حالّ
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
حالّ: مقابل مؤجّل.
حالّ دو اطلاق دارد: یکی نقد و دیگری بدهی مدّت داری که مدتش سرآمده باشد. عنوان یاد شده در بابهای مختلفی از قبیل حج، تجارت، دین، وکالت و نکاح به کار رفته است.
حج: کسی که به اندازه به جا آوردن حج مال دارد، لیکن به همان اندازه نیز
________________________________________
200
بدهی حالّ دارد، حج بر او واجب نمیشود. وجوب حج در صورت مؤجّل بودن دین، اختلافی است. 1
کسی که به مقدار استطاعت شرعی) ر استطاعت (از دیگری طلبکار است، در صورت حالّ بودن طلب و توانایی بر وصول آن، مستطیع، و گزاردن حج بر او واجب است. 2
تجارت: چنانچه در معامله برای تحویل کالا و بهای آن، مدت ذکر نگردد، معامله نقدی خواهد بود. 3
دین: با مرگ بدهکار بدهی مدت دار او حالّ میشود؛ لیکن به قول مشهور با مرگ طلبکار، طلب مدت دار وی حالّ نمیگردد. 4
پرداخت بدهی در صورت حالّ بودن آن و تمکّن بدهکار از ادا و مطالبه طلبکار بر بدهکار واجب و تأخیر در پرداخت آن حرام است. 5
وکالت: کسی که از طرف دیگری در معاملهای وکیل شده، در صورت مطلق بودن وکالت، تنها میتواند به ثمن المثل) ر ثمن المثل (- نه کمتر - آن هم به صورت حالّ - نه مؤجّل - داد و ستد کند. 6
نکاح: در صورت حالّ بودن مهر، زوجه میتواند پیش از دریافت آن، از تمکین خود داری کند، به شرط آنکه قبلاً آمیزش تحقق نیافته باشد7) ر تمکین (.
) ر اجل (
1. منتهی المطلب 80 /10؛ جواهر الکلام 2 259 - 258 /17. مستمسک العروة 89 /10؛ مهذّب الاحکام 3 62 - 61/12. مسالک الافهام 223/3؛ کفایة الاحکام 4 480 /1. تذکرة الفقهاء 421 - 418 /14؛ الحدائق الناضرة 5 164 /20. تذکرة الفقهاء 12 /13؛ الحدائق الناضرة 6 194 /20. جواهر الکلام 41 /31. 7 366 /27؛ الحدائق الناضرة 459 /24.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 199
اصطلاحنامه
وابسته
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 199