عملکردها

اقباض

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۰ توسط Hashemi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

توضیح مفهومی

اقباض

اِقباض ( تسلیم؛ تحویل ): تحویل مال تعهّد شده به طرف مقابل.

در عقود مالی همچون خرید و فروش، اجاره و هبه و نیز غیر مالی که در آن تعهّد مالی شده همچون مهر در عقد نکاح، تحویل مال تعهّد شده از سوی متعهّد به طرف مقابل را اقباض گویند. هر چند چگونگی آن نسبت به اشیای مختلف، متفاوت است، لیکن حقیقت آن عبارت از هر اقدامی است که از نظر عرف، تحقّق بخش قبض (استیلا و تسلط طرف مقابل بر مال) در خارج گردد. 1 بنا بر این، اقباض در اموال غیر منقول - مانند خانه و زمین - به تخلیه و تحویل کلید آن و متمکن ساختن طرف مقابل در تصرف است و در اشیای منقول، بر حسب عرف رایج نسبت به کالاهای مختلف، تفاوت دارد. 2

حکم: حکم اقباض، به لحاظ نوع عقد، متفاوت است. اقباض در عقود لازم (--» عقد لازم) مانند بیع و اجاره، واجب و در عقود جایز (--» عقد جایز) همچون هبه (--» هبه) ، جایز است؛ بدین معنا که هبه کننده می‌تواند پیش از اقباض، از هبه خویش منصرف شود و مال مورد هبه را تحویل ندهد. اقباض در

مواردی نیز، شرط صحّت یا لزوم عقد است. در ذیل به مهم ترین مباحث مرتبط به اقباض در عقود اشاره می‌شود.

بیع: از شرایط کالای مورد معامله و بهای آن، قدرت شرعی یا عقلی فروشنده یا خریدار بر تحویل آن به دیگری است. 3 بر هر یک از فروشنده و خریدار واجب است در صورت عدم شرط تأخیر در عقد، کالا یا بهای آن را فوری به دیگری تحویل دهد و در صورت خودداری از تحویل، حاکم شرع او را بدین کار مجبور می‌کند. 4 شرط کردن تأخیر تحویل کالا یا بهای آن تا زمانی معیّن، جایز است. 5

رهن: رهن گذاردن آنچه تحویل آن ممکن نیست - مانند پرنده آسمان و ماهی دریا - صحیح نیست 6 (--» رهن) . در وجوب اقباض مال گرو گذاشته شده بر گرو گذار (راهن) در صورت درخواست گرو گیرنده (مرتهن) ، اختلاف است. 7

اجاره: دادن اجرت به اجیر پیش از اتمام کار و نیز تسلیم بهای اجاره به موجر توسط مستأجر پیش از تحویل مال مورد اجاره همچون خانه، واجب نیست. 8

نکاح: به قول مشهور، زن می‌تواند پیش از دخول و گرفتن مَهر، از تسلیم خود به شوهر خودداری کند، لیکن پس از دخول هر چند شوهر مهر را به او نداده باشد حق امتناع از تمکین ندارد. 9

اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت پرداخت نکردن مهر توسط شوهر در زمان تعیین شده، عقد باطل باشد، به قول مشهور، شرط باطل است، لیکن مهر و عقد صحیح است. 10 اگر مردی که مدّعی است مهر را به زن تسلیم کرده است، بر ادّعای خود بیّنه (--» بیّنه) نداشته باشد، قول زن بر عدم تسلیم پس از ادای سوگند پذیرفته است. 11

وقف: از شرایط صحّت یا لزوم وقف - بنا بر اختلاف در مسأله - اقباض به معنای قبض آن توسط موقوف علیه با اذن واقف است. بنا بر قول به شرط بودن اقباض در لزوم وقف، عقد وقف پیش از اقباض مال وقفی به موقوف علیه، جایز است و واقف می‌تواند آن را فسخ کند 12 و اگر پیش از اقباض بمیرد، وقف باطل می‌شود. 13

از شرایط مال وقفی آن است که اقباض آن صحیح باشد. بنا بر این، وقف شراب برای مسلمانان و نیز مالی که در دریا است، صحیح نیست 14 (--» وقف) .

صدقه: در صحّت صدقه علاوه بر ایجاب و قبول (--» ایجاب و قبول) ، اقباض به معنای قبض (گرفتن) آن به اذن مالک نیز شرط است و با قبض بدون اذن مالک، صدقه به گیرنده آن منتقل نمی‌شود. 15

سُکنی، رقبی و عمری: اقباض به معنای قبض به اذن مالک در سُکنی (--» سکنی) ، رُقبی (--» رقبی) و عُمری (--» عمری) شرط است، لیکن در این که شرط لزوم است یا صحّت، اختلاف است. 16

هبه: شرط حصول ملکیّت مال هبه شده برای هبه شونده، اقباض از سوی هبه کننده است. 17 اگر هبه کننده، بر اقباض، اقرار (--» اقرار) کند، علیه او حکم صادر می‌شود؛ هر چند مال مورد هبه در دست او باشد و پس از اقرار، انکار کند 18، لیکن اگر بگوید هبه کرده ام، امّا مال مورد هبه را تحویل نداده ام، سخنش پذیرفته می‌شود 19 (--» هبه) .

غصب: غاصبی که مال غصب شده در دستش تلف شده، در صورت مثلی بودن (--» مثلی) ، ضامن مثل آن است و در فرض موجود نبودن مثل، قیمت مثل در روز اقباض را باید به مالک بپردازد 20 (--» غصب) .

دیه: کسی که ملزم به پرداخت شتر حامله به عنوان دیه است، چنانچه شتر پس از حاضر شدن و پیش از اقباض آن سقط نماید، باید شتر حامله دیگری بپردازد 21 (--» دیه) .

ضمان پیش از اقباض: از قواعد معروف فقهی، قاعده ضمان قبل از اقباض است؛ بدین معنا که اگر کالای فروخته شده پیش از تحویل به خریدار، به آفت آسمانی یا توسط اجنبی تلف شود، فروشنده ضامن است (--» قاعده ضمان قبل از اقباض) .

1 - جواهر الکلام 23 150.

2 - 148 - 156.

3 - 22 384 - 393.

4 - 23 144 - 145.

5 - 147.

6 - 25 129.

7 - 102؛ فقه الصادق 20 61 و مهذّب الاحکام 21 77.

8جواهر الکلام 27 220.

9 - 31 41 - 44 و فقه الصادق 22 149.

10 - جواهر الکلام 31 96.

11 - 139.

12 - 28 9 - 11.

13 - 64.

14 - 15 و 17.

15 - 127.

16 - 133 - 134.

17 - 162؛ 180 و 198.

18 - 168 - 169.

19 - 199.

20 - 37 94 - 95.

21 - 43 22.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 604

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «اقباض» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

تحویل ( اقباض )، تسلیم ( اقباض )

اعم

قبض و اقباض

اخص

به لحاظ عقد لازم:
اقباض در عقد جایز، اقباض در عقد لازم
به لحاظ عقد مالی:
اقباض در عقد غیر مالی، اقباض در عقد مالی
به لحاظ منقول:
اقباض غیرمنقول، اقباض منقول
به لحاظ موارد:
اقباض زمین مزارعه، اقباض صرف، اقباض عمل اجیر، اقباض عین منتفع بها

وابسته

تخلیه ( فقه )، دعوی اقباض، قاعده ضمان قبل از اقباض، قبض ( فقه )

== منابع ==index.php?catid=50

  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 11 : صفحه 316
  • الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 4 : صفحه 326
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 604
  • مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 1 : صفحه 523