عملکردها

وقف اختیاری

از دانشنامه علوم اسلامی

توضیح مفهومی

وقف اختیاری : اختیار انتخاب محل وقف توسط قاری

ابن جَزَری در یک تقسیم کلّی، وقف را بر دو قسم می‌داند: اختیاری و اضطراری. هر گاه هنگام وقف، کلام از جهت لفظ یا معنا یا هر دو تمام باشد، در این وقف، قاری به اختیار خود کلمه‌ای را انتخاب و بر آن وقف می‌کند.

برای وقف اختیاری گونه‌های مختلفی ذکر کرده‌اند: تام؛ کافی؛ حسن؛ اکفی؛ احسن؛ شبه حسن؛ شبه تام؛ غفران؛ معانقه.

توضیح: کلام تام، اگر اصلاً (نه از جهت لفظ و نه از جهت معنا) ارتباط با کلام بعد نداشته باشد آن را «وقف تام» گویند.

کلام تام، گاهی بنابر یک تفسیر یا اعراب یا قرائت، تام است و بنابر تفسیر یا اعراب یا قرائت دیگر غیر تام است، مثل: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ» (آل عمران//7) که بنابر استیناف جمله بعد (وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا) ، تام است و وقف بر آن هم، وقف تام است، و بنابر معطوف بودن جمله بعد، غیر تام است و وقف بر آن هم، وقف غیر تام است.

میان مصادیق وقف تام نیز تفاضل برقرار است و یکی اتمّ از دیگری است، مثل: «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» (فاتحه//4-5) که کلام اول (مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ) ، اتمّ از کلام دوم (إِیَّاکَ نَعْبُدُ) است، زیرا کلام دوم، در معنای خطاب، با کلام سوم (وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ) اشتراک دارد به خلاف کلام اول. از همین رو بعضی، اوّلی را تام، و دومی را «شبیه تام» دانسته‌اند.

در مورد بعضی از مصادیق وقف تام، بر استحباب وقف تأکید می‌شود تا معنای مورد نظر را افاده کند. چنین مواردی را سجاوندی «وقف لازم» خوانده است.

و اما کلام تامی که با کلام بعدی ارتباط داشته باشد، این ارتباط یا از جهت معنا است یا از جهت لفظ. وقف را در مواردی که ارتباط، از جهت معنا باشد «وقف کافی» گویند به دلیل امکان اکتفای به آن و استغنای دو کلام از همدیگر، مثل: «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ** والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ» (بقره//3-4) .

میان مصادیق وقف کافی نیز تفاضل برقرار است و یکی اکفی از دیگری است، مثل: «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ» (بقره//10) که وقف بر (فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ) وقف کافی است و بر (فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً) وقف اکفی است و بر (بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ) اکفی از هر دو است.

وقف بر یک عبارت، گاهی بنابر یک تفسیر یا اعراب یا قرائت، وقف کافی است و بنابر تفسیر یا اعراب یا قرائت دیگر غیر کافی است، مثل: «یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ...» (بقره//102) که اگر مای نافیه باشد وقف بر: (یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ) وقف کافی است، امّا اگر مای موصوله باشد «وقف حَسَن» است.

و اما وقف بر کلام تامی را که با کلام بعدی از جهت لفظ ارتباط داشته باشد، «وقف حَسَن» گویند زیرا فی نفسه حَسَن و مفید است. وقف در برخی موارد، ینابر یک تقدیر، حَسَن است و بر تقدیر دیگر کافی و یا تام است، مثل وقف بر: «هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ» (بقره//2) که اگر جمله بعد را نعت بدانیم، وقف حَسَن است، و اگر خبر برای مبتدای مقدّر بدانیم وقف کافی است، و اگر مبتدا بدانیم (و «أُوْلَئِکَ» خبر آن باشد) وقف تام است.

و امّا وقف بر کلام غیر تام همان وقف اضطراری است که آن را «وقف قبیح» می‌گویند و فقط از باب اضطرار می‌توان بر آن وقف کرد، زیرا وقف کردن فایده ندارد و یا سبب فساد معنا است. بین موارد وقف قبیح نیز تفاضل برقرار است و برخی، اقبح هستند.

منابع

  1. الاتقان فی علوم القرآن جلد 1 : صفحه (289-293)
  2. البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه) جلد 1 : صفحه 360

اصطلاح‌نامه

اعم

وقف ( علوم قرآنی )

اخص

وقف احسن، وقف اکفی، وقف انقص، وقف اَتمّ، وقف تام ( علوم قرآنی )، وقف شبه تام، وقف شبه حسن، وقف غفران ( علوم قرآنی )، وقف قبیح ( علوم قرآنی )
به لحاظ احکام:
وقف معانقه
به لحاظ روابط:
وقف اضطراری، وقف حسن ( علوم قرآنی )، وقف کافی ( علوم قرآنی )

وابسته

وقف اضطراری

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه وقف اختیاری به زیرصفحه وقف اختیاری/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • الاتقان فی علوم القرآن جلد 1 : صفحه (289-293)
  • البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه) جلد 1 : صفحه 360
  • البرهان فی علوم القرآن جلد 1 : صفحه 437
  • تجوید جامع : صفحه 109
  • حلیة القرآن قواعد تجوید مطابق با روایت حفص از عاصم جلد 2 : صفحه 123
  • سر البیان فی علوم القرآن : صفحه 234
  • غایة المرید فی علم التجوید : صفحه 215