تنفیذ
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
تَنفیذ: اعتبار بخشی عمل حقوقیِ قابل ابطال/ اجرای حکم.
از تنفیذ به معنای نخست، به امضا، اجازه کردن و تأیید نیز تعبیر میشود، مانند تنفیذ عقد فضولی) ر فضولی (توسط مالک، تنفیذ وصیّت به بیشتر از یک سوم ترکه توسط ورثه) ر وصیّت (. تنفیذ حکم به معنای اجرای حکم و انفاذ حکم در کلمات فقها به معنای قضاوت کردن نیز به کار رفته است. از آن در بابهای صلات، وصیّت و قضاء سخن گفته شده است.
صلات: در کراهت انفاذ حکم - به معنای قضاوت کردن - در مسجد اختلاف است؛ لیکن استحباب آن به ظاهر کلمات برخی فقها نسبت داده شده است. برخی نیز احتمال دادهاند که مراد از انفاذ حکم، در کلمات فقها اجرای حکم - مانند زندانی کردن و اجرای تعزیر - است نه قضاوت. 1
وصیّت: اجرای وصیّت واجد شرایط، بر وصیّ واجب است. 2 وصیّ اگر از تنفیذ وصیّت ناتوان باشد برکنار نمیگردد، بلکه نیرویی کمکی برای او گمارده میشود. 3
قضاء: حکم حاکمِ فاقد شرایطِ داوری تنفیذ) اجرا (نمیشود، هرچند حکم او مطابق با قواعد باشد. 4 تنفیذ) اجرای (حکم قاضی در صورتی که مخالف با ادلّه قطعی نباشد، هرچند مخالف با اجتهاد دیگر قضات باشد بر آنان واجب است. 5 حکمی که از یک قاضی صادر شده و به قاضی دیگر رسیده است - در صورت گواهی دو مرد عادل بر انشاء حکم توسط قاضی نخست و شاهد گرفتن قاضی
________________________________________
644
یادشده، آن دو نفر را بر حکم خویش - تنفیذ) اجرا (میشود. 6
) ر اِنهاء حکم (
1. جواهر الکلام 116 - 115 /14 و 4 420. 3 366 /28. 2 81 /40. مهذب الاحکام 5 35 /27. جواهر الکلام 10 /40؛ فقه الصادق 6 58 /25. جواهر الکلام 306 /4.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 643
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «تنفیذ» بجای واژههای زیر استفاده کنید: