط به کشیدن تمامی آب چاه است و در صورت عدم امکان یا دشوار بودن آن، چهار نفر مرد به
________________________________________
492
نوبت) دو به دو (از طلوع فجر تا غروب آفتاب، آب چاه را میکشند. در وجوب یا استحباب این عمل، اختلاف است. مشهور قدما آن را واجب و مشهور متأخران، مستحب میدانند6) ر آب چاه (.
چنانچه شراب به سرکه تبدیل گردد، پاک و حلال میشود7) ر انقلاب (.
آیا برای تطهیر ظرف نجس شده به شراب، هفت بار شستن لازم است یا سه بار و یا چون دیگر نجاسات، یک بار کافی میباشد؟ مسئله اختلافی است. 8
استفاده از ظرف شراب برای نوشیدن و خوردن پس از تطهیر آن بدون اشکال است؛ لیکن به کارگیری ظرف شرابی که شراب در باطن آن نفوذ میکند، مثل ظروف چوبی و سفالیِ غیر روغن مالی شده، بنابر مشهور مکروه است. در مقابل، برخی قائل به عدم جواز آن شدهاند. 9
صلات: نماز گزاردن در اتاقی که در آن شراب است، بنابر قول مشهور مکروه است. 10
جهاد: از شرایط عقد ذمّه عدم تظاهر ذمّی به محرّمات، همچون شرابخواری است. در اینکه در صورت عدم رعایت - در فرض عدم اشتراط آن در عقد ذمّه - عقد باطل میگردد یا نه، اختلاف است11) ر اهل ذمّه (.
تجارت: داد و ستد، نگهداری و هر گونه کسب با هر نوع شرابی، حرام و معامله باطل است. 12 این حکم شامل نگهداری شراب جهت منفعت حلال، مانند تبدیل آن به سرکه نمیشود. 13
رهن: تبدیل سرکه به شراب در دست مرتهن) گروگیر (موجب بطلان رهن میگردد14) ر رهن (.
نکاح: دختر دادن به شرابخوار مکروه است. 15 مرد و زن کافری که شراب را مَهر قرار داده و سپس هر دو یا یکی از آنان مسلمان شدهاند، در صورت عدم قبض مهر، زوج قیمت آن را - بر اساس ارزشگذاری کسانی که آن را حلال میدانند - به زوجه میپردازد. اگر هر دو یا زوج، مسلمان، ومهر تعیین شده شراب باشد، بنابر قول مشهور عقد صحیح است و در صورت آمیزش، مهر المثل) ر مهر المثل (ثابت میگردد. برخی قدما حکم به بطلان عقد کردهاند. 16
________________________________________
493
اطعمه و اشربه: تناول کردن انواع مسکرات - به مقدار کم یا زیاد - حرام و موجب ثبوت حدّ است؛ هرچند مقداری بنوشد که مست نشود؛ 17 لیکن نوشیدن آن هنگام اضطرار) ر اضطرار (جایز است. مداوا کردن با مسکرات حتّی در صورت انحصار مداوا به آن بنابر قول منسوب به مشهور جایز نیست. 18
نوشاندن مسکرات به کودکان، حرام19 و به حیوانات، مکروه است. 20
غذا خوردن از سفرهای که بر آن شراب نوشیده میشود حرام است. 21
گوشت حیوان حلال گوشتی که خمر نوشیده است حرام نیست؛ لیکن بنابر مشهور قبل از مصرف شسته میشود. امّا خوردن آنچه در شکم او است از قبیل معده، دل و جگر، بنابر مشهور جایز نیست، هرچند شسته شود. 22 برخی، حکم به کراهت خوردن آن کردهاند. 23 برخی نیز احکام یاد شده را به صورت مست شدن حیوان مقیّد کردهاند. 24
غصب: غصب و تلف کردن خمر از مسلمان بنابر مشهور موجب ضمان نیست. برخی، غصب آن را در فرضی که نگهداری آن برای تبدیل به سرکه باشد، موجب ضمان دانستهاند. 25 غصب یا تلف کردن خمر متعلق به ذمّیای که آن را در خفا نگهداری و مصرف میکند، موجب ضمان خواهد بود. 26
شهادات: نوشیدن انواع مسکرات موجب فسق نوشنده و عدم پذیرش شهادت او میگردد27) ر شهادت (.
