عملکردها

مکر ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۰ توسط Hashemi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

حیله

حیله: چاره اندیشی ویژه جهت رسیدن به مقصود/ نیرنگ، فریب و خدعه.

غرض از حیله به معنای نخست، توصل جستن به اسباب دارای آثار شرعی برای اسقاط چیزی است، مانند به‏کارگیری حیله در ربا) ر ربا (به منظور فرار از آن؛ در حالی که بدون اِعمال آن، شخص به ربا مبتلا می‏شود. از آن در بسیاری از ابواب، از جمله تجارت، نکاح و طلاق سخن گفته‏اند.

حکم: حیله به لحاظ تکلیفی به دو قسم جایز و حرام تقسیم می‏شود. حیله جایز عبارت است از دست یازیدن به وسیله‏ای مباح در شرع برای رسیدن به امری مباح. در مقابل آن حیله حرام قرار دارد که

عبارت است از توصل به ابزاری ممنوع از نظر شرع برای دستیابی به امری مباح. 1

از لحاظ حکم وضعی تفاوتی بین حیله جایز و حرام نیست؛ از این رو، در حیله حرام هرچند حیله گر مرتکب گناه می‏شود، لیکن اثر حیله جایز را دارد. 2 البته بعضی حیله‏ها باطل است و اثری بر آنها مترتب نیست، همچون حیله‏ای که نافی غرض اصل مشروعیت حکمی باشد، مانند اینکه شخصی که ده هزار تومان خمس یا زکات بر ذمّه دارد، کالایی را که ارزش آن هزار تومان است به ده هزار تومان به فقیر مستحق خمس یا زکات بفروشد و بهای آن را بابت ده هزار تومان بدهی بر ذمّه حساب کند. 3

حیله جایز: مصادیق حلیه جایز در فقه فراوان است، از جمله:

1. در معامله دو کالای همجنس برای فرار از ربا راههایی ذکر شده است، یک راه این است که هر یک از دو طرف کالای خود را به دیگری قرض دهد و سپس ذمّه او را بری کند) ر ابراء (بدون آنکه در قرض شرط شده باشد.

2. برای اسقاط حق شفعه، شریک سهم خود را به خیلی بیشتر از قیمت متعارف آن به خریدار می‏فروشد، سپس بخشی از آن را از خریدار دریافت و باقی مانده را ابراء می‏کند. در این صورت، اعمال حق شفعه توسط شریک) شفیع (منوط به پرداختن بهای تعیین شده در عقد است و به جهت فزونی آن، شفیع از اعمال حق شفعه صرف نظر می‏کند. 4

3. فروختن برده فراری‏ای که هیچ یک از خریدار و فروشنده توان گرفتن او را ندارند صحیح نیست، مگر آنکه او را با کالایی دیگر که خرید و فروش آن به تنهایی صحیح باشد ضمیمه کنند. 5

4. هرگاه چند مرد بخواهند زنی را متعه کنند، برخی گفته‏اند: نفر اوّل او را متعه می‏کند و پس از دخول، مدت را به او می‏بخشد. سپس دوباره او را متعه می‏کند و بدون دخول مدت را می‏بخشد. در این صورت نفر دوم بلافاصله می‏تواند او را به عقد موقت خود در آورد، بدون آنکه نیاز باشد زن عدّه نگه دارد و نفر دوم همان کار را می‏کند که نفر اوّل کرده است و همین طور

سایر افراد. قائلان به این قول علّت آن را چنین بیان کرده‏اند که متعه بار دوم بدون دخول بوده است و جدایی غیر مسبوق به دخول عدّه ندارد. لیکن در مقابل، برخی آن را نپذیرفته و این حیله را باطل دانسته‏اند. 6

5. برای عدم حصول محرمیت با رضاع، زن شیرده دیگری در اثنای شیر خوردن کودک از زن اوّل، او را شیر می‏دهد7) ر رضاع (.

6. برای اینکه معامله لازم و خیار مجلس) ر خیار مجلس (ساقط گردد، یکی از دو طرف پس از معامله بلافاصله از مجلس بیرون می‏رود. 8

7. هرگاه کسی مدّعی طلبی از دیگری باشد که قبلاً بدهکار به او پرداخت کرده یا وی ذمّه بدهکار را بری کرده است؛ امّا بدهکار بیم دارد که اگر ادعای ابراء یا پرداخت آن را بکند، به جهت نداشتن بیّنه) ر بیّنه (برآن، قسم متوجه مدّعی گردد و در نتیجه به نفع او حکم شود، بدهکار می‏تواند اصل طلب را انکار کند و بر آن قسم بخورد، به شرط آنکه توریه) ر توریه (کند تا دروغ نگفته باشد. 9

8. از راههای حصول محرمیّت این است که مردی پسر نابالغ خود را به طور موقّت به عقد زنی در آورد، یا دختر نابالغ خویش را به طور موقّت به عقد مردی در آورد. در صورت نخست، میان آن زن و پدر کودک و در صورت دوم، میان آن مرد و مادر و همچنین مادر بزرگ آن کودک محرمیّت حاصل می‏گردد. البته برخی چنین عقدی را صحیح ندانسته‏اند. 10

