عملکردها

استثناء ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها

توضیح مفهومی

استثناء: خارج کردن چیزی از حکم پیشین.

حقیقت استثنا خارج کردن چیزی است که اگر اخراج نمی‌گردید، لفظ شامل آن نیز می‌شد. به آنچه مورد استثنا واقع می‌شود ' مُستثنا ' و آنچه مورد استثنا از آن صورت می‌گیرد ' مُستَثنا مِنه ' گفته می‌شود.

مستثنا و مستثنا منه همواره با یکدیگر متناقض‌اند و چنانچه یکی مثبت باشد دیگری منفی خواهد بود. 1 عنوان استثنا هم در فقه کاربرد دارد و هم در اصول.

الف - کاربرد فقهی: عمده مباحث مربوط به استثنا در باب اقرار آمده است، هر چند در دیگر ابواب همچون تجارت، اجاره، طلاق و یمین نیز از آن سخن رفته است. چنان که در برخی کتب قواعد فقهی مانند القواعد و الفوائد نیز مورد بحث قرار گرفته است.

کلیّات: پیش از بیان احکام استثنا به قواعد عمومی آن که پاره‌ای احکام بر آن مبتنی است اشاره می‌کنیم. مهم ترین این قواعد عبارت است از:

1. استثنا از اثبات، نفی و استثنا از نفی، اثبات است. 2

2. استثنا نباید همه مستثنا منه را در بر گیرد؛ بلکه باید مقداری از آن بعد از استثنا باقی بماند و گر نه استثنا باطل است. بنا بر این، استثنای هفتاد تومان از یکصد تومان صحیح و استثنای یکصد تومان از یکصد تومان باطل است. 3

3. در معاملات باید مستثنا و مستثنا منه معلوم باشد و استثنای مجهول باطل است

________________________________________

387

مانند آن که بگوید این گلّه گوسفند، جز تعدادی از آن‌ها را به تو فروختم. 4

4. مستثنا می‌تواند از جنس مستثنا منه یا غیر آن باشد، مانند آن که اقرار کند به فلانی یکصد تومان جز ده تومان یا یکصد تومان جز یک لباس بدهکارم. 5

5. از شرایط صحّت استثنا اتّصال مستثنا به مستثنا منه است؛ بدین معنا که میان آن دو، کلام غیر مرتبط یا سکوت طولانی فاصله نشود. 6

6. در صورت تعدّد استثنا و عطف آن‌ها به یکدیگر، همه آن‌ها از مستثنا منه کم می‌شوند. بنا بر این در مثال ده تومان به فلانی بدهکارم جز چهار تومان و جز سه تومان، تنها سه تومان باقی می‌ماند. در موارد اقرار اگر به سبب استثنای دومی یا استثنای بعد از آن، مقدار خارج شده به اندازه مستثنا منه یا بیشتر از آن شود، همان استثنا باطل است.

در صورت عدم عطف مستثناها بر یکدیگر، اگر همه یک اندازه باشند یا دومی بیشتر از اوّلی باشد مانند آن که اقرار کند ده تومان به فلانی بدهکارم جز چهار تومان، جز چهار تومان یا جز چهار تومان، جز پنج تومان همه از مستثنا منه کم می‌شوند؛ ولی اگر دومی کمتر از اوّلی باشد به استناد قاعده نخست که استثنا از اثبات، نفی و از نفی، اثبات است ملاک باقی مانده نهایی خواهد بود.

بنا بر این اگر اقرار کند ده تومان به فلانی بدهکارم جز نُه تومان، جز هشت تومان، جز هفت تومان، ابتدا نُه از ده کم می‌شود، یک تومان باقی می‌ماند و با هشت تومان که اثبات از نفی است جمع می‌شود و بدهکاری فرد می‌شود نُه تومان و با استثنای هفت تومان آخری استثنای نفی از اثبات است دو تومان به عنوان بدهکاری باقی می‌ماند. راه دیگر محاسبه آن است که ابتدا استثناهای منفی و مثبت جداگانه با هم جمع، سپس از یکدیگر کم شوند. 7

ادوات: ادوات استثنا یا لغوی است مانند ' الاّ ' و ' غیر ' و یا شرعی مانند ' اِن شَاءَ الله ' که از آن به استثنای به مشیّت تعبیر می‌شود.

________________________________________

388

اقسام: استثنا به متّصل و منقطع تقسیم می‌شود.

استثنای متّصل (استثنای از جنس) : به استثنایی اطلاق می‌شود که اگر نبود، مستثنا داخل در مستثنا منه بود مانند اقرار به این که ده تومان به فلانی بدهکارم جز پنج تومان.

استثنای منقطع (استثنای از غیر جنس) : به استثنایی اطلاق می‌شود که مستثنا بدون استثنا داخل در مستثنا منه نیست مانند اقرار به این که به فلانی ده تومان بدهکارم جز یک لباس. در این که اطلاق استثنا به این قسم، حقیقی است یا مجازی، اختلاف است. 8

احکام: استثنا یا به مشیّت است یا به غیر مشیّت.

استثنا به مشیّت: این نوع استثنا تنها در قَسَم صحیح است 9، ولی چنانچه هدف از آن، صرف تبرّک جستن به مشیّت الهی باشد نه استثنا، کاربرد آن در غیر قسم نیز صحیح است، لیکن آثار استثنا بر آن بار نمی‌شود.

