عملکردها

جهل ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

جهل

جهل: مقابل علم.

جهل عبارت است از عدم علم) ر علم () ندانستن (خواه جاهل بداند که نمی‏داند) جهل بسیط (یا نداند که نمی‏داند) جهل مرکب (. بنابر این، جزمِ غیر مطابق با واقع، ظنّ، شک و وهم، همه از مصادیق جهل خواهند بود. از احکام و آثار جهل در ابواب مختلف فقه؛ اعم از عبادات، عقود، ایقاعات و احکام سخن گفته‏اند.

جهل و تکلیف: تکالیف واقعی میان عالم و جاهل مشترک است و جاهل همچون عالم، مکلّف به احکام واقعی است؛ لیکن جهل موجب عدم تنجّز حکم واقعی نسبت به جاهل می‏شود؛ از این رو، جاهل بر مخالفت حکم واقعی کیفر نمی‏شود، مگر جاهل مقصر که در جهل خود معذور نیست و در نتیجه، احکام واقعی نسبت به او نیز همچون عالم منجّز است. 1 البته مواردی، از قبیل قصر) ر قصر (و اتمام) ر اتمام (و جهر) ر جهر (و اخفات) ر اخفات (به دلیل خاص از حکم اشتراک خارج شده است. 2

وجوب تحصیل علم بر جاهل: فرا گرفتن احکام شرعی بر جاهل به آنها واجب است. 3

ارشاد جاهل: ارشاد جاهل و آموختن احکام شرعی به وی واجب است؛ لیکن چنانچه شخصی، به حکم شرعی عالم، اما به موضوع آن جاهل باشد - مانند کسی که می‏داند وضو گرفتن با آب نجس باطل است، لیکن نمی‏داند این آب نجس است - بیشتر فقها ارشاد به موضوع را واجب ندانسته‏اند، مگر در امور مهمی همچون جان، آبرو و مال درخور اعتنای مؤمن که

در این گونه موارد ارشاد جاهل واجب است) ر ارشاد (.

انکار اصول اعتقادی یا ضروری دین از روی جهل: انکار خدا یا توحید و یا رسالت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله، هرچند از روی جهل، موجب کفر است؛ لیکن در اینکه انکار ضروری دین - جز اصول اعتقادی یاد شده - سببی مستقل برای کفر است یا در صورتی که به انکار خدا یا توحید و یا رسالت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله برگردد، اختلاف است. بنابر قول دوم، انکار ضروری دین از روی جهل - به جهت عدم برگشت آن به انکار یکی از سه امر یاد شده - موجب کفر نخواهد شد؛ بر خلاف قول نخست4) ر ضروری (.

اقسام جهل: جهل یا نسبت به حکم شرعی است، مانند جهل به وجوب قرائت سوره در نماز و یا نسبت به موضوع آن، مانند جهل به نجس بودن لباس در نماز. جهل به حکم نیز یا از روی قصور است و یا ناشی از تقصیر.

جاهل قاصر، جاهلی را گویند که در جهل خود معذور است، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد، لیکن امکان بر طرف کردن جهل و پرسیدن برایش فراهم نیست، و یا اصولا التفاتی به جهل خود ندارد و در نتیجه، عمل خود را صحیح می‏پندارد و یا مجتهدی که در استنباط کوتاهی نکرده و با استناد به دلیل معتبر اجتهادی فتوا داده است، لیکن در واقع در استنباط و در نتیجه در فتوای خود اشتباه کرده است؛ همچنین مقلدان آن مجتهد که براساس فتوای او عمل کرده‏اند.

جاهل مقصّر جاهلی را گویند که در جهل خود معذور نیست، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد و با فراهم بودن اسباب تعلّم و رفع جهل، در رفع آن نمی‏کوشد. 5

معذور بودن جاهل: جاهل به موضوع و نیز جاهل به حکم از روی قصور معذورند و بر جهل خود کیفر نمی‏شوند؛ بر خلاف جاهل به حکم از روی تقصیر، که حکم عامد) کسی که با علم و به عمد کاری را انجام می‏دهد (را دارد و بر ترک واجب یا فعل حرام کیفر می‏شود. 6

احکام: از آنجا که جاهل در تکالیف با عالم اشتراک دارد - با این تفاوت که تکلیف در زمان جهل متوجه جاهل نمی‏شود - پس از آگاهی از تکلیف، باید آن را به جا آورد، مگر آنکه دلیلی بر عدم آن وجود داشته باشد. برای روشن شدن ابعاد مسئله، به احکام جهل در دو حوزه عبادات و غیر عبادات اشاره می‏کنیم.

