آیه خاتم
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
آیه خاتم : آیه 40 احزاب، در باره خاتمیت پیامبر اسلام (ص)
به آیه 40 سوره احزاب «آیه خاتم» گفته میشود: «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً»؛ «محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است».
ابتدای این آیه جواب کوتاه و فشردهای است در ارتباط با مساله ازدواج پیامبر (ص) با همسر مطلقه زید (پسر خوانده پیامبر) که برای شکستن یک سنت غلط جاهلی صورت گرفت، و سپس مساله خاتمیت را به تناسب خاصی ذیل آن بیان میکند.
«خاتم» (بر وزن حاتم) آن گونه که ارباب لغت گفتهاند به معنای چیزی است که به وسیله آن پایان داده میشود، و نیز به معنای چیزی آمده است که با آن اوراق و مانند آن را مهر میکنند.
در گذشته و امروز این امر معمول بوده و هست که وقتی میخواهند درِ نامه یا ظرف یا خانهای را ببندند و کسی آن را باز نکند روی در، یا روی قفل آن ماده چسبندهای میگذارند، و روی آن مهری میزنند که امروز از آن تعبیر به «لاک و مهر» میشود.
و این به صورتی است که برای گشودن آن حتما باید مهر و آن شیء چسبنده شکسته شود، مهری را که بر اینگونه اشیاء میزنند خاتم میگویند. اینها همه به خاطر آن است که این کلمه از ریشه «ختم» به معنای پایان گرفته شده، و از آنجا که این کار (مهر زدن) در خاتمه و پایان قرار میگیرد نام خاتم بر وسیله آن گذارده شده است.
و اگر میبینیم یکی از معانی خاتم، انگشتر است آن نیز به خاطر همین است که نقش مهرها را معمولا روی انگشترهایشان میکندند، و به وسیله انگشتر نامهها را مهر میکردند. و کلمه خاتم گرچه امروز به انگشتر تزیینی نیز اطلاق میشود، ولی ریشه اصلی آن از ختم به معنای «پایان» گرفته شده است و در آن روز به انگشترهایی میگفتند که با آن نامهها را مهر میکردند.
این ماده در قرآن مجید در موارد متعددی به کار رفته، اما در همه جا به معنای پایان دادن و مهر نهادن است، مانند: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ»؛ «امروز- روز قیامت- مهر بر دهانشان مینهیم و دستهای آنها با ما سخن میگوید» (یس// 65) ، و: «خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ»؛ «خداوند بر دلها و گوشهای آنها (منافقان) مهر نهاده (به گونهای که هیچ حقیقتی در آن نفوذ نمیکند) و بر چشمهای آنها پردهای است» (بقره// 7) .
خاتم انبیاء بودن، به معنای «خاتم المرسلین» بودن نیز هست، و اگر کسی خاتم انبیاء شد به طریق اولی خاتم رسولان نیز هست، زیرا مرحله «رسالت» مرحلهای است فراتر از مرحله «نبوت»، و به تعبیر مصطلح، نسبت «نبی» و «رسول» نسبت «عموم و خصوص مطلق» است.
منابع
- تفسیر نمونه جلد 17 : صفحه 336
- مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 8 : صفحه 566
- الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 5 : صفحه 202