عملکردها

استماع قرآن ( علوم قرآنی )

از دانشنامه علوم اسلامی

توضیح مفهومی

استماع قرآن ( علوم قرآنی ) : گوش سپردن هنگام قرائت قرآن

«سَمع» در معانی متفاوتی همچون: قوه شنوایی، شنیدن (که فعل قوه شنوایی) است و گوش (آلت شنیدن) بکار رفته است. و «سماع» عبارت است از: صرف شنیدن؛ هر چند بدون اراده باشد. اما «استماع» مصدر باب «استفعال»، و به معنای گوش سپردن همراه با پذیرش قلبی است که بدون اعمال اراده حاصل نمی‌شود.

در احادیث اسلامی (از شیعه وسنی) فضیلت فراوان برای گوش فرادادن به قرآن (استماع) ذکر شده است و منابع علوم قرآنی نیز برخی از این احادیث را نقل کرده‌اند. به مضامین برخی از این احادیث اشاره می‌کنیم:

1. خداوند از مستمع قرآن بلای آخرت و از تلاوت‌کننده آن بلای دنیا را دفع خواهد کرد.

2. تلاوت‌کننده و گوش فرادهنده به قرآن در پاداش مساوی‌اند.

3. کسی که فقط یک حرف از کتاب خدا بشنود، برایش یک حسنه نوشته و یک گناه از او محو و یک درجه به او عطا می‌شود.

طبق احادیث، هنگام تلاوت قرآن، دیگران باید سکوت کنند.

نیز ر.ک:فضلیت استماع قرآن، سکوت هنگام استماع قرآن.

منابع

  1. البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه) جلد 1 : صفحه 475
  2. الاتقان فی علوم القرآن جلد 1 : صفحه 381
  3. القرآن الکریم فی احادیث الرسول الاعظم (ص) : صفحه 78
  4. تلاوة القرآن المجید: فضائلها, آدابها, خصائصها : صفحه 96
  5. مجمع البیان فی تفسیر القران جلد 4 : صفحه (418-419)
  6. لسان العرب جلد 8 : صفحه 162

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «استماع قرآن ( علوم قرآنی )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

گوش دادن قرآن

اعم

مستحبات قرائت قرآن ( علوم قرآنی )

وابسته

سکوت هنگام استماع قرآن، سماع قرآن ( علوم قرآنی )، فضیلت استماع قرآن

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه استماع قرآن ( علوم قرآنی ) به زیرصفحه استماع قرآن ( علوم قرآنی )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • الاتقان فی علوم القرآن جلد 1 : صفحه 381
  • البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه) جلد 1 : صفحه 475
  • القرآن الکریم فی احادیث الرسول الاعظم (ص) : صفحه 78
  • تلاوة القرآن المجید: فضائلها, آدابها, خصائصها : صفحه 96
  • لسان العرب جلد 8 : صفحه 162
  • مجمع البیان فی تفسیر القران جلد 4 : صفحه (418-419)