1. عبادات: جاهل یا اصل عبادتی را ترک می‏کند، مانند ترک نماز و روزه ماه رمضان، به جهت جهل به وجوب آن دو، و یا جزء یا شرطی از عمل عبادی را؛ و در نتیجه، عبادت را ناقص و فاقد شرط یا جزء انجام می‏دهد، مانند ترک سوره در نماز به جهت جهل به جزئیت آن، یا نماز گزاردن در لباس نجس به جهت جهل به شرط بودن طهارت لباس در صحّت نماز.

در فرض نخست، چنانچه عبادت واجب موسع باشد، مانند حج، باید آن را به جا آورد؛ اما اگر وقت آن محدود باشد، مانند نمازهای یومیه، در صورتی که وقت باقی است، آن را به جا می‏آورد7 و اگر وقت گذشته است، چنانچه از واجباتی باشد که قضای آن واجب است، مانند نمازهای یومیّه8 و روزه ماه رمضان، 9 قضای آن را به جا می‏آورد، مگر موردی که دلیلی خاص بر عدم وجوب قضای آن وجود داشته باشد، مانند مورد خورشید یا ماه گرفتگی‏ای که شخص از آن مطلع نباشد، که در این صورت، اگر بعض قرص ماه یا خورشید گرفته شود، بنابر مشهور، قضای نماز آیات بر جاهل واجب نیست، و اگر گرفتگی در تمامی قرص باشد، قضا بر او واجب است. 10

در فرض دوم، اگر جزء یا شرط از ارکان باشد - که ترک آن مطلقا موجب بطلان عبادت است، مانند طهارت) وضو، غسل و تیمّم (، رکوع و دو سجده در نماز - عبادت باطل می‏شود، 11 و اگر از ارکان نباشد، نسبت به جاهل مقصّر ادعای اجماع شده که حکم عامد را دارد و در نتیجه عبادتی را که ناقص به جا آورده، محکوم به بطلان و اعاده یا قضای آن واجب است، مگر در دو مورد: یکی، بلند خواندن قرائت نماز در جایی که باید آهسته بخواند و عکس آن، و دیگری،

تمام خواندن نماز در جایی که باید شکسته بخواند. روزه نیز در این حکم ملحق به نماز است؛ بدین معنا که اگر با جهل به بطلان روزه در سفر، روزه بگیرد، روزه‏اش صحیح است. 12

برخی گفته‏اند: کسی که ده روز در محلّی قصد اقامت کرده و نمازش را قصر خوانده، در صورت جهل به حکم، نمازش صحیح است. 13 برخی در اصل الحاق جاهل مقصّر به عامد اشکال کرده و گفته‏اند: دلیلی بر الحاق جز در خصوص استحقاق عقاب وجود ندارد. 14

آنچه در ترک اصل عبادت یا جزء و شرط آن گفته شد نسبت به جاهل مقصر بود؛ اما جاهل قاصر اگر عبادتی را بدون جزء یا شرط آن به جا آورد، در اینکه عبادت او صحیح است یا اینکه در موارد عدم وجود دلیلی خاص بر صحّت عمل فاقد جزء یا شرط، حکم او حکم جاهل مقصّر می‏باشد، مسئله اختلافی است، مگر در جایی که حکم وضعی تابع حکم تکلیفی باشد، که در این صورت، عبادت جاهل قاصر صحیح است، مانند نماز گزاردن با لباس یا در زمین غصبی با جهل به بطلان و حرمت آن بنابر قول مشهور. وجه صحّت نماز در این فرض، تابع بودن بطلان نسبت به حرمت آن است و چون حرمت متوجه جاهل قاصر نیست، نمازش صحیح است. طهارت با آب غصبی از روی جهل قصوری نیز همین حکم را دارد. 15

