عملکردها

اصول قرائت یعقوب

از دانشنامه علوم اسلامی

توضیح مفهومی

اصول قرائت یعقوب : ضوابط و روش‌های عامِ قرائت نافع؛ یکی از قاریان هفت گانه

امام ابو محمد یعقوب بن اسحق بن عبدالله الحضرمی البصری، دومین قاری بصری (117- 205 هـ ق) ریاست قراء بصره پس از ابو عمرو به او منتهی شد و قرائت او در جامع بصره تا قرن نهم یعنی تا زمان ابن جزری رعایت می‌شد.

راویان او عبارتند از: ابوعبدالله محمد بن المتوکل اللؤلؤی البصری ملقب به رویس (م 238هـ ق) ؛ 2. ابوالحسن روح بن عبدالمؤمن الهذلی بصری نحوی (م 234هـ ق) که هر دو بدون واسطه قرآن را از یعقوب روایت کرده‌اند. اصول قرائت یعقوب به شرح ذیل است:

1. بسمله: یعقوب در ابتدای به قرائت از اول سوره‌ها (غیر از توبه) بسم الله را خوانده، و همچنین در وصل آخر سوره ناس به اول سوره فاتحه بسم الله را خوانده است، ولی در بین دو سوره، آخر سوره اول را به اول سوره بعدی بدون بسم الله به دو طریق (به سکت یا وصل) قرائت نموده است، و در چهار سوره الزهر (مدثر به قیامة، فجر به بلد، انفطار به مطففین، عصر به همزه) یا با بسم الله وصل نموده یا به سکت بین آنها خوانده، و بین انفال و توبه را مثل همه قراء به وقف با سکت یا وصل ادامه قرائت داده است.

2. مد: یعقوب مد منفصل را به قصر، و مد متصل را به توسط کشیده، و مد لازم را مثل قراء به اشباع خوانده.

3. هاء ضمیر: یعقوب هاء ضمیر جمع مذکر یا مؤنث یا مثنی را که بعد از یاء ساکنه واقع شده باشند به ضم هاء خوانده است. مثل: عَلَیهُمْ، اِلَیهُمْ، لَدَیهُمْ، فیهُم، یزَکّیهُم، مِثلَیهُم، عَلَیهُنَّ، اِلَیهُنَّ، فیهُنَّ، لَدَیهُنَّ، عَلَیهُما، فیهُما. و به روایت رویس، در کلماتی که به جهت جزم یا بناء یاء آن حذف شده نیز به ضم هاء در 15 موضع خوانده است و آنها: فَأتِهُم عَذاباً (اعراف// 38) ، وَاِن یأتِهُم (اعراف// 169) ، اِذا لَمْ تَأتِهُم (اعراف// 203) ، یخْزِهُمْ (توبه// 14) ، اَلَمْ یأتِهُم (توبه// 70) ، اَوَ لَمْ یکْفِهُم (عنکبوت// 51) ، وَ اتِهُم ضِعفَین (احزاب// 68) ، فَاستَفتِهُم (دو موضع صافات// 11 و 149) ، وَ قِهُمْ عَذابَ (غافر// 7) ، وَ قِهُمُ السَّیئاتِ (غافر// 9) ، اما در: وَ مَنْ یوَلِّهِم (انفال// 16) خلافی در کسر هاء ضمیر نیست.

4. میم جمعی: یعقوب در حرکت میم جمع واقع قبل از ساکن متابعت از قرائت خود در حرکت هاء آن دارد، اگر آن را به ضم قرائت کرده، میم را هم مضموم، مثل عَلَیهُمُ القِتالَ، یرِیهُمُ الله. اِلیهُمُ اثنَینَ، و اگر هاء را مکسور خوانده میم را هم مکسور می‌خواند، مثل: قُلُوبِهِمِ العِجْلَ، بِهِمِ الاَسْبابَ.

