عملکردها

استفهام تقریری ( علوم قرآنی )

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۰ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

استفهام تقریری ( علوم قرآنی ) : پرسش به قصد گرفتن اقرار و اعتراف از مخاطب

تقریر یعنی کسی را به اقرار واداشتن. «استفهام تقریری» -از اقسام استفهام مجازی- برای واداشتن مخاطب به اقرار و اعتراف به حقی است که نزد خودش آشکار است و به علتی از اقرار به آن طفره می‌رود.

کلام، در استفهام تقریری- بر خلاف استفهام انکاری- مثبت است؛ به همین دلیل، جمله ایجابیه به آن عطف می‌شود؛ مانند: «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَی** وَ وَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَی»؛ «مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد؛ و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد» (ضحی// 6 - 7) .

همچنین استفهام تقریری نیز بر جمله ایجابی عطف می‌شود؛ مانند: «أَکَذَّبْتُم بِآیَاتِی وَلَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْمًا»؛ «آیا نشانه‏های مرا به دروغ گرفتید و حال آنکه از نظر علم بدانها احاطه نداشتید» (نمل// 84) ؛ البته این مطلب بنا بر تقریر جرجانی است که این آیه را از قبیل آیه «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ» (نمل// 14) دانسته است.

استفهام تقریری در اصل همان استفهام انکاری است، و انکار یعنی نفی، و نفی نفی، اثبات می‌شود؛ بنابراین، استفهام تقریری، مفهومی مثبت را افاده می‌نماید؛ مانند: «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ» (زمر// 36) ؛ «أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ» (اعراف// 172) و «أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» (بقره// 106).

منابع

  1. البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه) جلد 2 : صفحه (331-338)
  2. الاتقان فی علوم القرآن جلد 3 : صفحه 269

اصطلاح‌نامه

اعم

استفهام مجازی

اخص

استفهام تفجع

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه استفهام تقریری ( علوم قرآنی ) به زیرصفحه استفهام تقریری ( علوم قرآنی )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • الاتقان فی علوم القرآن جلد 3 : صفحه 267، 269
  • البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه) جلد 2 : صفحه (331-338)، 335
  • البرهان فی علوم القرآن جلد 2 : صفحه 344