عملکردها

انگشت ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها

توضیح مفهومی

انگشت: عضو معروف دست و پا.

از آن در باب‌های طهارت، صلات، اطعمه و اشربه، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.

طهارت: انگشت شصت پا از جمله مواضع هفت گانه میّت است که واجب است بر آن‌ها حنوط (--' حنوط) مالیده شود. 1 استحباب نرم کردن انگشتان میّت به آرامی در صورت امکان به هنگام غسل 2 و نهادن دست با انگشتان باز روی قبر پس از دفن میّت، از دیگر احکام آن است. 3

صلات: وجوب نهادن انگشتان شصت پا بر زمین به هنگام سجده، 4 کراهت داخل کردن انگشتان دست در درون یکدیگر 5 و شکستن آن‌ها در حال نماز 6 و استحباب چسبیده بودن آن‌ها در حال تکبیرة الاحرام، 7 قیام، 8 سجده، 9 تشهّد 10 و نیز قنوت 11 جز انگشت شصت، و باز بودن آن‌ها در حال رکوع 12 از احکام آن است. همچنین داخل کردن انگشتان دست راست در انگشتان خصم، از آداب مباهله (--' مباهله) است. 13

اطعمه و اشربه: از آداب برداشتن تربت سید الشّهداء علیه السّلام از حرم، برداشتن آن به سه انگشت است 14 (--' تربت) . غذا خوردن با دو انگشت مکروه، و با سه یا پنج انگشت، مستحب است؛ 15 چنان که لیسیدن انگشتان پس از غذا مستحب است. 16

________________________________________

711

حدود: حدّ سرقت (--' دزدی) ، قطع انگشتان دست راست دزد جز انگشت شصت است. 17

قصاص: بریدن انگشت دیگری موجب ثبوت قصاص (--' قصاص) و دیه (--' دیه) است. 18

دیات: دیه قطع یک انگشت حتی بنا بر قول مشهور انگشت شصت، یک دهم دیه کامل و دیه قطع یک بند انگشت، یک سوم دیه انگشت است، جز انگشت شصت که دیه هر بند آن نصف (یک دوم) دیه انگشت می‌باشد.

دیه انگشت اضافی، یک سوم دیه انگشت اصلی، و دیه انگشت فلج، یک سوم دیه انگشت سالم است. دیه انگشتی که بر اثر وارد آمدن ضربه فلج شده، دو سوم دیه انگشت سالم است. 19 دیه قطع انگشتان زن تا سه انگشت همانند مرد، و در بیشتر از آن، نصف مرد است. 20

1 - جواهر الکلام 4 176.

2 - 150.

3 - 318.

4 - 10 140.

5 - 11 92.

6 - 85.

7 - 9 236.

8 - 282.

9 - 10 388.

10 - العروة الوثقی 1 691.

11 - جواهر الکلام 10 368.

12 - 104.

13 - کشف الغطاء 3 507 - 508.

14 - جواهر الکلام 36 361.

15 - 457.

16 - 449.

17 - 41 528.

18 - 42 396.

19 - 43 252 - 257.

20 - 352.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 710

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «انگشت ( فقه )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

اصابع ( فقه )، اصبع ( فقه )

اعم

آلات سنجش، اعضای انسان

اخص

بند انگشت، مَفْصل انگشت
به لحاظ اصلی وزاید:
انگشت اصلی، انگشت زائد
به لحاظ دست و پا:
انگشت پا، انگشت دست
به لحاظ نوع:
انگشت شست، انگشت غیر شست

وابسته

اثر انگشت ( فقه )، استخوان انگشت، استنجا با انگشت، بستن انگشتان، تسبیح با انگشت، دیه انگشت ( فقه )، شعیره، قصاص انگشت، مسح پا با انگشت، مسح سر با انگشت

منابع

  • الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 1 : صفحه 779
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 5 : صفحه 52
  • الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 3 : صفحه 379
  • تحریرالوسیله جلد 1 : صفحه 248
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 14 : صفحه 199، 201
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 24,9,18,51,100,129 : صفحه 254، 293
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 710
  • مجمع الفائدة و البرهان جلد 3 : صفحه 366
  • مهذب الاحکام جلد 9 : صفحه 144