5. هاء ضمیر: یؤدِّهِ الیکِ (آل عمران// 75) و نؤتِهِ مِنها (آل عمران// 145، شوری// 1) و نُوَلِّهِ ما تَوَلّی وَ نُصلِهِ جَهَنَّمُ (نساء// 114) ، فَالقِهِ اِلَیهُم (نمل// 28) به حرکت کسره، و اختلاس آن (بدون صله) در هشت موضع ذکر شده، همانگونه که در یتَّقْهِ (نور// 52) عمل کرده است. وَ ارْجِهْ (اعراف// 111، شعراء// 31) را به همزه ساکنه بعد از جیم و حرکت هاء آن به ضمه مختلسه (اَرْجِئْهُ) ، و در ما اَنسانیهِ (کهف// 63) و عَلَیهِ الله (فتح// 10) به کسر‌ هاء در آنها، و فیهِ مُهاناً (فرقان// 69) را به قصر ‌هاء خوانده است. به روایت روح از یعقوب مَنْ یأتِهْ مُؤمنِاً (طه// 75) را به سکون هاء، ولی رویس آنرا به کسر و قصر آن روایت کرده. همچنین رویس هاء ضمیر در بِیدِهِ در چهار موضع قرآن کریم: بِیدِهِ عُقْدَةُ النّکاحَ (بقره// 237) ، غُرفَةً بِیدِهِ (بقره// 249) ، بِیدِهِ ملکوت (مؤمنون// 88، یس// 83) را به کسر هاء و قصر حرکت آن خوانده است.

6. دو همزه قطع در یک کلمه: به روایت رویس در دو همزه قطع که در یک کلمه قرار گرفته باشند به تسهیل همزه دوم بدون ادخال خوانده است، مثل: ءَاَنذَرتَهُم، ءَاَلِدُ، اَئِفْکاً، اَئِنَّکُم، اَؤُنَبِّئُکُم، ءَاُلْقِی، و در کلمه ائمّه (در پنج موضع آمده) یک وجه تسهیل و وجه دیگر ابدال همزه به یاء مکسوره است.

در روایت روح از یعقوب به تحقیق هر دو همزه در موارد فوق و امثال آنها، و همچنین در کلمه ءَامَنتِم (اعراف// 123، شعراء// 49، طه// 71) به همزه استفهام و تحقیق هر دو همزه، در روایت رویس مثل حفص به حذف همزه اول و در کلمه ءَاَعجَمیٌ (فصلت// 44) روح به تحقیق هر دو همزه، ولی روایت رویس مثل حفص به تحقیق اولی و تسهیل همزه دوم است. یعقوب اَئِنَّکُمُ لَتَأتُونَ (اعراف// 81) ، ءَاِنَّ لَنا (اعراف// 13) ، ءَاَذْهَبْتُمْ طَیباتِکُم (احقاف// 20) ، ءَاَن کانَ (قلم// 14) ، با دو همزه بر استفهام در هر چهار مورد خوانده است، و در همزه دوّم رویس به تسهیل و روح به تحقیق، طبق روش خود عمل کرده‌اند.

یعقوب در آنجا که همزه استفهام مکرر شده، مثل: ءَاِذاکُنّا تُراباً ءَانّا را به استفهام در اول و اخبار در ثانی (ءَاِذاکُنّا تُراباٌ اِنّا) قرائت کرده است، ولی در موضع نمل (آیه 67) به استفهام در هر دو کلمه (ءَاِذاکُنّا تُراباً و ءاباءُنا ءَاِنّا لُمُخرَجُونَ) ، و در عنکبوت (آیه 28 -29) اِنَّکُم لَتَأتُونَ... ءَاِنَّکُم لَتَأتُونَ را مثل حفص خوانده، ودر آنها روش رویس و روح در همزه دوّم بایستی دقت شود.

7. دو همزه قطع در دو کلمه: در التقاء دو همزه قطع در دو کلمه اگر متفق الحرکه باشند، مثل: جاءَ اَمْرُنا، مِنَ السّماءِ اِنْ، اَولیاؤُ اُولئِکَ، یعقوب به روایت رویس فقط به یک وجه، یعنی تسهیل همزه ثانی بین بین، خوانده و روح به تحقیق هر دو همزه روایت دارد.