9. گرفتن مبلغی اضافه بر بهای کالا از خریدار به جهت تأخیر انداختن زمان پرداخت بهای آن، ربا و حرام است؛ لیکن برای فرار از ربا جایز است فروشنده کالایی دیگر به خریدار بفروشد و آن زیادی را با شرط تأخیر در پرداخت بهای کالای اوّل تا مدتی معین، در بهای آن کالا قرار دهد. 11

حیله حرام

1. چنانچه زنی از شوهرش متنفر باشد و به قصد بطلان عقد ازدواجشان مرتد) ر ارتداد (گردد، در صورتی که

ارتداد قبل از دخول باشد، عقد باطل و جدایی محقق می‏شود؛ اما اگر ارتداد بعد از دخول صورت گیرد، جدایی منوط به پایان یافتن عدّه قبل از توبه است. برخی در بطلان عقد به سبب ارتداد صوری بدون تحقق آن در واقع و اعتقاد اشکال کرده‏اند. 12

2. هرگاه زنی برای جلوگیری از ازدواج شوهرش با زنی معیّن، پسرش را وادار به زنا با آن زن کند، بنابر قول به نشر حرمت به زنا، زن یاد شده بر آن مرد حرام می‏گردد و او نمی‏تواند با آن زن ازدواج کند13) ر نشر حرمت (.

از حیله به معنای دوم در بابهایی نظیر جهاد، تجارت، شهادات و حدود سخن گفته‏اند.

حکم: فریب دادن مسلمان حرام است. 14 خدعه در جنگ جایز است. 15

قاعده غرور: از قواعد مشهور فقهی قاعده غرور است؛ بدین معنا که کسی که فریب خورده و بر اثر آن متحمل خساراتی شده، برای جبران زیانهای وارد شده، به فریب دهنده مراجعه می‏کند و بر فریب دهنده واجب است خسارات وارد شده را جبران نماید16) ر قاعده غرور (.

حیله در شهادت: هرگاه گواهان با شهادت دروغ خود حاکم را فریب دهند، به گونه‏ای که منجرّ به صدور حکم اشتباهی از سوی حاکم گردد، در صورت ثبوت آن نزد حاکم، حکم نقض می‏شود و خساراتی که از ناحیه شهادتِ باطل پدید آمده بر عهده شهود است. اگر خسارت مالی باشد باید آن را جبران کنند، ضمن آنکه تعزیر) ر تعزیر (می‏گردند و در میان مردم گردانده می‏شوند تا همگان آنان را بشناسند، و چنانچه خسارت جانی یا قطع عضوی باشد، قصاص می‏شوند17) ر شهادت (.

حیله در گرفتن مال دیگری: اگر کسی با حیله مال دیگری را به چنگ آورد، مانند اینکه با جعل سند از طرف کسی اموال او را تصاحب کند، حدّ سرقت) قطع انگشتان دست (بر او جاری نمی‏شود، بلکه تعزیر می‏گردد. 18

1. الخلاف 2 492 /4. شرائع الاسلام 596 /3؛ ارشاد الأذهان 3 46 /2. الحدائق الناضرة 376 /25 و 379 - 378؛ جواهر الکلام 4 202 /32.

جامع المقاصد 5 443 /6. جواهر الکلام 6 397 - 393 /22. الحدائق الناضرة 7 383 - 379 /25. الانوار اللوامع 9 534. 8 534 - 533 /14. الحدائق الناضرة 387 /25؛ جواهر الکلام 10 204 /32. الدرر النجفیة 11 207 - 205 /3. جواهر الکلام 12 121 - 120 /23. مسالک الافهام 204 /9؛ الحدائق الناضرة 379 /25؛ الانوار اللوامع 13 536 /14. شرائع الاسلام 14 596 /3. حاشیة مجمع الفائدة 15 35 - 34. قواعدالاحکام 487 /1؛ جواهرالکلام16 79 /21. القواعد الفقهیة) مکارم (17 293 - 281 /2. الروضة البهیة 159 - 158 /3؛ تحریر الوسیلة 18 454 /2. الروضة البهیة 304 /9.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 403

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «مکر ( فقه )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

اغترار ( فقه )، تزویر ( فقه )، حیله ( خدعه )، خداع، خدعه ( فقه )، خدیعه ( فقه )، فریب ( فقه )، نیرنگ ( فقه )

اعم

گناه ( فقه )

اخص

خلابه، غرر، مکر در جهاد، مکر در معامله

وابسته

امن از مکر خدا ( فقه )، موعظه مومن، وصیت حیله

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه مکر ( فقه ) به زیرصفحه مکر ( فقه )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید. == منابع ==%D9%85%DA%A9%D8%B1

  • اصطلاحات فقهی : صفحه 200
  • الفتاوی المیسرة : صفحه 386
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 18 : صفحه 328
  • حواریات فقهیه : صفحه 298
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 403
  • مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 3 : صفحه 1782
  • مهذب الاحکام جلد 8 : صفحه 119
  • موسوعة فقه سفیان الثوری : صفحه 206