عملکردها

بلوغ ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

بلوغ

بلوغ: رسیدن کودک به سنّ تکلیف.

بلوغ عبارت است از پایان دوران کودکی فرد و رسیدن وی به سنّی که اهلیّت توجّه تکلیف پیدا کرده، ملزَم به رعایت قوانین شرعی می‏گردد. 1 از این عنوان در باب حجر از جهات مختلف و در بسیاری از ابواب دیگر به عنوان شرط تکلیف، منصب یا برخی احکام وضعی، به نحو خاص سخن رفته است.

نشانه‏های بلوغ: بلوغ به عنوان یکی از شرایط تکلیف) ر تکلیف (در فقه جایگاه ویژه‏ای دارد؛ بدین جهت، سنّ بلوغ، سنّ تکلیف نامیده شده است. در شرع مقدّس برای بلوغ نشانه‏هایی تعیین شده که وجود هر یک از آنها دلیل بر بالغ شدن فرد است. برخی از این نشانه‏ها مشترک میان دختر و پسر و برخی خاصّ دختر است.

نشانه‏های مشترک:

1. روییدن مو بر شرمگاه: روییدن موی درشت بر شرمگاه) موی زهار (نشانه بلوغ به شمار می‏رود. در اینکه روییدن موی صورت) ریش (و برآمدن شارب) سبیل (نشانه بلوغ است یا نه اختلاف می‏باشد. نیز در اینکه روییدن مو سبب بلوغ است یا دلیل و کاشف از تحقّق بلوغ پیش از آن، کلمات فقها مختلف است. نظر دوم به مشهور نسبت داده شده است. 2

2. احتلام: یعنی بیرون آمدن منیّ. مراد توانایی جسمانی فرد برای خروج منیّ است؛ بدین معنا که اگر بخواهد می‏تواند از راه آمیزش یا استمناء از خود، منیّ خارج نماید هرچند بالفعل منیّ از او خارج نشده باشد. 3 البتّه احتلام تنها در زمانی نشانه بلوغ به شمار می‏رود که بلوغ در شخص محتمل باشد. در غیر این صورت - بنابر تصریح برخی - اعتباری به خروج مایعی با ویژگیهای منیّ نیست. زمان محتمل بنا به گفته بعضی در دختر از نه سالگی و در پسر از ده سالگی آغاز می‏شود. 4

3. سن: سنّ بلوغ بنابر مشهور در پسر پانزده و در دختر نُه سال تمام قمری است. چنانچه تا آن زمان هیچ یک از دو نشانه پیشین تحقّق نیافته باشد با رسیدن به سنّ یادشده حکم به بلوغ فرد می‏شود. 5 برخی سنّ بلوغ پسر را آغاز پانزده سالگی و برخی دیگر ابتدای چهارده سالگی6

و بعضی سنّ بلوغ دختر را اتمام ده سال دانسته‏اند. 7

نشانه‏های ویژه بلوغ دختران) که در حقیقت کاشف از بلوغ است نه علّت آن (:

1. حیض: نخستین عادت ماهانه دختر نشانه تحقّق بلوغ پیش از آن است) ر حیض (.

2. بارداری: بارداری از آن جهت نشانه بلوغ به شمار رفته که کاشف از خروج منیّ است. 8

در موارد شک در تحقّق بلوغ، اصل عدم آن است. 9

راههای اثبات بلوغ: برای اثبات بلوغ سه راه ذکر شده است.

1. ادّعای بلوغ: نوجوانی که ادّعای بلوغ می‏کند اگر منشأ آن احتلام باشد چنانچه خروج منیّ در حقّ او محتمل باشد، از او پذیرفته می‏شود. 10 برخی بر ثبوت بلوغ در این صورت به صرف ادّعای فرد، اشکال کرده‏اند. 11 بعضی ادّعای بلوغ به سبب حیض از جانب دختر را - همچون ادّعای بلوغ به سبب احتلام - در صورتی که حیض در حقّ وی محتمل باشد، قابل پذیرش دانسته‏اند.

