ارکان جعاله
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
ارکان: صیغه، جاعل، عامل، عمل و جُعل ارکان جعاله به شمار میروند.
1. صیغه: جعاله با هر لفظ بیانگر اذن در انجام دادن کاری در ازای عوض، محقق میشود. همچنین است نوشته، مانند نوشتن اطلاعیّه در مطبوعات و رسانهها و مانند آن. 7
جعاله میتواند مطلق یا مقیّد به زمان، مکان و یا حالتی خاص باشد. 8
در جعاله بنابر قول به ایقاع یا تسبیب بودن آن، قبول لازم نیست و بنابر قول به
عقد بودن، قبول فعلی کفایت میکند و نیازی به قبول لفظی نیست. 9
2. جاعل: در جاعل اهلیّت داشتن برای جعاله شرط است؛ از این رو، جاعل باید عاقل، رشید) ر رشد (و غیر محجور) ر حجر (باشد و نیز اذنی که به انجام دادن کاری میدهد ناشی از قصد توأم با اختیار او باشد. بنابر این، جعاله از دیوانه، سفیه) ر سفاهت (، محجور) کسی که نمیتواند به حکم حاکم شرع در مالش تصرف کند (و از روی شوخی یا اکراه) ر اکراه (صحیح نیست.
3. عامل: ویژگیهای معتبر در جاعل در عامل شرط نیست. آنچه در عامل لازم است امکان تحصیل کار مورد نظر جاعل است؛ در حدی که برای انجام دادن آن مانعی شرعی یا عقلی وجود نداشته باشد. بنابر این، کودک ممیّز حتی بدون اذن ولیّ میتواند عامل باشد؛ لیکن غیر ممیّز و دیوانه، بنابر قول به عقد بودن جعاله، فاقد اهلیّتاند و بنابر قول به ایقاع یا تسبیب بودن آن، برخی به جهت امکان تحقق عمل و وجود قصد - به معنای مطلق اراده - در آنان جعاله را صحیح دانستهاند. در مقابل، برخی دیگر، به جهت فقدان قصد انجام کار در برابر عوض در افراد یاد شده، آن را صحیح ندانستهاند. عامل لازم نیست معیّن باشد. 10
4. عمل: جعاله بر هر عملِ دارای منفعت عقلایی صحیح است؛ هرچند خصوصیاتِ آن معلوم نباشد؛ چون غرض از مشروعیّتِ جعاله انجام دادن کاری است که غالباً خصوصیات آن مجهول است، مانند پیدا کردن گمشده که مقدار مسافت و زمان لازم برای پیدا کردن، نامعلوم است. 11
5. جُعل) عوض (: عوض در جعاله بنابر مشهور باید با پیمانه یا وزن یا شمارش و یا غیر آن، در حدی که رفع غرر گردد، معلوم باشد؛ بنابر این، جعاله در صورت مجهول بودن عوض باطل است. برخی گفتهاند: مراد قائلان به اشتراط معلوم بودن عوض در جعاله، بطلان عوض است نه اصل عقد و در نتیجه عامل مستحق اجرت المثل خواهد بود. البته در صورت بطلان عقد نیز عامل مستحق اجرت المثل است، با این تفاوت که در صورت صحّت جعاله و بطلان عوض، اجرت المثل، در جعاله عوض
واقع میشود؛ لیکن بنابر قول جمعی، در صورتی که جهالت مانع تسلیم عوض نباشد، اشکالی ندارد، مانند آنکه جاعل بگوید: هرکس فلان گمشده را بیابد، نصف آن از آنِ او باشد و یا صاحب کالا به دلال بگوید: از فلان مبلغ هر چه بیشتر فروختی از آنِ خودت باشد. 12
در خصوص برده گمشده در صورت مجهول بودن جُعل بنابر قول مشهور، اگر در همان شهر بیابد، مستحق یک دینار و اگر در شهری دیگر بیابد مستحق چهار دینار است. این حکم، بنابر تصریح عدّهای در شتر گمشده نیز جاری است.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 91
اصطلاحنامه
اعم
اخص
وابسته
منابع
- الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع جلد 2 : صفحه 20
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 15 : صفحه 210
- ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد جلد 2 : صفحه 161
- تذکرة الفقهاء (ط ق) جلد 2 : صفحه 286
- جامع المقاصد فی شرح القواعد جلد 6 : صفحه 189
- سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 16 : صفحه 174
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 91
- قواعدالاحکام جلد 2 : صفحه 215
- مجمع الفائدة و البرهان جلد 10 : صفحه 146
- مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة جلد 13 : صفحه 391