عملکردها

تعلیق ( مشروط )

از دانشنامه علوم اسلامی

توضیح مفهومی

تعلیق

تعلیق: وابسته کردن مفاد عقد یا ایقاع به امری.

تعلیق در مقابل تنجیز) ر تنجیز (عبارت است از اینکه مفاد عقد) ر عقد (یا ایقاع) ر ایقاع (- مثلا فروش کتاب - به تحقّق امری دیگر - مثلا آمدن زید از سفر - انشاء گردد. به مضمون جمله اوّل »مُعَلَّق« و جمله دوم »مُعَلَّقٌ‏علیه« گفته می‏شود و از آن در باب تجارت سخن رفته است.

حکم: از شرایط صحّت عقد و ایقاع منجّز بودن آن است؛ از این‏رو، تعلیق در آن دو به طور اجمال موجب بطلان می‏گردد. برای روشن شدن موارد تعلیق صحیح و باطل به قلمرو بحث و اقسام و احکام هریک اشاره می‏کنیم.

قلمرو بحث: محل بحث و اختلاف در صحّت یا عدم صحّت تعلیق کجا است، انشاء) ر انشاء (یا مُنشَأ؟

تعلیق در نفس انشاء، محال و غیر معقول است؛ زیرا انشاء به محض صدور آن از متکلّم واقعیت خارجی می‏یابد. 1 آنچه مورد بحث و اختلاف است، تعلیق مُنشأ) چیزی که انشاء به آن تعلّق گرفته، مثلا منفعت این خانه (است، مانند اینکه کسی به دیگری بگوید: اگر زید از سفر بازگردد تو در فروش خانه من وکیل هستی. در اینجا وکالت، به بازگشت زید مشروط شده است. امّا موردی که انشاء و مُنشأ هردو مطلق) منجّز (هستند و تنها متعلّق عقد مشروط به امری است، از قلمرو بحث خارج است و اشکالی در آن نیست، مانند اینکه کسی به وکیل خود بگوید: تو در فروش خانه من در روز جمعه وکیل هستی و مراد مقیّد کردن فروش خانه به روز جمعه باشد نه وکالت. 2

اقسام: ظرف زمانی معلّقٌ‏عَلَیه) امری که مُنشَأ مشروط به آن می‏شود (یا حال است و یا آینده. هر یک از آن دو، وجودش یا معلوم است و یا مشکوک. هر یک از چهار صورت یا در تحقّق مفهوم عقد یا ایقاع دخالت دارد و یا در صحّت آن و یا در هیچ‏کدام. مجموع می‏شود دوازده قسم. 3

بنابر مشهور - بلکه بر آن ادّعای اجماع شده - تعلیق مُنشأ بر امری که وجودش مشکوک است موجب بطلان عقد یا ایقاع می‏گردد؛ خواه زمانش حال باشد یا آینده، در مفهوم یا صحّت عقد یا ایقاع دخیل باشد یا نباشد. 4

برخی فقها با استدلال به اینکه قطع به ترتّب اثر بر عقد یا ایقاع شرط صحّت آن نیست، تعلیق یاد شده را صحیح دانسته‏اند. 5

تعلیق بر امر استقبالی دو گونه تصوّر می‏شود:

1. قید به‏گونه شرط متأخّر در مُنشَأ اخذ شود؛ بدین معنا که مفاد عقد یا ایقاع فعلی است و هم اکنون انشاء می‏شود، لیکن مقیّد به تحقّق معلَّقٌ‏عَلَیه در آینده است، مانند اینکه فروشنده بگوید: این خانه را فروختم اگر ماه رمضان داخل شود و مراد انشای بیع در زمان حال، لیکن مقیّد به دخول ماه رمضان باشد.

2. قید به‏گونه شرط مقارن در مُنشَأ اخذ شود؛ بدین معنا که مفاد عقد یا ایقاع پس از تحقّق آن امر انشاء گردد. مثلا در مثال یادشده مراد، تحقّق بیع از زمان حلول ماه رمضان باشد نه از هم اکنون. 6

اگر قید به‏گونه شرط مقارن در مُنشَأ اخذ شود و امر استقبالی معلوم الحصول باشد، مانند ماه رمضان، برخی بر بطلان این نوع تعلیق ادّعای اجماع کرده‏اند. 7 هرچند برخی معاصران آن را نپذیرفته‏اند. 8

صحّتِ گونه‏های دیگر تعلیق محل اختلاف است. بسیاری، تعلیق عقد یا ایقاع را بر امری که در تحقّق مفهوم عقد یا ایقاع دخالت دارد، صحیح دانسته‏اند، مانند اینکه مردی بگوید: »إِنْ کانَتْ هذِهِ زَوْجَتِی فَهِیَ طالِقٌ«؛ اگر این همسر من است او را طلاق دادم. همچنین تعلیق بر امری که در صحّت عقد یا ایقاع دخالت دارد، مانند اینکه شخص بگوید: اگر فلان چیز تملّک‏پذیر است آن را به تو فروختم.

تعلیق مُنشأ بر امری که دخالتی در مفهوم و نیز صحّت عقد یا ایقاع ندارد - و از آن به تعلیق بر صفت تعبیر می‏شود - در صورتی که حصول آن صفت در زمان حال یقینی باشد، بسیاری آن را - همچون صورت پیشین - صحیح دانسته‏اند، مانند اینکه فروشنده با علم به اینکه امروز، جمعه است بگوید: اگر امروز، جمعه باشد خانه‏ام را به تو فروختم. 9

1. مصباح الفقاهة 59 - 58. 2 66 /3 و 3 66. فقه الصادق 4 352 /15. مصباح الفقاهة 5 65 /3. حاشیة المکاسب) یزدی (91 /1؛ منیة الطالب 255 - 254 /1؛ نهج الفقاهة/ 6 107 - 106. فقه الصادق 7 353 - 352 /15. مصباح الفقاهة 8 65 /3. فقه الصادق 9 355 /15. العناوین 203 - 191 /2؛ مصباح الفقاهة 64 - 62 /3؛ فقه الصادق 356 - 351 /15.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 539

اصطلاح‌نامه

اعم

افعال جوارحی ( فقه )

اخص

تعلیق اقامت، تعلیق سفر
به لحاظ عبادات:
تعلیق اعتکاف، تعلیق خروج از نماز، تعلیق نیت خروج از نماز
به لحاظ عقد و ایقاع:
تعلیق ایقاعات، تعلیق عقد ( فقه )

وابسته

بیع تعلیقی، رهن تعلیقی، شرطیت ( فقه )

== منابع ==index.php?catid=50

  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 23 : صفحه (198-199)
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 539
  • کتاب البیع جلد 5 : صفحه (207-208)