و اگر در حرکت مختلف باشند: اگر اولی مفتوح و دومی مضموم یا مکسور باشد، مثل جاءَ اُمَّةً، شَهداءَ اِذْ به تسهیل بین بین همزه دوم، و اگر اولی مکسور و دومی مفتوح باشد، مثل مِنَ السَّماءِ اَوْ ابدال به یاء محض، و اگر اولی مضموم و دومی مفتوح باشد. مثل: السُّفَهاءُ اَلا، ابدال به واو خالص، اگر اولی مضموم و دومی مکسور باشد، مثل: یشاءُ اِلی، به دو وجه تسهیل یا ابدال به واو خوانده است، و تخفیف در موارد یاد شده- از تسهیل یا ابدال- به روایت رویس بوده و فقط در حالت وصلی است، و در ابتداء به آنها همزه به تحقیق خوانده می‌شود. و روح- راوی دیگر یعقوب- باز به تحقیق هر دو همزه روایت کرده است. یعقوب کلمه هُزُءاً (هرجا بیاید) و کُفُوْاً (اخلاص// 4) را به همزه، و یضاهُونَ (توبه// 30) را به ضم هاء بدون همزه، و مُرْجَؤنَ (توبه// 106) ، تُرْجِئُ (احزاب// 51) را به همزه مضمومه بعد از جیم خوانده. کلمه اَللّائی (هرجا بیاید) بدون یاء و با همزه خوانده (اَللّاءِ) ، و یأجوج و مأجوج (کهف// 94، انبیاء// 96) را به ابدال همزه به الف، و لا یلِتْکُمُ (حجرات// 14) را به همزه ساکنه بعد از یاء (یأْلِتکُم) خوانده است.

8. هاء سکت: وی هاء سکت را در وصل حذف نموده و در وقف به اثبات آن خوانده و آنها عبارتند: لَم یتَسَنَّه (بقره// 259) ، اِقْتَدِه (انعام// 90) ، کِتابِیه، حَسابِیه، مالِیهْ، سُلطانِیه (حاقه) ، ماهِیهْ (قارعه) ، و در چهار مورد سکت به روایت حفص عِوَجاً قَیماً (کهف// 1-2) ، مَرقدِنا هذا (یس// 52) ، مَن راقٍ (قیامة// 27) ، بَلْ رانَ (مطففین// 14) ، به ترک سکت، و ادغام نون من و لام بل در راء بعد آنها خوانده است. به روایت رویس: مِنِ استَبرَقٍ (رحمن// 54) را به نقل و حذف. عاداًنِ الاُولی (نجم// 50) را به نقل حرکت همزه مضمومه به لام و حذف آن، و ادغام تنوین قبل در آن عادَ اللُّولی، و در وقف بر عاداً و ابتداء به بعد سه وجه جایز است: اَلاوُلی، اَلوُلی، لوُلی.

9. ادغامات: یعقوب در ادغام صغیر نون را در واو یس و القرآن، و ن و القلم ادغام کرده است و به روایت روح، ذال را در تاء اِتَّخذتَّ، اَخَذتُّم، لَاتِّخَذتَّ، اتّخَذتُّم و بقیه صیغ آن ادغام نموده است. یعقوب در ادغام کبیر ب * ب وَ الصّاحِب بِّالْجَنْب (نساء// 36) ، ن * ن اَتُمِدُّونّی بِمالٍ (نمل// 36) و ت * ت فَبِاَی ءالاءِ رَبِّکَ تَّماری (نجم// 55) در حالت وصلی به ادغام و در ابتداء به آن تَتَماری خوانده است. به روایت رویس ک * ک در سه موضع: نُسَبّحک کّثیراٌ، نَذْکُرَکَ کّثیراً، اِنک کّنتَ بِنابَصیراً (طه// 33 و 34 و 35) ادغام نموده است، و ب * ب فَلا اَنساب بَّینَهَمُ (مؤمنون// 101) و ت * ت ثُمَّ تَّفَکّروا (سبأ// 46) بلاخلاف در وصل ادغام به روایت رویس است و در ابتداء با دو تاء قرائت کرده است. و به اختلاف از رویس شانزده مورد ادغام کبیر بیان شده است: جَعَل لَّکُم (8 موضع در سوره نحل) ، لا قِبَل لَّهُم (نمل// 37) ، اِنّه هُّوَ (چهار موضع در سوره نجم) ، لَذَهَب بّسَمعهم، وَ الکِتاب بّاَیدیهم وَ الکِتابِ بِّالحَقِّ (موضع اول) (بقره// 20 و 79 و 176) که در صورت ادغام با سوسی موافقت کرده.

در تمام مواردی که در بالا روایت رویس گفته شد، روایت روح- راوی دیگر از یعقوب- به اظهار است.

