عملکردها

آیه راسخین (علوم قرآنی )

از دانشنامه علوم اسلامی

توضیح مفهومی

آیه راسخین ( علوم قرآنی ) : آیه هفتم آل عمران، در باره تقسیم آیات قرآن به محکم و متشابه، و جایگاه راسخان در علم

به آیه هفتم سوره آل عمران «آیه راسخین» می‌گویند: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ»؛ «او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات محکم است، که اساس این کتاب می‏باشد، و قسمتی از آن متشابه است اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات‏اند، تا فتنه‏انگیزی کنند، و تفسیر (نادرستی) برای آن می‏طلبند، در حالی که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی‏دانند. (آنها که به دنبال فهم و درک اسرار همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) می‏گویند: ما به همه آن ایمان آوردیم، همه از طرف پروردگار ماست، و جز صاحبان عقل، متذکر نمی‏شوند».

از امام باقر (ع) حدیثی به این مضمون نقل شده که چند نفر از یهود به اتفاق «حیّ بن اخطب» و برادرش خدمت پیامبر اسلام (ص) آمدند و حروف مقطعه «الم» را دست‏آویز خود قرار داده، گفتند: طبق حساب ابجد الف مساوی یک، و لام مساوی 30 و میم مساوی 40 می‏باشد، و به این ترتیب خبر داده‏ای که دوران بقای امت تو بیش از هفتاد و یک سال نیست! پیامبر (ص) برای جلوگیری از سوء استفاده آنها فرمود: شما چرا تنها «الم» را محاسبه کرده‏اید مگر در قرآن «المص» و «الر» و سایر حروف مقطعه نیست، اگر این حروف اشاره به مدت بقاء امت من باشد چرا همه را محاسبه نمی‏کنید؟ ! سپس آیه فوق نازل شد. در تفسیر ~فی ضلال القرآن~ شان نزول دیگری نیز برای آیه نقل شده که از نظر نتیجه با شان نزول فوق هم آهنگ است.

در این آیه، آیات قرآن به «محکم» و «متشابه» تقسیم شده است. مراد از آیات محکم آیاتی است که مفهوم آن به قدری روشن است که جای گفتگو و بحث در آن نیست. و منظور از متشابهات قرآن آیاتی است که معانی آن در بدو نظر پیچیده است، و در آغاز، احتمالات متعددی در آن می‏رود، اگر چه با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن است. در حقیقت، آیات محکم از یک نظر همچون شاهراههای بزرگ، و آیات متشابه همانند جاده‏های فرعی هستند، روشن است که اگر انسان در جاده‏های فرعی، احیانا سرگردان شود، سعی می‏کند خود را به نخستین شاهراه برساند و از آنجا مسیر خود را اصلاح کرده و راه را پیدا کند. تعبیر از محکمات به «أُمُّ الْکِتابِ» نیز مؤید همین حقیقت است، زیرا واژه «أمّ» در لغت به معنای اصل و اساس هر چیزی است.

تاویل در اصل لغت به معنای بازگشت دادن چیزی است، بنابراین هر کار و یا سخنی را که به هدف نهایی برسانیم تاویل نامیده می‏شود، همانطور که در سرگذشت موسی (ع) و آن مرد دانشمند می‏خوانیم که او کارهایی در سفر خود انجام داد که هدف آن روشن نبود (مانند شکستن کشتی) و به همین دلیل موسی ناراحت و متوحش گردید، اما هنگامی که هدف خود را در پایان کار و به هنگام جدایی برای او تشریح کرد و گفت منظورش نجات کشتی از چنگال سلطان غاصب و ستمگری بوده است اضافه کرد: «ذلِکَ تَأْوِیلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً»؛ 'این هدف نهایی کاری است که تو در برابر آن صبر و تحمل نداشتی' (کهف//83) . در آیه مورد بحث، منظور از تاویل همین معنا است؛ یعنی در قرآن آیاتی است که اسرار و معانی عمیقی دارد، منتها افرادی که افکارشان منحرف است، و اغراض فاسدی دارند از پیش خود، تفسیر و معنای نادرستی برای آن ساخته و برای اغفال خود یا دیگران روی آن تکیه می‏کنند.

