بیماری ( فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
بیماری
بیماری: مقابل سلامت و تندرستی.
از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
آداب بیماری: مستحب است بیمار همچون دوران سلامت، حمد و شکر الهی
را به جا آورده، بر بیماری شکیبایی ورزد و از وضع خویش نزد غیر مؤمن شکایت نبرد و نیز بیماری خود را تا سه روز کتمان کند، سپس مؤمنان را مطّلع ساخته و به آنان اجازه دهد که از او عیادت نمایند و در مراجعه به پزشک شتاب نکند. 1
عیادت بیمار: عیادت بیمار مؤمن مستحب مؤکّد و دارای پاداش و ثوابی عظیم است. بهتر است عیادت در صبح یا شام انجام گیرد. از آداب عیادت آن است که زمان آن کوتاه باشد، مگر آنکه خود بیمار خواستار مکث بیشتر باشد. مستحب است عیادت کننده، دست بر روی ذراع بیمار نهد و برای شفای وی دعا کند و سوره حمد را بخواند و هدیهای از میوه و مانند آن برای او ببرد و از کارها و سخنانی که باعث ناراحتی و یأس بیمار میشود بپرهیزد و از او التماس دعا کند. 2
احکام بیمار: بر بیمار واجب است درصورت بیم بر جان خود به سبب ترک درمان، خود را درمان کند؛ در این صورت بر پزشک نیز درمان او واجب خواهد بود. 3
هزینههای پرداختی بابت بیماری خود و اعضای خانواده، جزء مئونه) ر مئونه (به شمار میرود که خمس بدان تعلّق نمیگیرد.
کسی که به سبب بیماری نتوانسته ماه رمضان روزه بگیرد، درصورتی که بیماریاش تا رمضان آینده ادامه یابد بنابر مشهور، قضای آن ساقط میشود؛ لیکن باید به جای هر روز یک مُدّ طعام) ر مُدّ (به عنوان فدیه بپردازد. 4
کسی که پس از احرام بر اثر بیماری از اتمام مناسک حج یا عمره بازمانده است میتواند با انجام دادن اعمال ویژهای از احرام خارج شود. به چنین فردی »محصور« یا »مُحصَر« گفته میشود) ر احصار (.
اگر بیمار با زنی ازدواج کند و قبل از دخول، با آن بیماری بمیرد، عقد باطل میشود. در نتیجه زن از مرد ارث نمیبرد و مهر و نیز عدّه) ر عدّه (برای زن ثابت نمیگردد. 5
زنی که در بیماریِ منجرّ به مرگِ شوهرش طلاق داده شده است از او ارث میبرد هرچند مرگ شوهرش پس از اتمام عدّه او اتفاق بیفتد؛ مشروط بر اینکه فاصله بین طلاق و فوت بیش از یک سال نباشد و اگر مرد از آن بیماری بهبود یابد،
سپس بمیرد، زن تنها در زمان عدّه طلاق رجعی) ر طلاق رجعی (ارث میبرد؛ بنابر فرض اخیر اگر مرگ بعد از تمام شدن عدّه یا در دوران عدّه طلاق بائن) ر طلاق بائن (رخ دهد زن ارث نمیبرد. 6
بنابر قولی، از جمله شرایط فردی که عهدهدار حضانت) ر حضانت (کودک میگردد آن است که مبتلا به بیماری مسری همچون جذام، پیسی و نیز بیماریای که فرد را زمینگیر میکند، نباشد. 7
طلاق دادن مکروه است. این کراهت برای بیمار شدیدتر است. 8 ظاهر کلمات برخی قدما عدم جواز آن در حال بیماری است لیکن اگر طلاق دهد، طلاق صحیح میباشد. 9
در اینکه جنایتِ منجرِّ به بیماری و سپس مرگِ مَجْنیّعَلَیه بر اثر آن، قتل عمد به شمار میرود تا بر جانی قصاص ثابت گردد یا تفصیل بین قصد قتل و عدم آن است - که درصورت اوّل، قتل عمد و در صورت دوم قتل غیر عمد است و دیه ثابت میگردد - اختلاف است. 10
رطوبتی که از بیمار خارج شده است و منیّ بودن آن معلوم نیست، درصورتی که با شهوت یا با شهوتِ همراه با سستی بدن - بنابر اختلاف اقوال - خارج شده باشد حکم به منیّ بودن آن میشود. 11
آثار بیماری: بیماری به لحاظ ایجاد ضعف و ناتوانی جسمانی و - در مواردی - عقلانی در بیمار، در تغییر احکام به لحاظ تغییر موضوع آن، آثاری در پی دارد که بدان اشاره میشود.
1. رفع تکلیف: تکالیف زیر از بیمار ساقط است: نماز جمعه؛ 12 جهاد، درصورت عجز از جنگیدن؛ 13 روزه ماه رمضان از بیماری که روزه برای او ضرر دارد14 و حج؛ چه آنکه وجوب آن مشروط به استطاعت بدنی است و با فقدان سلامت جسمانی جهت رفتن به مکّه و انجام دادن مناسک، شخص، مستطیع شمرده نمیشود و حج از او ساقط میگردد. البتّه در اینکه بر چنین شخصی نایب گرفتن واجب است یا نه، اختلاف است؛ لیکن اگر حج بر او مستقر شده باشد درصورت یأس از بهبود، گرفتن نایب به اتفاق آرا واجب خواهد بود. 15
ورود به مکّه باید با احرام باشد. چند گروه، از جمله بیماران از این امر مستثنا هستند. 16
2. تبدیل تکلیف: بیماری در مواردی سبب انتقال تکلیف به بدل آن میشود، مانند موردی که استعمال آب برای شخصی به جهت بیماری ضرر داشته باشد. در این صورت وظیفه مکلّف برای نماز، تیمّم بدل از وضو یا غسل خواهد بود. 17 همچنین کسی که بر اثر بیماری، ناتوان از ایستادن است، نشسته و درصورت ناتوانی از آن، خوابیده نماز میخواند18) ر اضطجاع (.