10. فتح و اماله: یعقوب کلمه مُجْریها (هود// 41) را به ضم میم و بدون اماله خوانده، و کلمه اَعمی (موضع اول اسراء) ، کانَتْ مِنْ قَومٍ کافرینَ (نمل// 43) را اماله کرده است، ولی رویس لفظ کافرین را هر جا آمده به اماله خوانده است، و روح به فتح آنها. به روایت روح یعقوب یاء را در یس اماله کرده، و روایت رویس به فتح آن است.

11. وقف بر مرسوم الخط: یعقوب تاء تأنیث را اگر به تاء کشیده نوشته شده باشد به هاء وقف کرده، مثل رحمت، نعمت، شجرت، ثمرت (تاء تأنیث که مدوّر نوشته شده همه قراء به هاء وقف نموده‌اند) . و در کلمه اَیهَ که در سه موضع بدون الف آمده (نور، زخرف، رحمن) به الف وقف کرده، و کلمه کَاَّیِن را هر جا باشد بر یاء وقف نموده، و کلمه یا اَبَتِ هر جا باشد به هاء وقف نموده، و کلمات لِمَ، فیمَ، مِمَّ، عَمَّ، بِمَ هر جا بیاید بر هاء سکت وقف کرده، و همچنین هِی و هُوَ را هم به هاء سکت وقف نموده است.

یعقوب نون مشدده ضمیر جمع مؤنث غایب را که در آنها هاء ضمیر قبل از نون واقع شده، مثل: هُنَّ، عَلَیهُنَّ، فیهُنَّ، فأمَتحنُوهُنَّ، مِنهُنَّ، حَمْلَهُنَّ، اِحدیهُنَّ به هاء سکت وقف نموده، ولی در نون مخفف در جمع مضارع مؤنث، مثل: یغْضُضْنَ، یحْفَظْنَ، وَ لْیضْرِبْنَ، یرضعنَ، اَنْ یضَعْنَ وقف بر نون کرده است. و همچنین بر یاء متکلم مشدد مبنی، مثل: عَلیَّ، اِلَیَّ، لَدَیَّ، بِمِصرِخِیَّ، بِیدَیَّ با اضافه کردن هاء سکت بر آنها وقف کرده است. اما روایت رویس از یعقوب بر لفظ ثّمَّ (مفتوح الثاء) هر جا باشد و بر کلمات یا اَسَفی، یا وَیلَتی، یا حَسْرَتی با اضافه هاء سکت وقف نموده است.

تبصره: در وقف بر جمع مذکر سالم و ملحقات به آن، مثل العالَمینَ، المتقینَ، المُفلِحونَ، عِلیینَ، عَصینَ، همه قراء بر سکون نونِ وقف کرده‌اند و اصل در وقف همین است، و در کتاب طیبة النشر برای یعقوب- به اختلاف- وقف بر هاء سکت، به منظور بیان حرکت موقوف علیه یا طلب راحت در وقف، نقل شده است.

یعقوب در فمالِ هؤُلاء (نساء// 78) و مالِ هذا (کهف// 49، فرقان// 7) ، فَمالِ الَّذینَ (معارج// 36) بر ما وقف کرده است، و به روایت رویس وقف بر اَیا در اَیاً ما تَدْعوا، و بر کلمه وَیکَاَنَّ وَ یکَانَّهُ (قصص) بر کل کلمه وقف کرده است.

یعقوب بر کلماتی که یاء ساکن (غیر تنوین) آنها در درج کلام حذف شده، به اثبات یاء وقف نموده، و آنها در یازده کلمه است که در هفده موضع از قرآن کریم آمده است، وعبارتند از: وَمَن یؤتِ الحِکمَةَ (بقره// 269) (که یعقوب آن را به کسر تاء خوانده) ، وَسَوفَ یؤتِ اللهُ (نساء// 146) ، وَاخشَونِ الیومُ (مائده// 44) . یقصّ الحَقّ (انعام// 57) ، نُنْجِ المؤمنینَ (یونس// 103) ، بِالوادِ المُقدَّسِ (طه// 12، نازعات// 16) ، لَهادِ الَّذینَ (حج// 54) ، وادِ النَّملَ (نمل// 18) ، الوادِ الاَیمَنِ (قصص// 30) ، بهادِ العُمی (روم// 53) ، یرِدْنِ الرَّحمنُ (یس// 73) ، صالِ الحَجیمِ (صافات// 163) ، یناد المُنادِ (ق// 41) ، فَما تُغْنِ النُّذُرُ (قمر// 5) ، الجَوارِ (رحمن// 24، تکویر// 16) .