منظور از 'راسخون در علم' کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب‏نظرند. هر چند این کلمه همه دانشمندان و متفکران را در بر می‏گیرد، ولی در میان آنها افراد ممتازی هستند که درخشندگی خاصی دارند و هنگامی که این تعبیر ذکر می‏شود قبل از همه نظرها متوجه آنان می‏شود. از امام باقر یا امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: 'پیامبر خدا بزرگ‏ترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را خداوند بر او نازل کرده بود از تاویل و تنزیل قرآن می‏دانست، خداوند هرگز چیزی بر او نازل نکرد که تاویل آن را به او تعلیم نکند و او و اوصیای وی همه اینها را می‏دانستند'. و از ابن عباس نقل شده که می‏گفت: من هم از راسخان در علم هستم.

در اینجا بحث مهمی در میان مفسران و دانشمندان دیده می‏شود که آیا 'وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ' آغاز جمله مستقلی است و یا عطف بر 'إلّا اللَّه' می‏باشد، و به عبارت دیگر آیا معنای آیه این است که: 'تاویل قرآن را جز خدا و راسخون در علم نمی‏دانند' و یا معنای آن این است که: 'تاویل قرآن را فقط خدا می‏داند، اما راسخون در علم می‏گویند گرچه تاویل آیات متشابه را نمی‏دانیم، اما در برابر همه آنها تسلیم هستیم و همه از طرف پروردگار ما است'.

طرفداران هر یک از این دو نظر برای اثبات عقیده خود شواهدی آورده‏اند. کسانی که 'وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ' را عطف بر 'اللَّه' دانسته‌اند، می‌گویند: بسیار بعید به نظر می‏رسد که در قرآن آیاتی باشد که اسرار آن را جز خدا نداند. مگر این آیات برای تربیت و هدایت مردم نازل نشده است؟ چگونه ممکن است حتی پیامبری که قرآن بر او نازل شده از معنا و تاویل آن بی‏خبر باشد؟ این درست به آن می‏ماند که شخصی کتابی بنویسد که مفهوم بعضی از جمله‏های آن را جز خودش هیچکس نداند! ثانیا همانطور که مرحوم طبرسی در ~مجمع البیان~ می‏گوید: هیچگاه در میان دانشمندان اسلام و مفسران قرآن دیده نشده است که از بحث در باره تفسیر آیه‏ای خودداری کنند و بگویند این آیه از آیاتی است که جز خدا معنای نهایی آن را نمی‏داند، بلکه دائما برای کشف اسرار و معانی قرآن همگی تلاش و کوشش داشته‏اند. ثالثا اگر منظور این باشد که راسخون در علم در برابر آنچه نمی‏دانند، تسلیم هستند مناسب‏تر این بود که گفته شود: راسخون در ایمان چنین هستند، زیرا راسخ در علم بودن متناسب با دانستن تاویل قرآن است نه با ندانستن و تسلیم بودن. رابعا روایات فراوانی که در تفسیر آیه نقل شده همگی تایید می‏کند که راسخون در علم، تاویل آیات قرآن را می‏دانند، بنابراین باید عطف بر کلمه 'اللَّه' باشد.

منابع

  1. تفسیر نمونه جلد 2 : صفحه 431
  2. مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 2 : صفحه 699
  3. البرهان‏ فی‏تفسیر القرآن جلد 1 : صفحه 597
  4. الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 2 : صفحه 4

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «آیه راسخین ( علوم قرآنی )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

آیه 007 آل عمران، آیه محکم

اعم

اسامی آیات، سوره آلعمران

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه آیه راسخین (علوم قرآنی ) به زیرصفحه آیه راسخین (علوم قرآنی )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • الاتقان فی علوم القرآن جلد 3 : صفحه 5
  • البرهان فیتفسیر القرآن جلد 1 : صفحه 597
  • الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 2 : صفحه 4
  • تفسیر نمونه جلد 2 : صفحه 431
  • علوم القرآن : صفحه 232
  • مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 2 : صفحه 699