حدود: حدّ نوشیدن انواع مسکرات، هرچند به مقدار اندک، هشتاد تازیانه است. 28 فردی که دو بار شراب نوشیده و هر بار حد خورده، بار سوم بنابر قول مشهور، و بار چهارم بنابر قول برخی، کشته میشود. 29 زمان اجرای حدّ پس از رفع حالت مستی شرابخوار است. 30
چنانچه دو شاهد؛ یکی بر نوشیدن شراب و دیگری بر قی کردن آن شهادت دهند، حدّ جاری میشود. در ثبوت حدّ در فرض شهادت هر دو شاهد بر قی کردن، اختلاف است. 31
برخی گفتهاند: کسی که خمر را حلال میشمارد و آن را مینوشد، حاکم شرع از
________________________________________
494
او میخواهد توبه کند. در صورت توبه حدّ بر او جاری میگردد و در صورت امتناع کشته میشود. برخی، حکم چنین کسی را حکم مرتد دانستهاند که بین فطری و ملّی و مرد و زن تفاوت وجود دارد) ر ارتداد (. فروشنده خمری که شغل خود را حلال میداند، بنابر اجماعِ ادعا شده، توبه داده میشود و در صورت خودداری کشته میشود. هرچند برخی در این فرض نیز حکم ارتداد را جاری دانستهاند. اگر فروشنده شغل خود را حلال نداند تنها تعزیر) ر تعزیر (میشود. 32
حلال شمردن نوشیدن و فروش غیر خمر از دیگر مسکرات - به جهت ضروری نبودن حرمت آنها بین مسلمانان - موجب ارتداد و ثبوت حدّ قتل نخواهد بود. 33
1. لسان العرب؛ القاموس المحیط؛ مجمع البحرین/ واژه 'خمر' × 2. الرسائل الفقهیة) بهبهانی (/ 94 - 93 79؛ معالم الدین) قسم الفقه (508 /2؛ کتاب الطهارة) امام خمینی (3 264 - 263 /3. الحدائق الناضرة 117 - 112 /5؛ جواهر الکلام 4 6 - 5 /6. الحدائق الناضرة 5 115 - 112 /5. جواهر الکلام 11 /6؛ الحدائق الناضرة 6 117 /5. جواهر الکلام 7 212 - 209 /1. جواهر الکلام 288 - 284 /6 و 417 /36؛ العروة الوثقی 8 258 /1. الحدائق الناضرة 494 - 493 /5؛ جواهر الکلام 9 369 /6. جواهر الکلام 353 - 352 /6 و 370 - 369 /8. 10 418 /36؛ ذخیرة المعاد/ 11 245. جواهرالکلام12 - 8 /22. 12 269 /21؛ مصباح الفقاهة 13 85 - 82 / 1. جواهر الکلام 19 445 - 444. 18 374 - 373 /36. 17 13 - 8 /31. 16 115/30. 15 249 /25. 14 40 /22. العروة الوثقی 187 /1؛ التنقیح) الطهارة (20 336 /2. جواهر الکلام 23 290 - 289. 22 466. 21 420 /36. کتاب السرائر 97 /3؛ مسالک الافهام 33 /12؛ کفایة الاحکام 606 /2؛ ریاض المسائل 24 173 /12. منهاج الصالحین) خویی (25 345 /2. جواهر الکلام 45 - 44 /37. 26 44 /37 و 467 -464. 32 463 - 462. 31 461. 30 462 - 461. 29 456 - 449. 28 46 /41. 27 401 /43؛ النهایة/ 713 - 712؛ کتاب السرائر33 477 /3. جواهر الکلام 469 - 465 /41.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 491
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «شراب ( فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
- شراب ذمی، شراب مغصوب
- به لحاظ مأخوذمنه:
- شراب ارزن، شراب انگور، شراب خرما، شراب عسل، شراب غوره خرما، شراب کشمش، فقاع جو
وابسته
- آشامیدن شراب، اتلاف شراب، ازاله مستی شراب، استحاله شراب، استعمال شراب، اعانت بر گناه، اماله با شراب، انقلاب شراب، بخار شراب، بعض شراب، بیع شراب، پادزهر با شراب، تزریق شراب، ثمن شراب، حرمت شراب، خرید شراب، رهن شراب، ساخت شراب، سرقت شراب، شک در شراب، شکایت ذمی و مسلمان، غصب شراب، فروشنده شراب، قتل به شراب، کسب به مسکر، مدیریت مراکز شراب، مسکر جامد، مسکر گازی، معالجه با مسکر، مهریه کافر به شراب، نماز در شراب خانه، هبه شراب، هدیه شراب به مستحل، وصیت به شراب، وضو بانبیذ
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه شراب ( فقه ) به زیرصفحه شراب ( فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 7 : صفحه 316
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 30 : صفحه 61
- النهایة : صفحه 364
- ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد جلد 4 : صفحه 512
- جامع المدارک فی شرح المختصرالنافع جلد 3 : صفحه 27
- جامع المدارک فی شرح المختصرالنافع جلد 7 : صفحه 122
- جامع المقاصد فی شرح القواعد جلد 4 : صفحه 12
- درمحضرشیخ انصاری شرح محرمه جلد 1 : صفحه 166
- سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 23 : صفحه 65
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 491
- فقه الامام جعفرالصادق جلد 6 : صفحه 290، 291
- کتاب السرائرالحاوی لتحریرالفتاوی جلد 2 : صفحه 219
- کتاب السرائرالحاوی لتحریرالفتاوی جلد 3 : صفحه 473
- کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة جلد 5 : صفحه 10، (15-21)، 21
- کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة جلد 5 جزء 15 : صفحه 21
- کتاب المکاسب جلد 1 : صفحه 42
- کلمة التقوی جلد 6 : صفحه (365-366)
- مجمع الفائدة و البرهان جلد 13 : صفحه 192