عملکردها

تفاوت میان نسخه‌های «تحمل شهادت»

از دانشنامه علوم اسلامی

 
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۱۳

توضیح مفهومی

تحمل شهادت

تحمُّل شهادت: وقوف شاهد بر مشهودٌبِه.

تحمّل شهادت عبارت است از حصول علم برای شهادت دهنده نسبت به مورد شهادت از راه حواسّ خود) دیدن و شنیدن (یا استفاضه) ر استفاضه (. از این عنوان در باب قضاء و شهادات سخن رفته است.

حکم: ادای شهادت تنها در صورت تحقّق تحمّل شهادت، صحیح و مشروع است. تحمّل شهادت در صورت درخواست مشهودٌلَه یا مشهودٌعَلَیه با عدم بیم ضرر، بنابر مشهور بر کسی که اهلیّت شهادت دارد واجب است. در کفایی بودن وجوب و عدم تعیّن آن بر درخواست شونده در صورت وجود دیگران و امکان تحمّل آن برای آنان، یا عینی بودن آن - و وجوب تحمّل بر درخواست شونده حتّی در صورت امکان آن برای دیگران - اختلاف است. 1

کیفیّت تحمّل: تحمّل شهادت بر حسب نوع مشهودٌبِه متفاوت است؛ زیرا مشهودٌبِه یا از اموری است که تحمّل شهادت تنها با مشاهده آن امکان‏پذیر است مانند زنا، لواط، قتل، سرقت و غصب از افعال2 و یا علاوه بر مشاهده، شنیدن نیز در آن شرط است مانند عقود و ایقاعات از اقوال که دیدن متعاقدین و نیز شنیدن خودِ عقد یا ایقاع لازم است3 و یا از اموری است که از راه استفاضه) شنیدن از جمعی (حاصل می‏گردد مانند موت، نَسَب و مالکیت مطلق.

در مورد سوم، فردی که از اِخبار مردم - مبنی بر مردن فلانی یا اینکه مثلا حسن فرزند علی است یا این خانه ملک فلانی است - علم به مضمون آن پیدا کند می‏تواند به آن امور شهادت دهد؛ لیکن اگر استفاضه علم‏آور نباشد در حجّیت استفاضه و نیز - بنابر قول به حجّیت - در محدوده حجّیت آن نظراتی وجود دارد که در ذیل عنوان استفاضه بدانها اشاره رفته است.

برخی تصریح کرده‏اند در صورت علم‏آور نبودن استفاضه، شخص نمی‏تواند به مضمون استفاضه شهادت دهد؛ زیرا در شهادت، علم شاهد به مشهودٌبِه شرط است ولی می‏تواند به وجود استفاضه نزد حاکم گواهی دهد تا - بنابر حجّیت آن - حاکم به مقتضایش حکم کند. 4

گاهی مشهودٌبِه، شهادت اصل است؛ بدین معنا که شخص، گواهی دیگری را که تحمّل شهادت کرده است تحمّل می‏کند که از آن به »تحمّل شهادت بر شهادت« تعبیر می‏شود. تحمّل این نوع از مشهودٌبِه مراتبی دارد که کامل‏ترین آن، آن است که شاهد اصلی) شاهد اوّل (نزد شاهد فرعی) شاهد دوم (بگوید: گواه باش) یا تو را گواه گرفتم (بر شهادت خودم که در این رخداد) مثلا قتل (علیه فلانی پسر فلانی و به نفع فلانی پسر فلانی شهادت می‏دهم. 5

احکام: اموری همچون بلوغ، اسلام، عدالت و حُرّیت که هنگام ادای شهادت در شاهد شرط است هنگام تحمّل شهادت، معتبر نیست؛ از این‏رو تحمّل شهادت برای نابالغ، کافر، فاسق و برده نیز صحیح است؛ لیکن هنگام ادا در صورت بر طرف شدن آن موانع - مانند آنکه فاسق، عادل گردد - شهادت پذیرفته می‏شود مگر در طلاق که شرایط معتبر در ادا هنگام تحمّل نیز باید در شاهد وجود داشته باشد6) ر طلاق (.

در جواز اخذ اجرت بر تحمّل شهادت در فرض عدم وجوب عینی آن بر شخص، اختلاف است7) ر اجرت (. تحمّل شهادت به نفع مخالف) ر مخالف (مکروه است. 8

) ر شهادت (

1. جواهر الکلام 121. 2 183 - 180 /41 و 6 199 - 195. 5 135 - 131. 4 150. 3 128. کتاب السرائر 7 124 - 123 /2. قواعدالاحکام 422 /3؛ جواهر الکلام 8 54 - 53 /40. کتاب السرائر 130 /2.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 381

اصطلاح‌نامه

اعم

احکام شهادت، واجبات کفایی

اخص

تحمل شهادت بر شهادت، تحمل شهادت فرع
به لحاظ متعلق:
تحمل شهادت به عقود، تحمل شهادت به عمل
به لحاظ مستندتحمل:
تحمل شهادت به سماع، تحمل شهادت به مشاهده
به لحاظ نقص فاعل:
تحمل شهادت لال، تحمل شهادت ممنوع از شهادت، تحمل شهادت نابینا

وابسته

اجرت تحمل شهادت، استشهاد تحمل شهادت، اشهاد، خروج معتکف برای تحمل شهادت، خودداری از تحمل شهادت، شهادت ( گواهی )، شهادت تبرعی، شهادت مُخْتَبی، نگاه به فرج زانی برای شهادت، نگاه به نامحرم در تحمل شهادت، وجوب تحمل شهادت

== منابع ==index.php?catid=50

  • الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 3 : صفحه 137
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 10 : صفحه 262
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 26 : صفحه 217
  • الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 3 : صفحه 355
  • النضید فی شرح روضة الشهید جلد 9 : صفحه 313
  • ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد جلد 4 : صفحه 441
  • تبصرة المتعلمین : صفحه 250
  • ریاض المسائل جلد 9 : صفحه 544
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 11 : صفحه 105، 451
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 33 : صفحه 429
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 381، 382
  • قواعدالاحکام جلد 3 : صفحه 502
  • مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة جلد 8 : صفحه 551
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 14 : صفحه 263، 266
  • مهذب الاحکام جلد 27 : صفحه 185، 186