فایده این نوع استثنا در قَسَم آن است که مانع انعقاد قسم می‌شود در نتیجه عمل نکردن به قسَم جایز است. 10 البته برخی میان واجب یا مستحب و غیر آن تفصیل داده و گفته‌اند: اگر مورد قسم واجب یا مستحب باشد قسم منعقد می‌گردد و اگر چنین نباشد منعقد نمی‌شود. 11

استثنا به غیر مشیّت: حکم استثنا به ادوات لغوی بر حسب موارد متفاوت است که به مهم ترین آن‌ها اشاره می‌شود.

تجارت: استثنا در عقودی همچون بیع (--' بیع) و اجاره (--' اجاره) صحیح است مانند آن که بگوید این زمین جز یک دهم آن را به هزار تومان به تو فروختم یا این خانه را به جز فلان اتاق به مبلغ هزار تومان در ماه به تو اجاره دادم.

صحّت استثنای یاد شده منوط به دو شرط است: نخست آن که موجب تعلیق بیع یا اجاره بر صفت یا شرطی نشود مانند آن که بگوید: این کتاب را به تو فروختم مگر آن که پدرم با آن مخالفت کند. دیگر آن که موجب ابهام و جهالت در عقد (--' عقد) نشود.

________________________________________

389

اقرار: استثنا در اقرار صحیح است 12 (--' اقرار) .

طلاق: هر نوع استثنا در طلاق، در صورتی که موجب تعلیق صیغه طلاق بر وصف یا شرط گردد باطل و موجب فساد طلاق است. 13

قسم: استثنا به مشیّت غیر خداوند در قسم جایز است مانند آن که بگوید: سوگند به خداوند داخل خانه نمی‌شوم مگر آن که حسن بخواهد. اگر حسن موافقت کند قسم منعقد می‌شود. 14

در این که در قسَم تلفّظ به استثنای به مشیّت لازم است یا نیّت آن کفایت می‌کند، اختلاف است. مشهور، قول نخست است. 15

ب - کاربرد اصولی: استثنا در اصول فقه در دو جا کاربرد دارد:

1. مبحث مفاهیم؛ از این جهت که آیا استثنا مفهوم دارد یا خیر؟

2. مبحث عموم و خصوص؛ از این جهت که اگر بعد از چند جمله به هم عطف شده، استثنا واقع شود به کدام یک بر می‌گردد؟

1. مفهوم استثنا: استثنا گاهی رجوع به موضوع حکم می‌کند مانند آن که بگوید: عالم غیر عادل را اکرام نکن، که بر نهی از اکرام غیر عادل دلالت می‌کند. در این فرض، استثنا بدون اشکال مفهوم ندارد یعنی دلالت بر وجوب اکرام عالم عادل نمی‌کند. ادات استثنا در این موارد با ما بعدش صفت برای ما قبل به شمار می‌رود.

گاهی استثنا رجوع به حکم می‌نماید مانند آن که بگوید: عالمان، جز فاسقانِ از ایشان را اکرام کن. استثنا در این فرض بر انتفا حکم مستثنا منه از مستثنا دلالت می‌کند؛ لیکن در این که این دلالت به مفهوم است یا به منطوق، و یا در صورتی که ادات استثنا، فعل یا متضمّن معنای فعل باشد مانند ' لیس ' و ' لا یکون ' دلالت آن به منطوق و اگر حرف باشد به مفهوم است، اختلاف می‌باشد. قول نخست (دلالت به مفهوم) به مشهور نسبت داده شده است. 16

2. مبحث عموم و خصوص: اگر گوینده در کلام خود چند جمله را به هم

________________________________________

390

عطف کند سپس یک استثنا بیاورد - در صورت امکان رجوع استثنا به همه جمله‌ها - قدر متیقّن، رجوع استثنا به جمله آخری است؛ لیکن در این که علاوه بر جمله آخری به دیگر جمله‌ها نیز باز می‌گردد تا همه آن‌ها تخصیص خورده و مقیّد شوند یا نه، احتمال هر دو می‌رود و تعیین هر یک متوقّف بر وجود قرینه بر آن است.

قول سومی نیز در مسأله وجود دارد که قائل به تفصیل است، بدین صورت که اگر جمله‌ها از جهت موضوع و محمول متعدّد باشند استثنا به آخری بر می‌گردد ولی اگر چنین نباشد خواه تنها از جهت موضوع متعدّد باشند یا محمول، به تمامی جمله‌ها باز می‌گردد. 17

1 - الروضة البهیة 6 409 - 410.

2 - جواهر الکلام 35 86.

3 - القواعد الفوائد 1 235 و الروضة البهیة 6 417.

4 - القواعد و الفوائد 1 237.

5 - جواهر الکلام 35 86.

6 - تمهید القواعد 195 و جواهر الکلام 35 243.

7 - 89 - 92.

8 - تمهید القواعد 196.

9 - جواهر الکلام 32 80 - 81 و 35 241.

10 - 35 242.

11 - قواعد الاحکام 3 266 - 267 و کشف اللثام (ق) 2 221.

12 - جواهر الکلام 35 85.

13 - 32 80.

14 - 248.

15 - 35 246.

16 - مستند الشیعة 16 112؛ 18 385 و نهایة الافکار 1 501.

17 - مختلف الشیعة 6 42؛ کشف الرموز 2 318 و نهایة الافکار 1 54.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 386

اصطلاح‌نامه

اعم

تکلم ( فقه )

اخص

به لحاظ ایقاع:
استثنا در اقرار، استثنا در طلاق، استثنا در قسم
به لحاظ عقود:
استثنا در اجاره، استثنا در بیع

وابسته

مستثنیات

منابع

  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 3 : صفحه 184
  • الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 2 : صفحه 248
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 386