عملکردها

آیه خاتم

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۲۷ توسط Hashemi (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

توضیح مفهومی

آیه خاتم : آیه 40 احزاب، در باره خاتمیت پیامبر اسلام (ص)

به آیه 40 سوره احزاب «آیه خاتم» گفته می‌شود: «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیماً»؛ «محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است».

ابتدای این آیه جواب کوتاه و فشرده‏ای است در ارتباط با مساله ازدواج پیامبر (ص) با همسر مطلقه زید (پسر خوانده پیامبر) که برای شکستن یک سنت غلط جاهلی صورت گرفت، و سپس مساله خاتمیت را به تناسب خاصی ذیل آن بیان می‏کند.

«خاتم» (بر وزن حاتم) آن گونه که ارباب لغت گفته‏اند به معنای چیزی است که به وسیله آن پایان داده می‏شود، و نیز به معنای چیزی آمده است که با آن اوراق و مانند آن را مهر می‏کنند.

در گذشته و امروز این امر معمول بوده و هست که وقتی می‏خواهند درِ نامه یا ظرف یا خانه‏ای را ببندند و کسی آن را باز نکند روی در، یا روی قفل آن ماده چسبنده‏ای می‏گذارند، و روی آن مهری می‏زنند که امروز از آن تعبیر به «لاک و مهر» می‏شود.

و این به صورتی است که برای گشودن آن حتما باید مهر و آن شی‏ء چسبنده شکسته شود، مهری را که بر اینگونه اشیاء می‏زنند خاتم می‏گویند. اینها همه به خاطر آن است که این کلمه از ریشه «ختم» به معنای پایان گرفته شده، و از آنجا که این کار (مهر زدن) در خاتمه و پایان قرار می‏گیرد نام خاتم بر وسیله آن گذارده شده است.

و اگر می‏بینیم یکی از معانی خاتم، انگشتر است آن نیز به خاطر همین است که نقش مهرها را معمولا روی انگشترهایشان می‏کندند، و به وسیله انگشتر نامه‏ها را مهر می‏کردند. و کلمه خاتم‌ گرچه امروز به انگشتر تزیینی نیز اطلاق می‏شود، ولی ریشه اصلی آن از ختم به معنای «پایان» گرفته شده است و در آن روز به انگشترهایی می‏گفتند که با آن نامه‏ها را مهر می‏کردند.

این ماده در قرآن مجید در موارد متعددی به کار رفته، اما در همه جا به معنای پایان دادن و مهر نهادن است، مانند: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ»؛ «امروز- روز قیامت- مهر بر دهانشان می‏نهیم و دستهای آنها با ما سخن می‏گوید» (یس// 65) ، و: «خَتَمَ اللَّهُ عَلی‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلی‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلی‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ»؛ «خداوند بر دلها و گوشهای آنها (منافقان) مهر نهاده (به گونه‏ای که هیچ حقیقتی در آن نفوذ نمی‏کند) و بر چشمهای آنها پرده‏ای است» (بقره// 7) .

خاتم انبیاء بودن، به معنای «خاتم المرسلین» بودن نیز هست، و اگر کسی خاتم انبیاء شد به طریق اولی خاتم رسولان نیز هست، زیرا مرحله «رسالت» مرحله‏ای است فراتر از مرحله «نبوت»، و به تعبیر مصطلح، نسبت «نبی» و «رسول» نسبت «عموم و خصوص مطلق» است.

منابع

  1. تفسیر نمونه جلد 17 : صفحه 336
  2. مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 8 : صفحه 566
  3. الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 5 : صفحه 202

اصطلاح‌نامه

اعم

اسامی آیات

منابع

  • الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 5 : صفحه 202
  • تفسیر نمونه جلد 17 : صفحه 336
  • مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 8 : صفحه 566