12. اشمام: در اشمام خلط حرف به حرف رویس از یعقوب (مثل حمزه، کسائی و خلف) تمام صادهائی که ساکن بوده و قبل از دال واقع شده‌اند، اشمام به زاء کرده است، مثل اَصْدَقُ، یصْدِفُونَ، تَصْدِیةً، تَصدِیقَ، فَاصْدَعْ، قَصْدُالسَّبیلِ، یصْدِرَ الرِّعاءُ. همچنین رویس، اشمام حرکت به حرکت را در افعال قیلَ (هر جا باشد) ، غیضَ الماءُ (هود// 44) ، جئَ بِالنَّبیینَ (زمر// 69) ، جئَ یومَئذٍ (فجر// 23) ، حیلَ بَینَهُم (سبأ// 54) ، سیقَ (دو موضع زمر// 71 و 73) ، سیئَ بِهِم (هود// 77، عنکبوت// 33) و سیئَت (ملک// 27) اجرا نموده است.

13. یاءات اضافه (ضمیر متکلم) : مَعی اَبَداً (توبه// 83) ، مَعی اَوْ رَحِمْنا (ملک// 28) ، یدیَ اِلَیکَ (مائده// 28) ، اُمّیَ الهُینِ (مائده// 116) ، اَجری الّا (در مواضع نه گانه اش) ، یا عِبادِی الَّذینَ (عنکبوت// 56، زمر// 53) ، بَیتی (بقره// 125، حج// 26، نوح// 28) ، وَجهی (آل عمران// 20، انعام// 79) ، مَعی (در تمام مواضع نه گانه اش) ، لی علیکُم (ابراهیم// 22) ، وَ لیَ فیها (طه// 18) ، وَلیَ نَعجَةٌ (ص// 6) ، لی مِنْ عِلمٍ (ص// 69) ، وَ لیَ دینِ (کافرون// 6) ، وَ مالی لا اَری (نمل// 20) ، مالی لا اَعْبُدُ (یس// 22) ، تمام موارد یاد شده را یعقوب به اسکان یاء در آنها خوانده.

و یعقوب عَهدِیَ الظّالمینَ (بقره// 124) ، بَعدِی اسمُهُ (صف// 6) وَ مَحیای (انعام// 162) را به فتح یاء در آنها خوانده است.

و به روایت روح، یا قَومِی اتّخذُوا (فرقان//30) را به فتح یاء و رویس به سکون آن، و روح لِعِبادی الَّذین امنُوا (ابراهیم// 31) را به سکون یاء خوانده است.

تبصره: یعقوب کلمه لا خَوفٌ (با تنوین ضمه) که در 14 موضع آمده همه را به فتح فاء (لاخَوفَ) خوانده است.

