استحسان ( فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
استحسان: اصطلاحی نزد اهل سنّت.
استحسان اصطلاحی در فقه اهل سنّت است که تعریف آن در کلمات اصولیان اهل سنّت مختلف است. مهم ترین تعریفها عبارتند از:
1. عدول از حکم قیاس (--' قیاس) به قیاس قوی تر یا تخصیص (--' تخصیص) قیاس به دلیلی قوی تر از آن.
________________________________________
399
2. عمل به یکی از دو دلیل که قوی تر است.
3. عدول در یک مسأله از حکم کردن به مانند نظایر آن (قیاس) به سبب دلیل خاصی که در کتاب یا سنّت موجود است.
4. دلیلی که مجتهد به عقل خود، آن را نیکو و درست میشمرد.
5. دلیلی که در اندیشه مجتهد خطور میکند و تعبیر از آن ممکن نیست.
در علم اصول مباحث حجّت به مناسبت از آن سخن رفته است.
اقسام استحسان: برای استحسان اقسامی ذکر شده که مهم ترین آنها عبارتند از:
1. استحسان به نصّ و اثر: دست برداشتن از دلیل یا قیاس به جهت نصّ خاصی که در مسأله وجود دارد.
2. استحسان به اجماع: دست برداشتن از دلیل یا قیاس به سبب وجود اجماع در مسأله.
3. استحسان به ضرورت: ترک عمل به دلیل یا قیاس، به جهت اقتضای ضرورت.
4. استحسان به مصلحت: ترک عمل به دلیل یا قیاس، به جهت مصلحت عام.
اعتبار یا عدم اعتبار استحسان: در حجیّت و عدم حجیّت استحسان میان اهل سنّت اختلاف است، لیکن فقیهان امامیّه به اتّفاق، آن را حجّت نمیدانند، مگر آن که به ظواهر کتاب یا سنّت بازگشت کند یا از ملازمه عقلی استفاده شود. البته برخی از معانی استحسان همچون عمل به یکی از دو دلیل که قوی تر است، هر چند فی نفسه صحیح میباشد، لیکن آن را در زمره دلیل مستقل قرار دادن صحیح نیست. 1
1 - الاصول العامة للفقه المقارن 361 - 363؛ اصول الفقه 2 180؛ انوار الاصول 2 530 - 531 و الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة 2 402.
2. استحسان به اجماع: دست برداشتن از دلیل یا قیاس به سبب وجود اجماع در مسأله.
3. استحسان به ضرورت: ترک عمل به دلیل یا قیاس، به جهت اقتضای ضرورت.
4. استحسان به مصلحت: ترک عمل به دلیل یا قیاس، به جهت مصلحت عام. 1. استحسان به نصّ و اثر: دست برداشتن از دلیل یا قیاس به جهت نصّ خاصی که در مسأله وجود دارد.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 398
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 399
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 399
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 399