تعارض ضررین
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
تعارض ضررین : تنافی میان دو ضرر مردّدِ مربوط به یک یا دو شخص
تعارض ضررین، به معنای دوران امر میان توجه یکی از دو ضرر به یک یا چند شخص است. تعارض ضررین به سه صورت است:
1. دو ضرر به یک شخص متوجه گردد، مثل آن که ظالمی شخص را مجبور کند یا هزار تومان پول و یا یک گوسفند به او بدهد. اگر هر دو ضرر مساوی باشد، وی در انتخاب آزاد است، ولی اگر مساوی نباشد، باید ضرر کمتر را برگزیند؛
2. دو ضرر به دو فرد مختلف متوجه گردد، چنان که ظالمی، کسی را مجبور کند یا هزار تومان از زید برای او بگیرد و یا یکی از گوسفندان عمرو را برایش ببرد. در این صورت، اگر هر دو ضرر مساوی باشد، شخص در انتخاب یکی از آن دو آزاد است، وگرنه، باید ضرر کمتر را انتخاب نماید؛
3. ضرر، به خود شخص و یا فرد دیگر متوجه شود، مانند این که ظالمی، شخصی را اکراه نماید که یا هزار تومان از مال خود و یا گوسفندی از مال دیگری برایش ببرد.
مرحوم ' آخوند ' میگوید: اظهر این است که لزومی ندارد خود شخص متحمل ضرر شود، گر چه ضرر مربوط به غیر، بیشتر از ضرر مربوط به خود شخص باشد، زیرا قاعده لا ضرر در مقام امتنان وارد شده است، مگر این که گفته شود قاعده لا ضرر در مقام منت گذاری بر شخص و فرد نبوده، بلکه در مقام منت گذاری بر نوع مردم میباشد، که در این صورت، باید اقل و اکثر را ملاحظه نماید و اگر ضرری که متوجه خود او است کمتر باشد، باید آن را متحمل شود، و گرنه تحمل آن لازم نیست.
پانوشت
منابع
- کفایة الاصول : صفحه (434-435)
- منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة جلد 6 : صفحه 643
- فرهنگ نامه اصول فقه
اصطلاحنامه
وابسته
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه تعارض ضررین به زیرصفحه تعارض ضررین/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- انوار الاصول جلد 3 : صفحه 302
- ایضاح الکفایة جلد 5 : صفحه (195-198)
- تسدید الاصول جلد 2 : صفحه 288، 293
- تهذیب الاصول جلد 2 : صفحه 500، 502
- حقایق الاصول جلد 2 : صفحه 387
- علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید : صفحه 344
- فرائد الاصول جلد 2 : صفحه 538
- کفایة الاصول : صفحه (434-435)
- مصباح الاصول جلد 2 : صفحه 562
- منتقی الاصول جلد 5 : صفحه 455، 456، 457، 458، 460، 461، 465، 466
- منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة جلد 6 : صفحه 643