عملکردها

دلالت ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

دلالت: نشان دادن/ کشف مدلول از وجود دالّ.

از دلالت به معنای نخست در باب حج سخن گفته‏اند.

نشان دادن شکاری که در خشکی زندگی می‏کند به شکارچی، حتّی با اشاره بر مُحرم) ر احرام (حرام است؛ خواه در محدوده حرم) ر حرم (باشد یا بیرون از آن. اما بر غیر محرم، تنها در محدوده حرم، حرام است. به شرط آنکه شکارچی از جای شکار مطّلع نباشد و یا قصد صید نداشته باشد و گرنه حرام نخواهد بود.

در موارد حرمت، در صورتی که شکارچی با دلالت او، شکار را بگیرد یا بکشد و یا آسیب برساند، کفّاره نیز بر عهده نشان دهنده ثابت می‏شود. 1

از دلالت به معنای دوم در اصول فقه، بخش الفاظ سخن گفته‏اند.

دلالت به این معنا عبارت است از بودن شی‏ء بر حالتی که علم به وجود آن، مستلزم انتقال به وجود شی‏ء دیگر باشد، مانند صدای کوبه در که انسان را از وجود کسی پشت در آگاه می‏کند. در مثال یاد شده به صدای کوبه در 'دالّ'، به کسی که پشت در است 'مدلول' و به صفت و حالت پدید آمده برای صدا 'دلالت' گویند. 2 آنچه در اصول فقه درباره دلالت بحث شده، دلالت الفاظ بر معانی است.

اقسام: برای دلالت از حیث یاد شده) دلالت لفظ بر معنا (تقسیماتی ذکر شده است.

الف. تقسیم به دلالت مطابقی، تضمنی و التزامی.

دلالت مطابقی، دلالت لفظ است بر تمام معنای خود، مانند دلالت لفظ حسن بر فرد مسمّا به این نام.

دلالت تضمنّی، دلالت لفظ است بر جزئی از معنا، مانند دلالت لفظ حسن بر سر و پای فردی که به این نام خوانده می‏شود.

دلالت التزامی، دلالت لفظ است بر ملازم عقلی یا عرفی معنای خود، مانند دلالت لفظ خورشید بر نور یا دلالت لفظ 'حاتم' بر جود و بخشندگی. 3

________________________________________

646


ب. تقسیم به دلالت تصوری و تصدیقی.

دلالت تصوری عبارت است از خطور معنای لفظ در ذهن هنگام شنیدن آن؛ هرچند گوینده، آن را قصد نکرده باشد، مانند انتقال ذهن به معنای حقیقی لفظ، گرچه گوینده معنای مجازی آن را اراده کرده باشد.

دلالت تصدیقی، عبارت است از دلالت لفظ بر مقصود بودن معنای آن برای گوینده و آن در صورتی است که گوینده در مقام بیان، و جدّی باشد و قرینه‏ای بر اراده خلاف معنای لفظ نیاورده باشد. 4

ج. تقسیم به دلالت اقتضا، تنبیه و اشاره که از آنها به دلالت سیاقی) دلالت ریخت کلام (نیز تعبیر کرده‏اند. 5

دلالت اقتضا، دلالتی است که به حسب عرف، مقصود گوینده باشد و صدق و صحّت کلام از جهت عقل یا شرع یا لغت و یا عادت متوقف بر اراده آن معنا از سوی او باشد، مانند دلالت 'لاضَرَرَ و لاضِرارَ فی الاسلام' بر نفی آثار و احکام شرعیِ ضرری در اسلام؛ چون صدق کلام متوقف بر چنین تقدیری است، و گرنه، ضرر در خارج موجود است و شارع مقدس قطعا در مقام نفی آن نیست.

دلالت تنبیه - که به آن دلالت ایماء نیز گویند - دلالتی است که از نظر عرف، مقصود گوینده است؛ لیکن - برخلاف دلالت اقتضا - در این نوع دلالت، صدق و صحّت کلام متوقف بر چنین دلالتی نیست؛ بلکه سیاق و ریخت کلام موجب یقین به اراده آن می‏شود یا عدم اراده آن را بعید به نظر می‏نمایاند، مانند دلالت جمله 'خورشید طلوع کرده است' بر تنبیه به این مطلب که وقت نماز سپری شده است. و یا دلالت جمله 'أعِدِ الصلاة') نماز را اعاده کن (بر بطلان نماز.

دلالت اشاره دلالتی است که مدلول آن لازمه مدلول کلام است؛ هرچند به حسب عرف، مقصود گوینده از آوردن کلام، چنین دلالتی نیست؛ خواه این مدلول از یک کلام استنباط شده باشد یا از دو کلام، مانند دلالت آیه 'وَ حَمْلُهُ وَ فِصلُهُ ثَلاثُونَ شَهْرَاً'6 و آیه 'وَالوالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَولَیْنِ کامِلَیْنِ'7 بر اینکه

________________________________________

647

کمترین مدّت حمل شش ماه است؛ با این بیان که آیه نخست، مجموع دوران حمل و رضاع را سی ماه، و آیه دوم، مدت کامل رضاع را دو سال می‏داند، که با کم کردن 24 ماه) دو سال (از سی ماه، اقلّ حمل - که شش ماه است - به دست می‏آید.

مثال دیگری که برای این نوع دلالت ذکر کرده‏اند، دلالت وجوب چیزی بر وجوب مقدمه آن است. البته نامیدن دلالت اشاره به این نام، مسامحه است؛ زیرا فرض این است که دلالت اشاره مقصود گوینده نیست؛ در حالی که دلالت تابع اراده گوینده است. از این رو، حجیّت آن از باب حجیّت ظواهر نیست، بلکه از باب حجیّت ملازمات عقلی است؛ لیکن حجیّت دو نوع پیشین) دلالت اقتضا و تنبیه (از باب حجیّت ظواهر است. 8

1. جواهر الکلام 2 292 /20 288 - 286 /18. المنطق/ 4 44 - 43. 3 40. اصول الفقه 6 121. 5 19 - 18 /1. احقاف/ 7 15. بقره/ 8 233. اصول الفقه 125 - 120 /1.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 645

اصطلاح‌نامه

اعم

افعال جوارحی ( فقه )

اخص

ارشاد، دلالت سارق

منابع

  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 645