پیش بها
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
بیعانه
بیعانه ) عَرَبون؛ عُرْبون(: پیش پرداخت.
از آن در باب تجارت سخن رفته است و برخی معاصران در این خصوص رسالهای مستقل نگاشتهاند. 1 در معاملات متعارف است که دو نفر بر بیع یا اجارهای به نحو وعده ابتدایی با یکدیگر به توافق میرسند تا در آینده آن را قطعی کنند. گاه کسی که درصدد خرید یا اجاره است برای استحکام کار، مبلغی در اختیار طرف مقابل میگذارد که به آن بیعانه گفته میشود. حکم توافق و نیز بیعانه نیاز به تبیین دارد.
توافق: توافق گاه از همان ابتدا همراه تحقّق عقد بیع یا اجاره است، لیکن با جعل حقّ فسخ تا مدّتی معیّن برای یکی از دو طرف یا هر دو. و گاه در حدّ صِرف وعده و سخن ابتدایی) مجرّد اظهار قصد و ابراز تمایل بدون تعهّد (به انجام دادن بیع یا اجاره در آینده. گاهی نیز به صورت التزام دو طرف بر بیع یا اجاره در آینده است؛ بدین معنا که هر دو نسبت به یکدیگر یا یکی نسبت به دیگری ملتزم میشود که در زمانی معیّن چیزی را به او بفروشد
یا اجاره دهد. در قسم سوم همراه توافق، نوعی انشاء و تحمّل مسئولیت وجود دارد.
توافق اگر بهگونه نخست باشد، بیع یا اجاره تحقّق یافته است و همه احکام آن از نقل و انتقال و سایر حقوق جاری میگردد؛ ولی اگر بهگونه دوم باشد، عقدی صورت نگرفته و الزامآور نیست؛ از اینرو برای هیچ یک از دو طرف حقّی بر ذمّه دیگری ثابت نمیشود. گونه سوم مورد بحث است که آیا این نوع التزامات و تعهّدات توافقی، الزامآور هست تا وفای به آن واجب باشد و درصورت خودداری، حاکم او را بر امر مورد تعهّد اجبار نماید و درصورت عدم تمکین، حاکم، آن را از طرف مالک بفروشد یا اجاره دهد، یا اینکه این قبیل تعهّدات همچون صرف وعده ابتدایی است؟
بیعانه: بیعانه اگر بخشی از بهای کالا در بیع یا اجرت در اجاره به شمار رود که برای الزام مالک به عقد، به وی داده میشود و در فرض فسخ معامله، خسارتی متوجّه پرداخت کننده نشود اشکال ندارد و درصورت فسخ باید به صاحبش بازگردانده شود؛ لیکن اگر پرداخت بیعانه به عنوان بخشی از بهای کالا یا اجرت بر فرض قطعی شدن بیع یا اجاره در آینده و عوض از فسخ یا تخلّف درصورت تحقّق یکی از آن دو باشد در اینکه گرفتن بیعانه، عوض فسخ یا تخلف جایز است یا نه محلّ بحث است. اگر بیعانه به عنوان عوض خیار فسخ در عقد لازم) بیع یا اجاره (شرط شده باشد وفای به آن واجب است. 2 برخی چنین شرطی را جایز ندانسته و معامله را باطل و پس دادن بیعانه را به صاحبش واجب دانستهاند. 3
اگر بیعانه در عقد لازم شرط نشده باشد، لیکن پرداخت کننده به جهت الزام مالک به انجام دادن معامله با وی در آینده، بیعانه را پرداخت کرده باشد، گیرنده بیعانه، باید آن را پس دهد، 4 مگر آنکه گفته شود خودداری مالک از فروختن یا اجاره دادن مال خود به دیگری عملی محترم است که نزد عقلا ارزش مالی دارد و این اقدام به خواست پرداخت کننده بیعانه بوده است، از اینرو، وی ضامن است. البتّه ثبوت ضمان متوقّف بر امکان تطبیق
قاعده اتلاف و ضمان) ر قاعده اتلاف (بر این نوع حقوق و التزامات است. 5
1. مجلة فقه اهل البیت، شماره 2 91 /8. الحدائق الناضرة 99 /20؛ صراط النجاة 3 252 /1. تذکرة الفقهاء 175 -174 /12؛ تحریر الاحکام 355 /2؛ الدروس الشرعیة 4 217 /3. الحدائق الناضرة 5 99 /20. مجلة فقه اهل البیت، 103 - 91 /8.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 172
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «پیش بها» بجای واژههای زیر استفاده کنید: