عملکردها

تخییر تکوینی

از دانشنامه علوم اسلامی

توضیح مفهومی

تخییر تکوینی : تخییر بین انجام و ترک یک شیء، بدون نیاز به حکم شرع یا عقل

تخییر تکوینی اصطلاحی است که توسط میرزای نائینی در بحث دوران امر بین محذورین مطرح شده و عبارت است از تخییر نفس الأمری واقعی که بین انجام و ترک یک شیء برای هر انسانی ثابت است، و به دلیل حصول فی نفسه، نیاز به جعل شرعی یا عقلی ندارد.

توضیح: میرزای نائینی معتقد است در باب دوران امر بین محذورین هیچ یک از اصول عملیه جاری نمی‌شود، و در وجه عدم جریان اصل تخییر (شرعی و عقلی) می‌گوید: جعل تخییر توسط شارع - چه تخییر ظاهری و چه تخییر واقعی - در جایی است که تخییر فی نفسه حاصل نباشد، و الاّ از قبیل تحصیل حاصل و محال می‌شود، و در دوران امر بین محذورین، این تخییر فی نفسه حاصل است، زیرا مکلّف یا عمل را انجام می‌دهد و یا ترک می‌کند. تخییر عقلی نیز جاری نیست، زیرا تخییر عقلی در جایی است که دو طرف تخییر دارای ملاک و مصلحت باشد، مثل: باب تزاحم، که عقل از روی ناچاری و به دلیل عدم امکان جمع بین دو طرف، حکم به تخییر می‌دهد، ولی در دوران امر بین محذورین چنین نیست، بلکه در عالم واقع فقط یکی از دو طرف (فعل یا ترک) دارای ملاک و مصلحت است.

منابع

  1. فوائد الاصول جلد 3 : صفحه 444
  2. منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة جلد 5 : صفحه 566
  3. تهذیب الاصول جلد 2 : صفحه 177
  4. نهایة الافکار جلد 2-4 : صفحه 179
  5. انوارالهدایة فی التعلیقة علی الکفایة جلد 2 : صفحه 172
  6. فرهنگ نامه اصول فقه

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «تخییر تکوینی» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

تخییر عملی تکوینی، تخییر عملی محض، تخییر فطری تکوینی

اعم

تخییر ( اصول فقه )

وابسته

اباحه غیر اقتضایی، تخییر شرعی، تخییر عقلی

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه تخییر تکوینی به زیرصفحه تخییر تکوینی/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • انوارالهدایة فی التعلیقة علی الکفایة جلد 2 : صفحه 172
  • تهذیب الاصول جلد 2 : صفحه 177
  • فوائد الاصول جلد 3 : صفحه 444، 445
  • منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة جلد 5 : صفحه 565، 566
  • نهایة الافکار جلد 2-4 : صفحه 179
  • نهایة الافکار جلد 4 جزء -2 : صفحه 179
  • نهایة الافکار جلد 4-2 : صفحه 179