14. یاءات زوائد: یعقوب در هر حال (وقف و وصل) به اثبات یاء خوانده کلمات: فَارْهَبُونِ، فَاتَّقُونِ، وَلاتَکفُرُونِ، الدّاع اِذا دَعانِ، وَالتَّقُونِ یا اولی (بقره) ، مَنِ اتَّبعنِ، وَاَطِیعُونِ، خافُونِ (آل عمران) ، وَ اخشَونِ وَلا (مائده) ، وَ قَد هَدَینِ (انعام) ، ثُمَّ کیدُونِ، فَلا تِنظّرُونّ (اعراف) ، وَ لا تُنظِرُونَ، یومَ یأتِ (هود) ، فَارسِلونَ، وَ لاتَقرَبونِ، تُؤتونِ، اَنْ تُفَنِّدونِ (یوسف) ، و المُتعالِ، مَتابِ، عِقابِ، الیهِ مأب (رعد) ، وَعیدِ، بما اَشرَکتُمُونِ، دُعاءِ (ابراهیم) ، فَلا تَفضَحُونِ، وَلاتُخزُونِ (حجر) ، فَارهَبُونِ، فَاتَّقُونِ (نحل) ، اَخَّرتَنِ، فَهو المُهتَدِ (اسراء) ، اَن یهْدِینِ، اِن تَرَن، فَاتَّقِونِ (نحل) ، اَخَّرتَنِ، فَهُوَالمُهتَدِ، اَن یهدِینِ، اِن تَرَنِ، اَن یؤتِین، کُنّا نَبغِ، اَن تُعَلِّمنِ (کهف) ، اَن لا تَتَّبِعَنِ (طه) ، فَاعبدِونِ (دو جا) ، فَلا تستَعجِلُونِ (اَنبیاء) ، وَالبادِ، نَکیرِ (حج) ، وَکَذَّبوُن (دو جا) ، فَاتَّقُونِ، اَن یحْضُرُونِ، رَبِّ ارجِعُونِ، وَ لا تُکلمِونِ (مؤمنون) ، اَنْ یکذِّبُونِ، اَن یقتُلُونِ، سَیهْدینِ، فَهِوَ یهدینِ، یسْقینِ، یشْفینِ، یحْیینِ، اَطیعُونَ (هشت مورد) ، کَذَّبُونِ (شعراء) ، حَتّی تَشهدونِ، اَتُمِدُّونّی (نمل) ، اَن یکذِّبُونِ، اَن یقتِلِونِ (قصص) فَاعبِدِونِ (دو مورد) (عنکبوت) ، کَالجَوابِ، نَکِیرِ (سبأ) ، نکِیرِ (فاطر) ، وَ لا ینْقِذُونِ، فَاسمَعُونِ (یس) ، لَتُردین، سَیهدِینِ (صافات) ، عَذابِ، عِقابِ (ص) ، فَاتَّقِونَ (زمر) ، التَّلاقِ، التَّنادِ، عِقابِ، اتَّبِعُونِ، اَهدِکُم (غافر) ، الجوارِ (شوری) ، سَیهدینِ، اَطیعُونِ، وَ اتَّبِعُونِ (زخرف) ، اَن تَرجُمُونِ، فَاعتَزِلونِ (دخان) ، وَعید دوجا، وَ المنادِ (ق) ، لِیعبُدُونِ، ان یطعِمُونِ، فلا تَستَعجِلُونِ (ذاریات) ، یدعِ الدّاع، اِلی الدّاعِ، وَنذُر، شش موضع (قمر) ، نَذیر، نَکیرِ (ملک) ، اَطیعُونِ (نوح) ، فَکِیدِونِ (مرسلات) ، اِذا یسْرِ، بِالوادِ، اکرمنِ، اَهانَنِ (فجر) . فما ءَاتینِ الله (نمل// 36) و فَبَشِّر عِبادِ (زمر// 17) را یعقوب به اثبات یاء در وقف خوانده، و در وصل فَماء اتینِ بروایت روح به حذف یاء، و بروایت رویس به اثبات آن- با فتحه- خوانده است. به روایت رویس یا عباد فَاتَّقُون، یا عبادی در هر حال قرائت یعقوب است، و روح به حذف یاء در هر حال.

15. التقاء ساکنین: یعقوب با کسره، ساکن اول را به ساکن دوم وصل نموده است، ولی موقعی که ساکن اَوْ باشد به ضم به ساکن دوم وصل نموده است، مثل: اَوُ خْرُجُوا، اَوُ ادْعُوا، اَوُ انْقُصْ.

خلاصه: روش یعقوب اثبات جمیع یاءات زائده است در وصل یا وقف چه در وسط آیه باشد یا آخر آیه و استثناء آن در مَن یتَّقِ وَیصبِر (یوسف// 90) در هر حال به حذف آن، و در یا عِبادِ فَاتَّقِونِ (زمر// 16) که روایت رویس اثبات، و روایت روح حذف در هر حال است. و فَما اتینِ (نمل// 36) که یعقوب در وقف به اثبات یاء، و در وصل رویس به فَتح و روح به حذف یاء خوانده‌اند. فَبَّشِّر عِبادِ (زمر// 17) به اثبات یاء در وقف خوانده است.

منابع

  1. حرز الامانی و وجه التهانی فی القراءات السبع : صفحه [۱]
  2. النشر فی القراءات العشر : صفحه [۲]
  3. الکشف عن وجوه القراءات السبع و عللها و حججها : صفحه [۳]
  4. حجة القراءات : صفحه [۴]

اصطلاح‌نامه

اعم

اصول القاری

وابسته

قرائت یعقوب بن اسحاق حضرمی بصری

منابع

  • حرز الامانی و وجه التهانی فی القراءات السبع : صفحه 2