3. حجر: بیماری از اسباب حجر) ر حجر (شمرده شده است. 19 بنابر قول جمعی از فقها، انسان در بیماری منجرّ به مرگ، نمیتواند در افزون بر یک سوم از اموال خود تصرّف کند، بدین صورت که پیش از مرگ خود، آن را رایگان و بلا عوض به دیگری بدهد، مانند آنکه ببخشد20 یا ضمانت بلاعوض نماید21) ر منجِّزات مریض (.
در اینکه چه نوع بیماریای موجب حجر میشود و ملاک آن چیست، اختلاف است. برخی گفتهاند: ملاک، آن نوع بیماریای است که از نظر عرف بیماری مرگ بر آن صادق باشد. برخی دیگر گفتهاند: مراد هر نوع بیماری است که منجرّ به مرگ گردد و گروه سوم، ملاک را بیماری خطرناکی دانستهاند که غالباً سبب مرگ میگردد. بیماریهای دراز مدّت که چندین سال طول میکشد و نیز بیماریهایی که در نظر عرف به منزله عدم بیماری است، ملاک نخواهد بود. 22
4. تأخیر حد: اجرای حدّ تازیانه) ر تازیانه (بر بیمار تا زمان بهبود وی به تأخیر میافتد و چنانچه مصلحت در تعجیل اجرای حد باشد با دستهای از گیاه - که مشتمل بر عدد تازیانه باشد - حد جاری میگردد. 23
حیوان مریض: در زکات انعام ثلاثه) گاو، گوسفند و شتر (درصورتی که همه عدد نصاب سالم باشند، پرداخت حیوان مریض از زکات کفایت نمیکند. 24از شرایط قربانی در حج آن است که به بیماریای - مانند گَری - که در لاغری و فاسد شدن گوشت تأثیر دارد مبتلا نباشد. 25
) ر بهبود () ر درمان () ر پزشکی (
1. جواهر الکلام 4 - 2 /4؛ العروة الوثقی 2 372 /1. جواهر الکلام 5 - 4 /4؛ العروة الوثقی 3 373 /1. کتابالمکاسب 140 /2؛ منهاجالفقاهة 4 263 /2. جواهر الکلام 196 /39. 5 25 - 24 /17 و 8 289 - 287 /31. 7 152 - 147 /32. 6 221 - 220. المقنعة/ 672؛ جواهر الکلام 9 147 /32. جواهرالکلام 24 - 23 /42. 10 148 - 147 /32؛ کشف اللثام 11 17 /11. العروة الوثقی) و حواشی (12 278 - 277 /1. جواهر الکلام 16 282- 281 /17. 15 345 /16. 14 19 /21. 13 261 /11. ریاضالمسائل 17 349 /6. الإقتصاد/ 251؛ جواهر الکلام 60 /12؛ الروضة البهیة 456 /1؛ کتاب الطهارة) شیخ انصاری () ق (18 286 /2. المقنعة/ 215؛ رسائل المحقق الکرکی 274
/3؛ جواهر الکلام 234 /11؛ کتاب الصلاة) شیخ انصاری (19 347 /1. جواهر الکلام 64 - 63. 20 4 /26؛ منهاج الصالحین) سیستانی (21 307 /2. مسالک الافهام 210 /4؛ تذکرة الفقهاء) ق (97 /2؛ جامع المقاصد 22 317 - 316 /5. جواهر الکلام 74 /26 و 465 - 461 /28؛ القواعد الفقهیة) بجنوردی (23 377 /6. جواهر الکلام 24 340 - 339 /41. مستمسک العروة 25 88 /9. جواهر الکلام 140 - 139 /19.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 207
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «بیماری ( فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
- استسقاء (بیماری)، ام الصبیان، بیماری زوجه، بیماری شاهد اصل، بیماری صعب العلاج زوج، بیماری طولانی مدت، بیماری غیر مخوف، بیماری مجاهد، بیماری مخوف، بیماری مشرف به مرگ، درد چشم، سکته ( فقه )، صرع زوجین
- به لحاظ حکم:
- بیماری دارای حکم، بیماری فاقد حکم
- به لحاظ عبادت کننده:
- بیماری در روزه کفاره، بیماری معتکف، بیماری نمازگزار جمعه
- به لحاظ متعاقدان:
- بیماری اجیر، بیماری مضارب
- به لحاظ نوع:
- ایدز، اُبْنَه، برسام، بواسیر، بیماری پوستی، بیماری جنینی، بیماری خبیثه، بیماری خطرناک، بیماری روانی ( فقه )، بیماری مانع از آمیزش، بیماری مسری، تب ( فقه )، درد سر، رعشه، زکام، زمین گیری، عدم کنترل ادرار، عدم کنترل مدفوع، فتق، گرفتگی بینی، گرفتگی گلو، گری، وبا
وابسته
- استمرار بیماری، بیمار، دارو، روزه با خوف مرض، سلامت ( فقه )، شکر بر بیماری، صحت ( حکم )، عطیه در بیماری، هبه بلا وارث
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه بیماری ( فقه ) به زیرصفحه بیماری ( فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 3 : صفحه 19
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 36 : صفحه 352، 354
- جامع المقاصد فی شرح القواعد جلد 3 : صفحه 74
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 207
- کشف الغطاءعن مبهمات شریعة الغراء جلد 1 : صفحه 141
- مجمع الفائدة و البرهان جلد 4 : صفحه 48
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 5 : صفحه 196