2. مشاهده: ادّعای بلوغ به سبب روییدن موی درشت بر شرمگاه پذیرفته نمی‏شود بلکه صحّت ادّعا با مشاهده زهارِ مدّعی بررسی می‏گردد، چنانچه مشاهده ادّعا را تصدیق کند، پذیرفته می‏شود.

3. بیّنه: از مدّعی بلوغ به سبب سنّ، بیّنه) ر بیّنه (مطالبه می‏شود. با اقامه آن، بلوغ اثبات می‏گردد. 12

آثار بلوغ: با تحقّق بلوغ، انسان، مشمول تکالیف الهی و مخاطب احکام و دستورهای دینی اعم از حقوقی، کیفری، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار می‏گیرد. همچنین برای انجام دادن معاملات، قراردادها و پذیرش مسئولیتهای گوناگون، اهلیّت پیدا می‏کند. 13

از دیگر آثار بلوغ در شرع مقدّس، شرطیت آن در موارد زیر است: ثبوت قصاص وحدود، امامت جمعه، قضاوت، مرجعیت تقلید، شهادت و اقرار.

بلوغ و عبادات: بلوغ شرط وجوب عباداتی همچون نماز و روزه است؛ لیکن دراینکه مشروعیت عبادات نیز مشروط به

آن است، اختلاف می‏باشد. بنابر شرطیت، بر عبادات غیر بالغ ممیّز، اجر و پاداشی مترتّب نمی‏گردد ولی بنابر عدم شرطیت، عبادت وی مستحب و بر آن اجر و پاداش اخروی مترتّب می‏گردد. قول دوم به مشهور نسبت داده شده است14) ر ممیّز (.

بلوغ و رفع محجوریت: غیر بالغ از تصرّف در اموالش ممنوع است) ر حجر (. برای تصرّف در اموال و انجام دادن معاملات و رفع محجوریت فرد، علاوه بر بلوغ باید توانایی) رشد و عدم سفاهت (وی نسبت به انجام دادن معاملات محرز شود15) ر رشد (.

بلوغ و احکام وضعی: احکام وضعی دو گونه است. منشأ آن، دو گونه بودن افعال صادر از انسان است که موضوع احکام وضعی قرار می‏گیرد.

1. افعالی که قصد و اراده فاعل در موضوع قرار گرفتن آنها برای احکام شرعی دخیل است، مانند عقود) ر عقد (و ایقاعات) ر ایقاع (.

2. افعالی که بدون قصد و اراده فاعل موضوع احکام شرعی‏اند، مانند آمیزش، مباشرت نجاست و تلف کردن مال دیگری که به ترتیب، موضوع جنابت، نجاست و ضمان هستند.

بلوغ در افعال نوع دوم شرط نیست، لیکن در نوع نخست، مشهور قائل به شرطیت بلوغ در صحّت عقود و ایقاعات - جز در موارد استثنایی - شده‏اند. 16

) ر کودک (

1. جواهرالکلام 16. 5 13. 4 11-10. 3 10- 5. 2 4/26 و 6 38. مجمع‏الفائدة 191 - 190 /9؛ الحدائق الناضرة 350 - 348 /20؛ جواهر الکلام 7 35 - 28/26. غنائم‏الایّام 65 /1؛ جواهر الکلام 8 38 /26. جواهر الکلام 9 46 - 42 /26. العناوین 10 732/2. جواهرالکلام 11 117 /35. تحریرالوسیلة 12 52/2. جواهر الکلام 13 119 - 117 /35. العناوین 676 -- 660 /2؛ جواهر الکلام 14 260 /22. العناوین 666 - 664 /2؛ الحدائق‏الناضرة15 53 /13. جواهرالکلام16 4/26. فرائد الاصول 278 /3؛ مصباح الفقاهة 264 - 260 -- 234 /3؛ مهذب الاحکام 261 /16 و 271.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 135

اصطلاح‌نامه

اعم

شرایط تکلیف ( فقه )

