شبهات وحی
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
شبهات وحی : پرسشها و شبهات پیرامون امکان و چگونگی وحی
در طول تاریخ از صدر اسلام تا کنون همیشه کسانی بودهاند که با تردید به پدیده وحی نگریسته و امکان یا وجـود آن را نـفـی کرده یا پیرامون کیفیت وحی شبهاتی نمودهاند. برخی از شبهات به این شرح است:
1. گاهی پدیده وحی را ناشی از نبوغ بـشـر دانـسته و میگویند: پیامبران انسانهای نابغهای بودهاند که برای نجات انسانها از دام فـسـاد و تـبـاهـی کوشش نموده و برای اینکه اهداف عالی خود را پیاده کنند، افکار اصلاحی خـود را وحـی الهـی قلمداد نموده و انسانها را به تبعیت از آنها فراخواندهاند.
گویا این عده، عالم را محصور در عالم مادّیات و اجسام محسوس میپندارند و وقوع هر پدیده و حادثه ماورای طبیعی را انکار میکنند. این نظریه، در حالی که فاقد هر گونه دلیل است، پیامبران را به فریب مردم متهم میکند که برای رسیدن به هدف از وسیله نامشروع (ادعای باطل انتساب به خداوند) استفاده میکنند. پـیـامـبـران برای اثبات صدق ادعای خود در موارد لازم به آوردن معجزات اقدام کردهاند، معجزاتی که هیچ انسانی حتی اگر نابغه باشد توان انجام آن را ندارد. از طرفی، نوابغ و فلاسفه بزرگ هر کدام مکتب مخصوص به خود داشتهاند، ولی پیامبران الهی همیشه مؤید و مصدق یکدیگر بودهاند. قرآن کریم به معنای جامعی اشاره میکند که در همه ادیان هست و آن عبارت است از تسلیم شدن به خدا در انجام شرایعش، و اطاعت او در آنچه که در هر عصری با زبان پیامبرش از بندگانش میخواهد: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»؛ 'دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است' (آل عمران// 19) .
2. عدهای ادعا کردهاند که وحی امری محال است، و تنها ابزار معرفت انسان عقل او- به مدد حواس ظاهر و باطن- است؛ و وحی در ادعای پیامبران، از سنخ معرفت حسی و عقلی نیست، و آگاهی هایی که از قلمرو حس و عقل بیرون باشد، محال است.
ضعف این استدلال با نشان دادن معرفت هایی که از قلمرو حس و عقل بیرون بوده (همچون معارف شهودی) و از نظر علمی هم مورد قبول است، آشکار میشود. رؤیاهای صادق یکی از این موارد است. ابوعلی سینا درباره واقع نما بودن خواب میگوید: آزمایشهای زیاد نشان میدهد که انسان به وسیله خواب میتواند آگاهی هایی از جهان خارج به دست آورد و در عالم رؤیا چیزهایی را درک کند که عین حقیقت و متن واقع باشد و کوچک ترین اختلافی با آنچه در جهان خارج تحقق میپذیرد، نداشته باشد. بسیاری از مردم خوابهای شگفت میبینند، تعداد این خوابها به اندازهای زیاد است که کتاب هایی درباره آن تألیف شده است. و تحقق این گونه رؤیاها و همچنین نقل آنها به وسیله اشخاص راستگو، به اندازهای فراوان است که انکار آن فاقد وجاهت است. الهام- که در حالت بیداری رخ میدهد- یکی دیگر از این موارد است.
3. ادعای وجود فاصله و اختلاف بین عالم ملکوت و عالم سفلی یکی دیگر از ابزارهای انکار امکان وحی است. میگویند: انسان که جزء عالم ماده است، نمیتواند از مرز خود بگذرد و با عالم ملکوت ارتباط بر قرار کرده و از آن پیام دریافت کند، از این رو وحی هم که بر ادعای ارتباط با جهان ماورای ماده مبتنی است، ناممکن و محال میباشد.
گویا این عده حقیقت انسان را وجودی صرفا مادی میپندارند؛ در حالی که انسان غیر از شخصیت مادی، شخصیتی روحانی دارد که موجب ارتباط وی با عالم ملکوت میشود. حقیقت انسان مرکب از جسم و روح است و انسان برزخ مابین عالم ماده و ماورای آن میباشد؛ از جهتی به آسمان و از جهت دیگر به زمین مرتبط است. خداوند هم در قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ * ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ»؛ 'ما انسان را از عصارهای از گل آفریدیم. سپس آن را نطفهای در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار دادیم. سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده) و مضغه را به صورت استخوانهایی در آوردیم، از آن پس آن را آفرینش تازهای ایجاد کردیم، بزرگ است خدایی که بهترین خلق کنندگان است' (مؤمنون// 12-14) این خلق دیگر، همان روحی است که حقیقت وجود انسان را تشکیل میدهد، و از همین طریق با عالم ملکوت و غیب ارتباط برقرار میکند.
4. عدهای میگویند: ممکن نیست فرشتگان در برابر خداوند قرار گیرند و سخن او را بشنوند؛ زیرا لازمه آن، مکان داشتن خداوند است.