اگر مکلف، جاهل به موضوع باشد، مانند جهل به غصبی بودن مکان نماز یا آب وضو، در صورتی که علم در موضوعِ حکم اخذ شده باشد، بنابر مشهور عملش صحیح است. بنابراین، نمازگزاردن با لباس غصبی یا در مکان غصبی و وضو گرفتن با آب غصبی از روی جهل به موضوع) غصبی بودن (صحیح است. اما اگر علم و جهل دخالتی در تحقق موضوع حکم نداشته باشد، جهل به موضوع موجب بطلان عمل می‏گردد، مانند نماز گزاردن با لباس تهیه شده از پوست حیوان حرام گوشت یا ابریشم خالص از روی جهل به آن. 16

2. غیر عبادات: آثار مترتب بر فعل غیر عبادی متفاوت است. ترتب بعضی

آثار بر فعل منوط به علم است و در صورت جهل مترتب نمی‏شود؛ لیکن برخی دیگر از آثار چنین نیست و جهل و علم مکلف در ترتب آن بر فعل نقشی ندارد؛ در نتیجه در صورت جهل نیز آن آثار بر فعل مترتب می‏گردد.

حدود) رحدود (، تعزیرات) رتعزیر (، کفّارات) ر کفّاره (، حرمت ابدی و زوالِ حق از نوع نخست آثارند. بنابر این، اگر کسی از روی جهل مرتکب خلافی شود که دارای حدّ یا تعزیر و یا کفّاره است، این آثار بر عمل او مترتب نمی‏گردد، به عنوان مثال، اگر کسی از روی جهل به حرمتِ شراب یا جهل به شراب بودن مایعی آن را بنوشد، حدّ شراب خواری بر او جاری نمی‏شود. 17 همچنین شوهری که از روی جهل به حرمت آمیزش با همسر در حال حیض با او آمیزش کرده، تعزیر نمی‏شود؛ چنان که کفّاره نیز - بنابر قول به وجوب آن - واجب نمی‏گردد. 18 البته چنانچه در موردی دلیلی بر وجوب کفّاره وجود داشته باشد، مانند صید کردن در حال احرام، کفّاره بر جاهل واجب است. 19 در اینکه جاهل مقصّر - که در مقدمات عمل تقصیر کرده لیکن هنگام عمل غافل است - حکم عامد را دارد یا حکم جاهل قاصر را، اختلاف است. بر الحاق به عامد - جز در صورت وجود دلیلی بر خلاف آن - ادعای اجماع شده است، چنان که گذشت. البته اگر جاهل مقصّر هنگام عمل، به جهل خود التفات داشته و امکان تعلّم نیز برایش فراهم بوده و از روی بی اعتنایی رفع جهل نکرده است، بدون شک، حکم عامد را دارد. 20

جاهلی که با زنی در حال عدّه) ر عدّه (ازدواج کرده، عقدش باطل است؛ لیکن حرمت ابدی پیدا نمی‏کند. البته در صورت نزدیکی با زن، حرمت ابدی حاصل می‏شود، هرچند از روی جهل باشد. 21

هریک از زن و شوهر می‏توانند با وجود عیوبی خاص در طرف مقابل، عقد ازدواج را برهم زنند. حق خیار فسخ فوری است؛ بدین معنا که به محض آگاهی از عیب باید مبادرت به فسخ عقد

کنند وگرنه حق خیار از بین می‏رود؛ لیکن در فرض جهل به ثبوت چنین حقّی و نیز جهل به فوری بودن آن، عدم اقدام فوری برای فسخ، موجب سقوط حق خیار نمی‏شود. 22 همچنین است حکم شفیعی که دارای حق شفعه) ر شفعه (است و بر اثر جهل به تحقق معامله یا برخورداری از حق شفعه، بر استفاده از حق خود مبادرت نکند. 23

جاهل به حرمت ربا اگر معامله ربایی انجام دهد یا به کسی قرض ربایی بدهد، بنابر قول برخی، چنانچه پس از آگاهی از حرمت ربا توبه کند، واجب نیست مبلغ اضافی‏ای را که دریافت کرده برگرداند. 24

از شرایط حلّیت حیوان، ذبح آن به طرف قبله است؛ لیکن اگر ذبح کننده به جهت ندانستن مسئله، حیوان را رو به قبله ذبح نکند، اشکالی ندارد و ذبیحه حلال است. 25

ضمان از نوع دوم آثار است. بنابر این، کسی که به مال محترمی، مانند مال مسلمان، خسارت زده، ضامن است؛ هرچند جاهل به حکم) حرمت خسارت به مال دیگری (یا موضوع) از آنِ دیگری بودن مال (باشد) ر اتلاف (.