اخص

بلوغ پسر بزرگ، بلوغ غسال، بلوغ متعاقدان، بلوغ مجاهد، بلوغ محلل، بلوغ مرجع تقلید، بلوغ میت
به لحاظ ایقاع کننده:
بلوغ قسم خورنده، بلوغ مطلق، بلوغ مقر ( فقه )، بلوغ مولی، بلوغ ناذر
به لحاظ جنسیت:
بلوغ پسر، بلوغ خنثی، بلوغ دختر
به لحاظ حاکم:
بلوغ حاکم جهاد، بلوغ ولی
به لحاظ دین:
بلوغ ذمی، بلوغ مرتد، بلوغ مسلمان غایب
به لحاظ سفروحضر:
بلوغ اثنای اقامت، بلوغ در سفر
به لحاظ سیاسات:
بلوغ احیا کننده موات، بلوغ بعد از جنایت، بلوغ ذابح، بلوغ زناکار، بلوغ سارق ( فقه )، بلوغ شارب مسکر، بلوغ شاهد ( فقه )، بلوغ عاقله، بلوغ قاذف ( فقه )، بلوغ قاضی، بلوغ قوّاد، بلوغ کاتب قضاوت، بلوغ لواط کننده ( فقه )، بلوغ محبو، بلوغ مرجوم، بلوغ مساحق ( فقه )، بلوغ مظاهر، بلوغ ملاعن، بلوغ ملتقط
به لحاظ عبادت کننده:
بلوغ حج گزار، بلوغ روزه دار، بلوغ زکات دهنده، بلوغ موذن، بلوغ نمازگزار
به لحاظ علایم:
بلوغ جسمی، بلوغ جنسی، بلوغ شرعی ( فقه )

وابسته

احتلام، التقاط بالغ، امامت جماعت، بالغ، بینه بلوغ، ترک نماز بعد از بلوغ، دعوی بلوغ، روزه کودک، زوال حجر کودک، سفاهت بعد از بلوغ، سن بلوغ ( فقه )، شک در بلوغ، شهادت بعد از بلوغ، شهادت به بلوغ، علائم بلوغ

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه بلوغ ( فقه ) به زیرصفحه بلوغ ( فقه )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة جلد 20 : صفحه 348
  • الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 1 : صفحه 792
  • الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 3 : صفحه 142
  • الفقه جلد 86 : صفحه 255
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 8 : صفحه 186
  • النضید فی شرح روضة الشهید جلد 9 : صفحه 334
  • ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد جلد 2 : صفحه 51
  • ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد جلد 4 : صفحه 432
  • تبصرة المتعلمین : صفحه 153
  • تحریرالوسیله جلد 1 : صفحه 274، 312
  • تحریرالوسیله جلد 2 : صفحه 13، 447
  • ترجمه تحریرالوسیله جلد 4 : صفحه 159
  • ترمینولوژی حقوق : صفحه 113
  • جامع المدارک فی شرح المختصرالنافع جلد 3 : صفحه 362، 364
  • جامع المقاصد فی شرح القواعد جلد 2 : صفحه 497
  • جامع المقاصد فی شرح القواعد جلد 5 : صفحه 180، 182
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 13 : صفحه 325
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 26 : صفحه 4، 16، 21
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 41 : صفحه 158
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 15 : صفحه 189، 191، 197، 207، 209، 213، 228
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 37 : صفحه 166، 209، 216
  • شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام جلد 2 : صفحه 100
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 135
  • فقه الامام جعفرالصادق جلد 5 : صفحه 94، 95، 96
  • قواعدالاحکام جلد 3 : صفحه 499
  • کشف الرموز فی شرح المختصر النافع جلد 1 : صفحه 552
  • مجله پژوهشهای قرآنی جلد 4 : صفحه 27، 28
  • مجمع الفائدة و البرهان جلد 4 : صفحه 8
  • مجمع الفائدة و البرهان جلد 8 : صفحه 153
  • مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة جلد 5 : صفحه 452
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 4 : صفحه 144
  • مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة جلد 12 : صفحه 412، 419
  • مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة جلد 6 : صفحه 1633، 1732
  • مهذب الاحکام جلد 11 : صفحه 9
  • مهذب الاحکام جلد 21 : صفحه 123، 125
  • مهذب الاحکام جلد 8 : صفحه 104