و این در حالی است که مواجهه فرشتگان و پیامبر و گرفتن کلام خداوند، به معنای قرب و حضور مکانی نیست؛ بلکه اگر سخن از زمان و مکان است، در طرف پذیرنده وحی است، نه فرستنده آن. به عبارت دیگر، شرایط روحی و حالات پیامبر است که صلاحیت پیدا میکند گاه به واسطه فرشته و گاهی بدون واسطه وحی را دریافت کند؛ اما محدود شدن پذیرنده وحی به زمان و مکان، مستلزم این نیست که خداوند هم در مکانی خاصی باشد؛ بلکه او همه جا هست.
5. برخی با ادعای وجود ناسازگاری میان محتوای کتب آسمانی با دستاوردهای علوم، میخواهند ادعای پیامبران در دریافت وحی از جانب خداوند را انکار کنند.
البته ناسازگاری میان کتب آسمانی تحریف شده و علوم قطعی امری ممکن است اما تعمیم این امر به همه کتابهای آسمانی- از جمله قرآن- فاقد دلیل است. و باید توجه داشت که ممکن است در مواردی تعارضی ظاهری به نظر برسد؛ اما باید دید که آیا آن داده علمی، یک فرضیه است یا امری قطعی و مسلم؟ و آیا انتساب آن چه محتوای تعالیم پیامبر تلقی شده به پیامبر درست و قطعی است یا نه؟ و آیا از قبیل ظواهر یا متشابهات و قابل تأویل است یا از قبیل نصوص و محکمات؟ مسلما تنها کتاب آسمانی که استنادش به پیامبر قطعی بوده و تمام مطلب آن ره آورد وحی است، قرآن کریم میباشد؛ به همین دلیل معارف آن با علوم قطعی هیچ گونه ناسازگاری ندارد، و تا کنون از جانب منکران، مصداقی برای تعارض قطعی و مستقر میان آموزههای قرآنی و معارف معتبر بشری ارائه نشده است.
6. در نظر کسانی که وحی را گونهای تجربه دینی دانسته و سرشت وحی را همین مواجهه پیامبر با خداوند میدانند، وحی به این معنا نیست که خدا پیامی را به پیامبر القا کرده است بلکه آنچه ما به عنوان پیام وحی میشناسیم تفسیر پیامبر از تجربه اش است. آنها معتقدند وحی همان علایم و رموزی است که بر ذهن و شعور پیامبر (ص) نقش میبندد و مسئله مهم، فهم پیامبر (ص) از آن رموز است که با زبان خود به مخاطبانش انتقال میدهد. دلیل و نشانه این امر را نفوذ فرهنگها، قوانین، آداب، تمثیلات و اسطورههای اعراب در قرآن میدانند.
این در حالی است که وحی از نظر قرآن کریم، طریق ویژه القای پیام الهی به پیامبران است که معنا و لفظ از ناحیه خداوند است. البته قرآن به زبان عربی و با اصطلاحات رایج مردم جزیره العرب نازل شده است زیرا هر گوینده و نویسندهای برای القای مطالب خود از ابزار و وسایلی بهره میگیرد و بهترین ابزار، زبان مخاطبان است. زبان وسیلهای برای ابراز اندیشههای مکنون آدمی است و به عبارتی دیگر، نوعی ظهور معناست و دارای زیرمجموعه هایی از قبیل تشبیه، تمثیل، کنایه، مجاز، استعاره، قالبهای زبانی، قواعد دستوری و... است که هر گوینده و نویسندهای برای زیباسازی اهداف خود، در قالب واژهها، از این ابزارها استفاده مینماید. و این یک داوری ناموجه است که ما محدودیتها و شرایط حاکم بر روابط علمی حوزههای علوم بشری را به حوزه معرفت وحی تشریعی پیامبران که ماهیت آن هرگز برای ما شناخته شده نیست، سرایت دهیم. ما وحی را از آثارش میشناسیم و این آثار گویای این معنا میباشد که پدیده وحی هرگز در مدار و افق دانشهای عمومی بشر نبوده و قوانین آنها را نمیپذیرد. وحی به معنایی که قرآن ترسیم و آن را طریق ویژه القای پیام الهی به پیامبران معرفی میکند، قوای دراکه بشر بر آن نمیتواند تأثیر گذارد و گرنه پیام واقعی خداوند به مردم نمیسد و در نتیجه، هدف وحی و بعثت لغو میگردد و این بزرگ ترین نقص برای وحی است.
منابع
- مناهل العرفان فی علوم القرآن جلد 1 : صفحه (63-87)
- علوم القرآن : صفحه 152
- مباحث فی علوم القرآن : صفحه (40-49)
- المیزان فی تفسیر القرآن جلد 11 : صفحه 75
- المیزان فی تفسیر القرآن جلد 3 : صفحه 120
- مجموعه آثار جلد 2 : صفحه 162
اصطلاحنامه
وابسته
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه شبهات وحی به زیرصفحه شبهات وحی/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.