جهل گاهی سبب ثبوت حقّی به نفع جاهل می‏شود، مانند جهل به وجود عیب در کالا یا بهای آن پیش از معامله و نیز جهل به غبن قبل از معامله که موجب ثبوت حق خیار عیب) ر خیار عیب (و خیار غبن) ر خیار غبن (برای جاهل می‏گردد. چنان که جهل زن یا شوهر به وجود عیوبی خاص - که مجوز برهم زدن عقد نکاح است - در طرف مقابل قبل از عقد و مطلع شدن از آن پس از عقد، موجب ثبوت حق خیار فسخ عقد نکاح برای وی می‏شود) ر ازدواج (.

1. نهایةالافکار4 قسم231 /2؛ مصباح‏الهدی66 /2؛ مستند العروة) الصلاة (2 18/6. تهذیب الاصول) امام خمینی (3 67 - 66/3. العروةالوثقی4 30 - 28/1. کتاب‏الطهارة) گلپایگانی (/5 309 - 307. التنقیح) الطهارة (342 - 341/2؛ التنقیح) الإجتهاد والتقلید (/ 202 - 195؛ صراط النجاة6 308 /3. مجمع الفائدة 63 /3؛ القواعد الفقهیة) بجنوردی (371/5؛ بحوث فی الفقه) صلاةالمسافر (/ 162؛ مهذّب الاحکام 7 311 /5. عوائدالایّام/ 8 249. جواهر الکلام 11 425 /11. 10 15 /17. 9 11 /13. العروة الوثقی 12 511 - 510 /3. مجمع الفائدة 63 /3؛ الحدائق الناضرة 410 - 408 /5؛ کشف الغطاء 479 - 478/4؛ مستندالشیعة 150/12؛

التنقیح) الإجتهاد و التقلید (/ 323 - 322؛ مهذّب الاحکام 13 176 /14. العروة الوثقی 14 512 /3. التنقیح) الطهارة (15 468 - 465 /6. جواهر الکلام 16 237 - 236 /12. مستند الشیعة 222 - 221 /4 و 89 /7؛ جواهر الکلام 234 -- 231 /12 و 17 236. جواهرالکلام 261/41 و 20 438 /20. 19 188 /33. 18 454. مبانی تکملة المنهاج 21 169 /1. جواهر الکلام 22 430 /29. تحریر الوسیلة 23 293 /2. منهاج الصالحین) خویی (24 76 /2. جواهر الکلام 396 /23؛ العروة الوثقی ) تکملة (25 12 /2. جواهر الکلام 110 /3.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 151

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «جهل ( فقه )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

جهالت

اعم

صفات ( فقه )

اخص

جهل به زمان مرگ وارث و مورث، جهل به قبله، جهل به مالک لقطه، جهل به نجاست
به لحاظ عبادات:
جهل به استطاعت مالی، جهل به تمییز مختلط به حرام، جهل به حایل در جماعت، جهل به زمان وضو، جهل به مالک مختلط به حرام، جهل به مقدار مختلط به حرام، جهل به موقوف علیه، جهل به نوع کفاره، جهل نمازگزار
به لحاظ معاملات:
جهل به اعسار حواله پذیر، جهل به توابع مبیع، جهل به ثمن مشفوع، جهل به خیار، جهل به رهن بعد از مرگ مرتهن، جهل به شفعه، جهل به عمل جعاله، جهل به عوضان، جهل به عیب مبیع، جهل به مصالح عنه، جهل مغبون به قیمت، جهل وکیلِ مغبون به قیمت

وابسته

جاهل ( فقه )، دعوی جهل، معامله ربوی جهلی

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه جهل ( فقه ) به زیرصفحه جهل ( فقه )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 16 : صفحه 197
  • تحریرالوسیله جلد 1 : صفحه 277
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 13 : صفحه 395
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 151
  • مهذب الاحکام جلد 8 : صفحه 92، 93