معنای نسبی ( اصول فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
توضیح مفهومی
معنای نسبی ( اصول فقه ) : معنای دلالت کننده بر نسبت
معنای نسبی، مدلول حروف و هیئتها است که افاده نسبت مینماید و نسبت، ربط میان دو چیز در ذهن و یا خارج است؛ برای مثال، مدلول هیئت فعل ماضی، نسبت تحققی است که بر تحقق و صدور حدث از فاعل دلالت مینماید، مانند این که در جمله ' ضرب زید '، ' ضرب ' از زید صادر شده و در خارج رخ داده است و نسبت فاعلی بر آن دلالت میکند؛ بنابراین، هیئت فعل ماضی معنای نسبی دارد.
حروف هم چون ' مِن '، ' اِلی '، ' علی ' و ' فی ' نیز افاده نسبت نموده و معنای نسبی دارد؛ برای مثال، ' فی ' جهت افاده نسبت ظرفیت میان ظرف و مظروف میآید.
نکته اول:
خصوصیت معنای نسبی، غیر مستقل بودن آن است، زیرا قوام نسبت، به وجود دو طرف آن است؛ از این رو استقلال ندارد.
نکته دوم:
معنای نسبی، یا از حرف و یا از هیئت به دست میآید و هیئت نیز شامل هیئت جمله تام و ناقص و هیئت اعراب است؛ برای مثال، در جمله: ' ضربت زیدا فی الدار ':
1. هیئت فعل بر نسبت فاعلی ـ صدور ضرب از فاعل ـ دلالت میکند؛
2. هیئت اعراب (تنوین نصب) در ' زیدا ' بر نسبت مفعولی دلالت میکند؛
3. حرف ' فی ' بر نسبت بین ظرف و مظروف ـ وقوع ضرب در خانه ـ دلالت میکند.
منابع
- فوائد الاصول جلد 1,2 : صفحه (39-41)
- اصول الفقه جلد 1 : صفحه 24
- شرح اصول فقه جلد 1 : صفحه (40-43)
- فرهنگ نامه اصول فقه
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «معنای نسبی ( اصول فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه معنای نسبی ( اصول فقه ) به زیرصفحه معنای نسبی ( اصول فقه )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.