مجمل ( اصول فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
مجمل ( اصول فقه ) : لفظ فاقد معنای روشن
مجمل، در لغت، به معنای ' جمع آوری شده ' آمده است، چنان که گفته شده: «المجمل لغة هو المجموع، یقال اجملت الشیءای: جمعته».
و در اصطلاح، لفظی است که معنای آن روشن نبوده و میان دو یا چند احتمال مردد باشد، و معلوم نباشد مراد گوینده کدام یک از آنها است، مانند: کلمه ' قرء ' که در لغت هم به معنای ' طهر ' است و هم به معنای ' حیض '؛ وقتی این لفظ به کار رود و معلوم نباشد کدام معنا منظور گوینده است و قرینهای نیز برای تعیین آن وجود نداشته باشد، مجمل خواهد بود.
نکته:
مجمل گاهی قولی است و گاهی فعلی؛ از این رو، در تعریف مجمل و انواع آن آمده است: ' المجمل ما کان دلالته غیر واضحة، بان یتردد معنیین فصاعداً من معانیه و هو قد یکون فعلا و قد یکون قولا ' [۱]
از حالات عارض بر لفظ، اجمال آن است، زیرا هر گاه برای معنای واژهای بیش از یک احتمال داده نشود، آن را ' نص ' میخوانند و هرگاه دو احتمال در آن باشد، یکی راجح و دیگری مرجوح، طرف راجح را ' ظاهر ' و طرف مرجوح را ' مؤول ' مینامند و هرگاه دو احتمال، از هر نظر مساوی باشد، لفظ را ' مجمل ' میگویند.
در پاسخ به این پرسش که چرا گوینده در بعضی جاها، کلام خود را به صورت مجمل بیان میکند، با الهام از روایات گفته شده:
1. از علتهای عمده اجمال گویی، شرایط سیاسی زمان امامان (ع) بوده، چون ائمه (ع) تحت نظر بودهاند و گاهی در جلسه پرسش و پاسخ آنان، مأموران حکومتی حضور داشتند، و برای آن که بهانه به دست آنها داده نشود، آن بزرگواران، کلمات را مجمل و مبهم بیان میکردند و پیروان آنان نیز از این روش استفاده مینمودند.
2. دلیل دیگر اجمال گویی، تدریجی بودن بیان احکام شریعت اسلام است؛ به همین دلیل، گاهی شارع در ابتدا به حکمی اشاره میکند و در زمان دیگر و یا با کلام دیگری آن را تبیین مینماید.
نکته اول:
در این که مجمل و مبیّن بودن، دو وصف اضافی است یا واقعی، اختلاف است؛ برخی از اصولیون آنها را از اوصاف اضافی و نسبی دانستهاند؛ با این استدلال که یک لفظ ممکن است نزد کسی مبیّن و نزد دیگری مجمل باشد [۲] ، و برخی دیگر آن دو را واقعی دانستهاند [۳] .
نکته دوم:
گاهی معلوم نیست موردی، از مصادیق مجمل است یا مبیّن، مثل آیه: ' حرمت علیکم المیتة ' [۴] که حرمت به عین (میته) نسبت داده شده، در حالی که متعلق حرمت، فعل مکلف است نه عین خارجی؛ در این گونه موارد، گفته شده ملاک تشخیص، فهم عرف است.
پانوشت
منابع
- انوار الاصول جلد 2 : صفحه 218
- محاضرات فی اصول الفقه جلد 5 : صفحه 387
- اصطلاحات الاصول : صفحه (232-233)
- معارج الاصول : صفحه 105
- اصول الفقه جلد 1 : صفحه 189
- الذریعة الی اصول الشریعة جلد 1 : صفحه 323
- الموجز فی اصول الفقه جلد 1,2 : صفحه 230
- تقریرات اصول جلد 2 : صفحه 105
- سیری کامل در اصول فقه جلد 9 : صفحه 157
- فرهنگ نامه اصول فقه
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «مجمل ( اصول فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
- به لحاظ ابهام درمراداستعمالی وجدی:
- مجمل حقیقی، مجمل حکمی
- به لحاظ اجزاء:
- مجمل مرکب، مجمل مفرد
وابسته
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه مجمل ( اصول فقه ) به زیرصفحه مجمل ( اصول فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- اجود التقریرات جلد 1 : صفحه 534
- اصطلاحات الاصول : صفحه (232-233)
- اصول الاستنباط : صفحه 173
- اصول السرخسی جلد 1 : صفحه 126، 168، 357
- اصول الفقه جلد 1 : صفحه 189، 192، 193، 194
- اصول الفقه جلد 3 : صفحه 3
- الاحکام فی اصول الأحکام جلد 2 : صفحه 9، 10، 14، 20، 21، 22
- الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی جلد 2 : صفحه 143
- الذریعة الی اصول الشریعة جلد 1 : صفحه 323، 325، 328، 329، 339، 342، 343، 345، 346، 347، 348، 356، 357، 358
- الفوائد الحائریة : صفحه 98
- القرآن الکریم سوره 5 ، آیه 3
- اللمع فی اصول الفقه : صفحه 146
- المحصول فی علم اصول الفقه جلد 1 : صفحه 230
- المحصول فی علم اصول الفقه جلد 3 : صفحه 153، 155، 158، 161، 171، 187، 215
- المحصول فی علم الاصول جلد 2 : صفحه 572، 638، 639
- المعالم الجدیدة للاصول : صفحه 143
- الموجز فی اصول الفقه جلد 1,2 : صفحه 230
- انوار الاصول جلد 2 : صفحه 218، 220
- بحوث فی علم الاصول جلد 3 : صفحه 444، 447
- تقریرات اصول جلد 2 : صفحه 105
- تقریرات اصول : صفحه 105
- حقایق الاصول جلد 1 : صفحه 568
- دروس فی علم الاصول جلد 1 : صفحه 299
- دروس فی علم الاصول جلد 2 : صفحه 179
- سیری کامل در اصول فقه جلد 9 : صفحه 157
- عدة الاصول (ط.ق) جلد 2 : صفحه 157
- علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید : صفحه 204
- قوانین الاصول جلد 1 : صفحه 332
- کفایة الاصول : صفحه 293، 294
- لغت نامه دهخدا جلد 12 : صفحه 179
- مبادی الوصول الی علم الاصول : صفحه 64و63، 154، 156
- محاضرات فی اصول الفقه جلد 5 : صفحه 386، 387
- معارج الاصول : صفحه 105، 106، 107
- نهایة الافکار جلد 1 : صفحه 583