اصول لفظی عدمی
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
اصول لفظی عدمی : اصول رافعِ شکّ در مطابقت اراده استعمالی با ظهور کلام
اصول لفظی دو گونه است:
1. اصول لفظی وجودی، مثل: اصالت عموم، اصالت حقیقت و اصالت ظهور؛
2. اصول لفظی عدمی، مثل: اصالت عدم قرینه، اصالت عدم تقیید و اصالت عدم تخصیص.
منشأ شک در این که گوینده، خلاف ظاهر کلام خود را اراده کرده است یا نه، دو چیز است:
أ. شک در مطابقت اراده استعمالی با ظهور کلام، از آن رو که استعمال مجازی احتمال داده میشود؛
ب. شک در مطابقت اصل ظهور با اراده جدی، و در حقیقت، شک در مطابقت اراده استعمالی با اراده جدی با قطع به تطابق اراده استعمالی و ظهور.
برای رفع شک ناشی از مطابقت اراده استعمالی با ظهور کلام، باید به اصول عدمی هم چون: اصالت عدم قرینه، اصالت عدم تقیید و اصالت عدم تخصیص، تمسک نمود؛ یعنی اصل آن است که قرینهای بر خلاف ظاهر نیست و تقیید و تخصیصی وجود ندارد و اراده استعمالی، مطابق ظهور است.
و برای رفع شک در مطابقت اصل ظهور با اراده جدی، باید به اصول لفظی وجودی از قبیل: اصالت حقیقت، اصالت عموم و اصالت اطلاق، تمسک نمود. [۱]
در مورد رجوع اصول وجودی به عدمی و یا به عکس، اختلاف است:
مرحوم ' مظفر ' به نقل از ' شیخ اعظم (ره) ' میگوید: اصول لفظی وجودی به اصل واحدی که عدمی است رجوع میکند، و آن اصالت عدم قرینه است؛ یعنی اصل، عدم وجود قرینه بر تخصیص، تقیید و مجاز در کلام است. اما مرحوم ' آخوند خراسانی ' میگوید: همه اصول وجودی به اصالت ظهور برگشت میکند و اصالت عدم قرینه هم از باب تمسک به اصالت ظهور حجیت دارد، زیرا عقلا به ظاهر کلام عمل میکنند و به احتمال وجود قرینه بر خلاف آن، اعتنا نمیکنند.
مرحوم ' مظفر ' میگوید: حق این است که اصالت عدم قرینه، اصل مستقلی نیست تا نزاع شود که آیا اصالت ظهور به آن بر میگردد یا آن به اصالت ظهور [۲].
پانوشت
منابع
- المحکم فی اصول الفقه جلد 3 : صفحه 165
- فرهنگ نامه اصول فقه