خُفّ ( چکمه )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
خفّ
خُفّ: نوعی کفش، مقابل نعلین/ سم شتر و فیل.
خفّ به معنای نخست در کتب لغت به موزه، پاپوشی نرم از پوست که مانند چکمه دارای ساق است معنا شده؛ 1 لیکن از موارد کاربرد آن و نیز تصریح برخی لغویان بر میآید که خفّ به هر کفشی که روی پا را بپوشاند؛ چه ساق داشته باشد یا نداشته باشد، اطلاق میگردد؛ در مقابل نعلین که - از آن به 'نعل' یا 'حذاء' تعبیر میشود و - همه روی پا را نمیپوشاند. 2 از احکام آن به مناسبت در بابهای طهارت، صلات و حج سخن گفتهاند.
پوشیدن خفّ مستحب است. 3 پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد؛ لیکن خفّ سیاه استثنا شده است. 4 در وضو، مسح بر حائل همچون خفّ جز در حال تقیّه) ر تقیّه (مجزی نیست. 5 هنگام اقامه نماز بر میّت، کندن نعلین مستحب است، بر خلاف خفّ که کندن آن استحباب ندارد. 6
در صحّت نمازگزاردن با کفشی که تنها روی پا - و نه ساق - را میپوشاند
اختلاف است؛ لیکن نماز گزاردن با خفِّ پوشاننده ساق و نیز نعلینی که بیشتر روی پا را نمیپوشاند صحیح است. البته در پوشاندن ساق لازم نیست تمام ساق پوشیده شود، بلکه پوشاندن بعض آن نیز کفایت میکند. 7 پوشیدن خفّ تنگ در نماز مکروه و بیرون آوردن آن از پا هنگام نماز مستحب است8) ر کفش (.
خفّ به معنای دوم در باب سبق و رمایه آمده است.
بر اساس روایتی نبوی تعیین جایزه در مسابقه جایز نیست، مگر در مسابقه خفّ، حافر) ر حافر (و نصل) ر نصل (. 9 مراد از خفّ - با حذف مضاف) ذوالخفّ یعنی حیوان دارای سم (- شتر و به تصریح برخی فیل است. 10
) ر مسابقه (
1. النهایة) ابن اثیر (/ واژه 'موزج' × 2. المبسوط 83 /1؛ الکافی) کلینی (467 /6؛ مجمع البحرین/ واژه 'خَفَفَ' × 3. الدروس الشرعیة 4 151 /1. جواهر الکلام 92 /11. 8 157 - 153 /8. 7 85 - 84 /12. 6 236 /2. 5 232 /8؛ العروة الوثقی 9 38 /3. وسائلالشیعة 10 253 /19. لسان العرب/ واژه 'خفف'؛ کتاب السرائر 147 /3؛ مسالک الافهام 86 - 85 /6؛ جواهر الکلام 219 /28.
خفاءر پنهان.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 473
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «خُفّ ( چکمه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید: