عملکردها

آزادی (رهایی از سلطه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)
ردهٔ آزادی (رهایی از سلطه ) یافت نشد

توضیح مفهومی

آزادی: رهایی انسان از سلطه دیگری رهایی از بردگی.

آزادی به معنای نخست: آزادی فرد یا ملّت، رهایی از یوغ بردگی دیگری و

________________________________________

117

سلطه بیگانه و مستقلّ بودن در اراده و تصمیم گیری در عرصه‌های گوناگون اجتماعی اعم از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مانند آن است. از این رو، آزادی و استقلال ملازم یکدیگرند؛ یعنی نبود استقلال، نبود آزادی و نبود آزادی، نبود استقلال را به همراه دارد. این عنوان در مسائل مستحدثه فقهی مورد بحث قرار گرفته است.

اصل حریّت: از اصول و قواعد معروف فقهی، اصل حرّیت (--' اصل حرّیت) و آزاد بودن انسان‌ها در برابر یکدیگر است؛ یعنی هیچ انسانی از پیش خود بر دیگری ولایت و سلطنت ندارد. امیر المؤمنین علیه السّلام در این باره می‌فرماید: بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد قرار داده است. 1

همان گونه که اصل در انسان‌ها نسبت به یکدیگر، حریّت است، نسبت به خداوند متعال، عبودیّت و بندگی است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: ' وَ مَا خَلَقتُ الجِنَّ و الانسَ الاّ لِیَعبُدُونِ ' 2 (جن و انس را جز برای آن که مرا بپرستند، نیافریده ام) از این رو، اطاعت از کسانی که خداوند انسان را به اطاعت از آنان فرمان داده است - مانند رسول او و صاحبان امر که در آیه ' أَطِیعُوا اللهَ و أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الامرِ مِنکُم ' 3 امر به اطاعت از ایشان کرده - واجب است.

حدود آزادی: آزادی از حقوقی نیست که در ابتدا بتوان به دیگری داد یا از وی ستاند، جز در موارد خاصّی مانند به بردگی گرفتن اسیران جنگی با شرایط خاص و یا آزاد کردن برده از سوی مولا. تحقّق آزادی انسان‌ها، نیازمند چارچوب و ضوابطی است که از افراط و تفریط جلوگیری کند و گرنه، به هرج و مرج و استبداد و دیکتاتوری و در نتیجه سلب آزادی افراد منجرّ می‌شود.

اسلام با تشریع امر به معروف و نهی از منکر (--' امر به معروف و نهی از منکر) و تحت عناوین ' معروف ' و ' منکر ' چارچوب آزادی را تعیین نموده است؛ یعنی انسان‌ها در حکومت و نظام اسلامی، تنها؛ در چارچوب ' معروف ' می‌توانند در زمینه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فعّالیّت کنند و باید از

________________________________________

118

انجام هر فعّالیّتی که عنوان ' منکر ' بر آن صادق است، بپرهیزند.

انواع آزادی: آزادی به اعتبار فعّالیّت‌های گوناگون آدمی به انواع زیر تقسیم می‌شود:

1. آزادی عقیده: انسان در اندیشیدن و اعتقاد آزاد است و کسی نمی‌تواند دیگری را به انتخاب دینی مجبور کند - همچنان که کسی بر باقی ماندن بر دین منتخب خود نیز مجبور نمی‌شود - ولی اگر با آزادی، اسلام اختیار کرد، حق تغییر دین خود را ندارد (--' ارتداد) .

کافرانی که در سرزمین اسلامی زندگی می‌کنند، بر اساس ضوابطی، در ابراز عقیده خود بدون فرا خواندن مسلمانان به آن آزادند. همچنین در انجام مراسم عبادی و نیز عمل بر طبق شریعت خود در ازدواج، ارث و معاملات، آزادی دارند؛ به شرط آن که آن چه را نزد مسلمانان منکر است، به طور علنی مرتکب نشوند. برای حلّ اختلافات خود نیز می‌توانند نزد قاضی مسلمانان یا قاضی خودشان مراجعه کنند و دولت اسلامی تا جایی که به حال مسلمانان ضرر و با مصالح کشور اسلامی منافات نداشته باشد، نمی‌تواند در شئون آنان دخالت نماید (--' اهل ذمّه) .

2. آزادی بیان و قلم: بر اساس اصل حریّت، آدمی در ابراز اندیشه‌ها و افکار خود و نیز چاپ و نشر آن‌ها آزاد است، امّا پرهیز از دروغ، نشر باطل، ترویج منکرات، اهانت به فرد یا جامعه و آن چه موجب تضعیف نظام و امّت اسلامی است، واجب و ارتکاب آن‌ها حرام می‌باشد.

از این رو، چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتاب‌های منحرف (--' کتب ضالّه) جایز نیست و دولت اسلامی می‌تواند از آن جلوگیری کند و یا در صورت نشر، آن‌ها را جمع آوری نماید. دولت اسلامی همچنین در دوران جنگ می‌تواند از فعّالیّت مطبوعاتی که باعث تضعیف روحیّه رزمندگان اسلام می‌شوند یا اسرار را برای دشمن فاش می‌کنند، جلوگیری کند.

3. آزادی اجتماعات: بر اساس اصل حرّیت، مردم از حق برپایی اجتماعات

________________________________________

119

و گردهمایی برای مشورت و تبادل نظر در موضوعات مورد علاقه تحت عنوان حزب، اتّحادیه و مانند آن برخوردارند و دولت اسلامی نمی‌تواند از آن ممانعت کند، مگر این که برای نظام و امّت اسلامی مضرّ باشد.

4. آزادی کار: هر انسانی در عمل خود آزاد است و کسی نمی‌تواند او را به انجام کاری مجبور کند. آدمی در انتخاب نوع، زمان، مکان، کمّیّت و کیفیّت کار آزاد است؛ هر چند در چارچوب مقرّر در شریعت اسلام برخی کارها مانند شراب سازی حرام شمرده شده است. همچنین می‌تواند این آزادی را با بستن عقد یا عهد با دیگری، از خود سلب کند مانند این که کسی خود را به مدّت ده روز در مکانی مخصوص برای عملی خاص مثل بنّایی اجیر دیگری کند.

5. آزادی تجارت: آدمی بر اساس اصل حرّیت، در انواع تجارت‌های داخلی و خارجی با این شرط که کسب حلال کند و به دور از اجحاف (--' اجحاف) ، اضرار، احتکار (--' احتکار) و معاملات ربوی (--' ربا) باشد، آزاد است. در اسلام، فرد مالک آن چه از راه مشروع کسب کرده است، می‌باشد؛ هر چند بر اساس ضوابطی باید خمس (--' خمس) زکات (--' زکات) ، و خراج (--' خراج) آن را بپردازد. بنابر این، دولت اسلامی حق جلوگیری از تجارت‌های مشروع داخلی و خارجی و نیز مصادره اموال مشروع منقول و غیر منقول مردم را ندارد.

6. آزادی سیاسی: تمامی افراد جامعه - جز در مواردی که نصّ خاص وارد شده است - از حق دخالت در سرنوشت و اِعمال حاکمیّت ملّی خود از راه انتخاب شدن و انتخاب کردن برخوردارند. بنابر این، اگر پیامبر صلّی الله علیه و آله یا امام منصوب از جانب ایشان حاضر نباشد، مردم می‌توانند حاکم خود را بر اساس موازین و معیارهای اسلامی انتخاب و در صورت تخلّف وی از احکام شریعت، او را عزل نمایند. در صورت تعدّد واجدان شرایط، رأی اکثریّت ملاک است (--' آرای عمومی) .

________________________________________

120

از مصادیق آزادی سیاسی، تشکیل احزاب و انجمن‌های سیاسی و برپایی اجتماعات است؛ با این شری که مخلّ نظم عمومی و منافی با مصالح مسلمانان نباشد.

قانون و آزادی: چنان که بیان شد، اصل در هر انسانی، آزادی در تمامی شئون خود است، مگر این که برای خود فرد یا دیگران اعم از فرد و جامعه ضرر دنیوی یا اخروی داشته باشد که در این صورت باطل و حرام است. از این رو، باید آزادی انسان‌ها در قانون گذاری در نظر گرفته شود و هر قانونی که آزادی افراد را در غیر موارد استثنا شده، محدود و مقیّد کند، باطل و وضع چنین قوانینی حرام است. 4

آزادی به معنای دوم: آزادی به معنای رهایی از بردگی، در باب‌های مختلف فقهی اعم از عبادات مانند صلات، زکات، حج، جهاد، و عقود؛ نظیر تجارت، وکالت، وقف، وصیّت، نکاح، و ایقاعات همچون عتق و نذر، و احکام مانند غصب، ارث و قصاص آمده و موضوع احکامی قرار گرفته است که به محورهای مهم آن اشاره می‌کنیم.

آزاد بودن: اصل در انسان آزاد بودن است. 5 فرزند در آزاد یا برده بودن، تابع پدر و مادر خویش است، و به نظر مشهور، حتی اگر مادر به تنهایی آزاد باشد، فرزند نیز آزاد محسوب می‌گردد. 6

از شرایط وصیّت کننده 7، وصیّ 8، واقف 9، موقوف علیه 10، موکّل 11، وکیل 12، اقرار کننده 13، ولیّ 14 و یابنده گمشده (ملتقِط) 15، آزاد بودن است. همچنین وجوب نماز جمعه 16، زکات 17، حج 18، نذر 19، و جهاد 20 بر مکلّف، مشروط به آن است.

به قول مشهور، مادر در صورت آزاد بودن، تا هفت سال حق حضانت (--' حضانت) دخترش را دارد. 21 آزاد بودن زن موجب اختلاف عدّه (--' عدّه) او با کنیز 22 و نیز تعداد شب هایی که برای آن دو حق همخوابگی با شوهر است، می‌شود 23 (--' همخوابی) .

________________________________________

121

آزاد: انسان آزاد، مال محسوب نمی‌شود. از این رو، کسی نمی‌تواند از راه خریدن و مانند آن مالک وی گردد، 24 و چنانچه کسی او را غصب (--' غصب) کند، از جهت غصب ضامن نیست؛ 25 همچنان که دزدیدن انسان آزاد موجب ثبوت حدّ سرقت (--' دزدی) نمی‌شود (--' آدم ربایی) ، مگر آن که او را بفروشد 26 (--' آدم فروشی) .

انسان آزاد مالک منافع و کار خویش است و می‌تواند با اجیر شدن، آن را به کسی اجاره دهد (--' اجاره) 27 و چنانچه کسی منافع و عمل او را غصب کند - مانند آن که به ستم، او را به کار بگیرد - ضامن مزد آن است. 28

برده از آزاد و آزاد از برده ارث نمی‌برد. 29 مرد آزاد بیش از دو کنیز و برده بیش از دو زن آزاد نمی‌تواند به همسری برگزیند. 30 آزاد در برابر برده قصاص (--' قصاص) نمی‌شود. 31 به قول مشهور عزل (--' عزل) از همسر آزاد در صورت رضایت نداشتن وی مکروه است. 32

اسباب بازی: اسلام برای آزادی برده اسباب ذیل را قرار داده است:

الف - اسباب اختیاری:

1. عتق که از مستحبّات مؤکّد درباره برده مؤمن است (--' عتق) .

2. تدبیر (--' تدبیر) .

3. مکاتبه (--' مکاتبه) .

4. استیلاد (--' استیلاد) .

ب - اسباب قهری:

1. ملکیت: تملّک پدر یا مادر و جدّ یا جدّه و هر چه بالا رود و نیز تملّک فرزندان و نوادگان و هر چه پایین آید، سبب قهری آزادی آنان است. 33

2. سرایت: به قول مشهور آزاد شدن بخشی از برده، موجب سرایت به همه برده و آزادی وی می‌شود. 34

3. تنکیل: به قول مشهور بریدن گوش، بینی و دیگر اعضای مملوک توسّط مولا، سبب آزادی وی می‌گردد (--' تنکیل) .

4. اسلام: چنانچه برده پیش از مولای خود اسلام آورد و از قلمرو کفر به قلمرو اسلام در آید، آزاد می‌شود. 35

________________________________________

122

5. بیماری: ابتلای برده به کوری، خوره و بیماری زمین گیر، سبب آزادی او می‌گردد. 36

1 - نهج البلاغه نامه 31.

2 - ذاریات 56.

3 - نساء 59.

4 - خلافة الانسان (البنک اللاربوی) 115 - 154؛ الفقه 100 20 - 21 و 105 و 101 273؛ 282 - 288 و 106 68 - 77؛ 90؛ 117 - 124؛ 183 - 185 و 213 - 240 و مبسوط در ترمینولوژی حقوق 1 24 - 33.

5 - جواهر الکلام 24 136.

6 - 30 211.

7 - 28 270.

8 - 399.

9 - العروة الوثقی (تکملة ) 1 207.

10 - جواهر الکلام 28 29.

11 - العروة الوثقی (تکملة ) 1 134.

12 - جواهر الکلام 27 395.

13 - 41 523.

14 - العروة الوثقی 2 869.

15 - جواهر الکلام 38 158.

16 - 11 259.

17 - 15 14.

18 - 17 241.

19 - 336.

20 - 21 5.

21 - 31 286.

22 - 32 230 و 274.

23 - 31 165.

24 - 22 343.

25 - 37 36.

26 - 41 510.

27 - 22 37.

28 - 37 38.

29 - 39 48.

30 - 30 5.

31 - 42 81 - 83.

32 - 29 111 - 114.

33 - 34 185.

34 - 152.

35 - 191.

36 - 189.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 117

اصطلاح‌نامه

اعم

مسایل مستحدثه فقهی

اخص

آزادی اندیشه، آزادی ناقض ذمه
به لحاظ نوع:
آزادی اجتماعات (فقه )، آزادی اقتصادی (فقه )، آزادی بیان و قلم، آزادی سیاسی (فقه )، آزادی عقیده (فقه )

== منابع ==index.aspx?siteid=1&fkeyid=&siteid=1&pageid=142&p=1&g=34&showitem=248

  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه (118-120)