آیه هادی (علوم قرآنی )
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
آیه هادی ( علوم قرآنی ) : آیه 7 رعد، در باره وجود هادی برای هر قومی، و از آیات نازل شده در شأن علی (ع)
به آیه 7 سوره رعد «آیه هادی» یا آیه هادی امّت اطلاق شده است: «وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ»؛ «و آنها که کافر شدند میگویند چرا آیت (و اعجازی) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بیم دهندهای، و برای هر گروهی هدایت کنندهای است (و اینها همه بهانه است نه جستجوی حقیقت) ».
این آیه به یکی از ایرادات مشرکان لجوج در زمینه نبوت میپردازد. یکی از وظائف پیامبر (ص) ، ارائه معجزات به عنوان سند حقانیت و پیوندش با وحی الهی است، و مردم حقیقتجو به هنگام شک و تردید در دعوت نبوت این حق را دارند که مطالبه اعجاز کنند، مگر اینکه دلائل نبوت از طریق دیگر آشکار باشد. ولی مخالفان انبیاء، همواره دارای حسن نیت نبودند، یعنی معجزات را برای یافتن حق نمیخواستند، بلکه به عنوان لجاجت و عدم تسلیم در برابر حق هر زمان پیشنهاد معجزه و خارق عادت عجیب و غریبی میکردند. این گونه معجزات که معجزات اقتراحی نامیده میشود هرگز برای کشف حقیقت نبوده، و به همین دلیل پیامبران هرگز در برابر آن تسلیم نمیشدند. در حقیقت این دسته از کافران لجوج فکر میکردند که پیامبر (ص) ادعا میکند من قادر بر انجام همه چیزم و خارقالعادهگر میباشم! و در اینجا نشستهام که هر کس پیشنهاد هر امر خارق العادهای کند برای او انجام دهم!. ولی پیامبران با ذکر این حقیقت که معجزات به دست خدا است و به فرمان او انجام میگیرد و ما وظیفه تعلیم و تربیت مردم را داریم، دست رد بر سینه این گونه افراد میزدند. در واقع قرآن میگوید: این کافران وظیفه اصلی پیامبر را فراموش کردهاند و چنین پنداشتهاند که وظیفه اصلی او اعجازگری است.
اما در اینکه منظور از جمله «لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» چیست؟ جمعی از مفسران گفتهاند که هر دو صفت «منذر» و «هادی» به پیامبر بر میگردد و در واقع جمله چنین بوده است: تو بیم دهنده و هدایت کننده برای هر جمعیتی هستی. ولی این تفسیر خلاف ظاهر آیه فوق است، چرا که حرف واو، جمله «لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» را از «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» جدا کرده است.
دیگر اینکه هدف این بوده است که دو قسم دعوت کننده به سوی حق را بیان کند: اول دعوت کنندهای که کارش انذار است، و دیگر دعوت کنندهای که کارش هدایت است. انذار برای آن است که گمراهان از بیراهه به راه آیند، و در متن صراط مستقیم جای گیرند، ولی هدایت برای این است که مردم را پس از آمدن به راه، به پیش ببرد. در حقیقت، منذر همچون علت محدثه و ایجاد کننده است، و هادی به منزله علت مبقیه و نگهدارنده و پیش برنده، و این همان چیزی است که ما از آن تعبیر به «رسول» و «امام» میکنیم. رسول، تأسیس شریعت میکند و امام حافظ و نگهبان شریعت است. البته شک نیست که هدایت کننده بر شخص پیامبر در موارد دیگر اطلاق شده اما به قرینه ذکر منذر در آیه فوق میفهمیم که منظور از هدایت کننده کسی است که راه پیامبر را ادامه میدهد و حافظ و نگهبان شریعت او است.
روایات متعددی که از پیامبر (ص) در کتب شیعه و اهل تسنن نقل شده که فرمود: «من منذرم و علی هادی است» این تفسیر را کاملا تایید میکند. به عنوان نمونه فخر رازی ذیل همین آیه در تفسیر این جمله از ابن عباس چنین نقل میکند: پیامبر دستش را بر سینه خود گذاشت و فرمود: منم منذر! سپس به شانه علی اشاره کرد و فرمود تویی هادی! و بوسیله تو بعد از من هدایت یافتگان هدایت میشوند.
گر چه در این احادیث تصریح به مساله ولایت و خلافت بلافصل نشده است، ولی با توجه به اینکه هدایت به معنای وسیع کلمه منحصر به علی (ع) نبود بلکه همه علمای راستین و یاران خاص پیامبر (ص) این برنامه را انجام میدادند، معلوم میشود معرفی علی (ع) به عنوان هادی به خاطر امتیاز و خصوصیتی است که او داشته است، او برترین مصداق هادی بوده و چنین مطلبی جدا از ولایت و خلافت پیامبر (ص) نخواهد بود.
منابع
- تفسیر نمونه جلد 10 : صفحه 128
- التبیان فی تفسیر القرآن جلد 6 : صفحه 222
- مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 6 : صفحه 427
- الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 4 : صفحه 45
- المیزان فی تفسیر القرآن جلد 11 : صفحه 304
- التفسیر الکبیر جلد 19 : صفحه 13
- تفسیر نور الثقلین جلد 2 : صفحه 482
- تفسیر القمی جلد 1 : صفحه 359
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «آیه هادی ( علوم قرآنی )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه آیه هادی (علوم قرآنی ) به زیرصفحه آیه هادی (علوم قرآنی )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- البیان فی تفسیرالقرآن : صفحه 22، 115
- التبیان فی تفسیر القرآن جلد 6 : صفحه 222
- التفسیر الکبیر جلد 19 : صفحه 13
- الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 4 : صفحه 45
- المیزان فی تفسیر القرآن جلد 11 : صفحه 304
- تفسیر القمی جلد 1 : صفحه 359
- تفسیر نمونه جلد 10 : صفحه 128
- تفسیر نور الثقلین جلد 2 : صفحه 482
- لباب النقول فی اسباب النزول : صفحه 117
- مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 6 : صفحه 427