جده ( مادر بزرگ )
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
جدّه
جدّه: مادر بزرگ پدری و مادری و مادران آنان/ شهری در عربستان.
از جدّه به معنای نخست در بابهای زکات، تجارت، نکاح، ارث و قصاص سخن گفتهاند.
زکات: نفقه جدّه فقیر - اعم از پدری و مادری - در صورت نداشتن فرزند یا فقر وی برنوه - اعم از پسری و دختری - واجب است1) ر نفقه (؛ بدین جهت نوه نمیتواند زکات خود را به جدّه فقیرش بدهد. 2
تجارت: جدّه در صورت برده بودن به ملک نوه درنمیآید و به محض تملک آزاد میگردد3) ر بردگی (.
نکاح: ازدواج با جدّه حرام و باطل است. 4 بنابر قول گروهی، حضانت) ر حضانت (کودک در مواردی بر عهده جدّه است. در دَوَران امر بین حضانت خواهر و جدّه طفل، برخی اولویّت را به جدّه دادهاند و برخی قائل به تساوی شده و در نتیجه تعیین یکی از آن دو را به قرعه) ر قرعه (موکول کردهاند. 5
نفقه نوه فقیر با نبود پدر و جدّ پدری و مادر، بنابر مشهور بر عهده جدّ و جدّه مادری و هرچه بالاتر است. 6
ارث: جدّه همچون جدّ در طبقه دوم ارث قرار دارد؛ 7 لیکن با وجود جدّه نزدیکتر به میّت، نوبت به جدّه دورتر نمیرسد؛ 8 چنان که با وجود پدر و مادر میّت جدّه ارث نمیبرد؛ لیکن بر پدر و مادر مستحب است - در صورت افزون بودن سهم هریک از یک ششم - یک ششم از اصل مال را به عنوان طعمه) ر طعمه (به طور مساوی بین پدر و مادر خود) جدّ و جدّه میّت (تقسیم کنند. 9
اگر در طبقه دوم، وارث تنها جدّه میّت باشد، همه ترکه را به ارث میبرد؛ 10 امّا اگر جدّه مادری با برادر یا خواهر مادری میّت و یا با هر دو جمع شود، جده به منزله خواهر مادری میّت منظور میشود. بنابر این، اگر وارث، جدّه مادری و خواهر و برادر مادری میّت - چه یکی یا بیشتر - باشند، یک سوم مال که فرض ایشان است، به طور مساوی بین آنان قسمت میشود. 11
اگر جدّه پدری در کنار برادر یا خواهر - پدری و مادری و یا پدری - میّت قرار گیرد، جدّه به منزله خواهر پدری میّت منظور و ترکه بر اساس حکم سهم مرد دو برابر سهم زن بین آنان تقسیم میشود12 و در صورت اجتماع جدّه پدری با جدّه مادری و انحصار وارث به آنان، یک سوم مال به جدّه مادری و دو سوم آن به جدّه پدری میرسد13) ر جدّ (.
قصاص: جدّه در مقابل کشتن نوه خود قصاص میشود. از برخی قدما در جدّه و مادر عدم ثبوت قصاص نقل شده است؛ همان گونه که پدر و جدّ پدری قصاص نمیشوند. 14
جدهّ به معنای دوم به مناسبت در باب حج به کار رفته است.
جدّه از میقاتهای حج) ر میقات (به شمار نمیرود؛ هرچند برخی قدما آن را میقات اهالی مصر و کسانی که از راه دریا به حج میروند، برشمردهاند؛ 15 لیکن سایر فقها گفتهاند: احرام از جدّه در صورتی درست است که محاذی میقات باشد. در غیر این صورت، صحیح نیست. 16
1. جواهرالکلام 367 /31؛ تحریرالوسیلة 2 322 /2. النهایة/ 186؛ المبسوط 258 /1؛ جواهر الکلام 3 367 /31. جواهر الکلام 381. 6 299 /31. 5 238 /29. 4 141 /24؛ تحریر الوسیلة 7 322 /2. جواهر الکلام 152. 13 157. 12 155. 11 152. 10 147 - 139. 9 9. 8 8 /39؛ منهاج الصالحین) خویی (364 /2؛ تحریر الوسیلة 14 384 /2. جواهر الکلام 15 171 - 169 /42. کتاب السرائر 16 529 /1. مختلف الشیعة 43 /4؛ مدارک الاحکام 225 /7؛ الحدائق الناضرة 454 /14؛ جواهر الکلام 118 /18.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 59
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «جده ( مادر بزرگ )» بجای واژههای زیر استفاده کنید: