حروف متقاربه
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
حروف متقاربه : حروف دارای مخرج و یا صفات نزدیک به هم
در علم تجوید، حروف به لحاظ نزدیکی یا دوری مخارج و صفات، و یا اتحاد در هر دو یا یکی از آنها، به متقارب، متجانس، متماثل و متباعد تقسیم شدهاند، که در بحث جواز یا عدم جواز ادغام حروف ثمره خود را نشان میدهد.
1. حروف متقارب: متقارب به معنای نزدیک به هم است، و به حروفی متقارب گفته میâ€ژشود که در مخرج و یا صفات، نزدیک به هم باشند. متقارب بودن در صفات آن است که دو حرف در اکثر صفات مشترک باشند، مانند: (د- ج) ، (ق- ک) ، (ذ- ت) ، (همزه ـ ع) ، (ح ـ غ) ، (د ـ ش) و مانند حروف لَهَوی، حروف لِثوی و حروف شَفَهی.
و متقارب بودن در مخرج آن است که بین مخارج دو حرف، مخرج دیگری نباشد.
2. حروف متجانس: مُتَجانس به معنای هم جنس و هم سنخ است. و به حروفی متجانس گفته میâ€ژشود که دارای یک مخرج، ولی در صفات مختلف باشند مانند: حروف شَجَری، نِطعی، اَسَلی، و نیز مانند (همزه ـ هـ) ، (ع ـ ح) ، (غ ـ خ) ، (ت- د- ط) ، (ص- س- ز) ، (ث- ذ- ظ) ، (ب- م- و) ، (ج- ش- ی) .
3. حروف متماثل: مُتَماثل به معنای همانند و مثل هم است و به حروفی متماثل گفته میâ€ژشود که در مخرج و صفات متحد باشند، به عبارت دیگر دو حرف مانند هم را متماثل میâ€ژگویند و این حالت فقط در هر حرف نسبت به خودش وجود دارد. مانند: (د- د) ، (س-س) ، (ج- ج) ، (ق- ق) و...
4. حروف مُتَباعِد: متباعد به معنای دور از هم است، و دو حرفی را گویند که مخارجشان از یکدیگر دور باشند، به این صورت که مخارج آنها یا در دو موضع مختلف باشند، مثلاً یکی در موضع حلق و دیگری در لسان قرار داشته باشد، مانند (ح- ی) ، یا در لسان و شفتین مانند (ک- ب) . و اگر در یک موضع بودند میانشان حداقل یک مخرج فاصله باشد، مثلاً یکی از اقصی الحلق و دیگری در ادنی الحلق باشد، مانند (ه- خ) ، و یا در موضع لسان که میان آنها مخارج دیگری وجود دارد.
منابع
- کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم جلد 1 : صفحه 440
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «حروف متقاربه» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه حروف متقاربه به زیرصفحه حروف متقاربه/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.