تفاوت میان نسخههای «آیه قصاص (علوم قرآنی )»
از دانشنامه علوم اسلامی
جز (۱ نسخه واردشده) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۵۷
توضیح مفهومی
آیه قصاص ( علوم قرآنی ) : آیه 179 بقره، در باره فلسفه حکم قصاص
به آیه 179 سوره بقره «آیه قصاص» میگویند: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ «و برای شما در قصاص حیات و زندگی استای صاحبان خرد، تا شما تقوی پیشه کنید».
قصاص، از ماده «قَصَّ» به معنای جستجو و پیگیری از آثار چیزی است، و هر امری که پشت سر هم آید عرب آن را «قصّه» میگوید. و از آنجا که قصاص، قتلی است که پشت سر قتل دیگری قرار میگیرد این واژه در مورد آن به کار رفته است.
شأن نزول: عادت عرب جاهلی بر این بود که اگر کسی از قبیله آنها کشته میشد تصمیم میگرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند به خاطر کشته شدن یک فرد تمام طائفه قاتل را نابود کنند. به همین مناسبت، آیه 178 بقره نازل شد و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثی بِالْأُنْثی فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدی بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ»؛ «ای افرادی که ایمان آوردهاید! حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است، آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند (و در طرز پرداخت دیه، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد) و قاتل نیز به نیکی دیه را به ولی مقتول بپردازد (و در آن مسامحه نکند) این تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما و کسی که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکی خواهد داشت».
این حکم اسلامی، در واقع حد وسطی بود میان دو حکم مختلف که در آن زمان وجود داشت؛ بعضی قصاص را لازم میدانستند و چیزی جز آن را مجاز نمیشمردند و بعضی تنها دیه را لازم میشمردند، اسلام قصاص را در صورت عدم رضایت اولیای مقتول، و دیه را به هنگام رضایت طرفین قرار داد.
آیه بعد با یک عبارت کوتاه و بسیار پر معنا، پاسخ بسیاری از سؤالات را در زمینه مساله قصاص بازگو میکند. این آیه که از ده کلمه ترکیب شده، و در نهایت فصاحت و بلاغت است، به خوبی نشان میدهد که قصاص اسلامی به هیچ وجه جنبه انتقامجویی ندارد، بلکه دریچهای است به سوی حیات و زندگی انسانها. از یک سو ضامن حیات جامعه است، زیرا اگر حکم قصاص وجود نداشت و افراد سنگدل احساس امنیت میکردند جان مردم بیگناه به خطر میافتاد، همانگونه که در کشورهایی که حکم قصاص به کلی لغو شده آمار قتل و جنایت به سرعت بالا رفته است. و از سوی دیگر مایه حیات قاتل است؛ چرا که او را از فکر آدمکشی تا حد زیادی باز میدارد و کنترل میکند. و از سوی سوم به خاطر لزوم تساوی و برابری، جلو قتلهای پی در پی را میگیرد، و به سنتهای جاهلی که گاه یک قتل مایه چند قتل و آن نیز به نوبه خود مایه قتلهای بیشتری میشد پایان میدهد، و از این راه نیز مایه حیات جامعه است. و با توجه به اینکه حکم قصاص مشروط به عدم عفو است دریچه دیگری نیز به حیات و زندگی گشوده میشود.
گروهی- بی توجه به فواید این حکم- انتقاداتی از این قبیل بر قصاص وارد کردهاند:
1. جنایتی که قاتل مرتکب شده بیش از این نیست که انسانی را از بین برده است، ولی شما به هنگام قصاص همین عمل را تکرار میکنید!
پاسخ: از بین بردن افراد مزاحم و خطرناک گاه بهترین وسیله برای رشد و تکامل اجتماع است، و چون در اینگونه موارد مساله قصاص ضامن حیات و ادامه بقا میباشد شاید از این رو قصاص به عنوان غریزه در نهاد انسان گذارده شده است. نظام طب، کشاورزی، دامداری همه و همه روی این اصل عقلی (حذف موجود خطرناک و مزاحم) بنا شده زیرا میبینیم به خاطر حفظ بدن، عضو فاسد را قطع میکنند، و یا به خاطر نمو گیاه شاخههای مضر و مزاحم را میبرند، کسانی که کشتن قاتل را فقدان فرد دیگری میدانند تنها دید انفرادی دارند، اگر صلاح اجتماع را در نظر بگیرند و بدانند اجرای قصاص چه نقشی در حفاظت و تربیت سایر افراد دارد در گفتار خود تجدید نظر میکنند.
2. قصاص جز انتقامجویی و قساوت نیست، این صفت ناپسند را باید با تربیت صحیح از میان مردم برداشت، در حالی که طرفداران قصاص هر روز به این صفت ناپسند انتقامجویی روح تازهای میدمند!
پاسخ: اصولا تشریع قصاص هیچگونه ارتباطی با مساله انتقامجویی ندارد، زیرا انتقام به معنی فرونشاندن آتش غضب به خاطر یک مساله شخصی است، در حالی که قصاص به منظور پیشگیری از تکرار ظلم و ستم بر اجتماع است و هدف آن عدالتخواهی و حمایت از سایر افراد بیگناه میباشد.
3. آدمکشی گناهی نیست که از اشخاص عادی یا سالم سرزند، حتما قاتل از نظر روانی مبتلا به بیماری است، و باید معالجه شود، و قصاص دوای چنین بیمارانی نمیتواند باشد.
پاسخ: در بعضی موارد این سخن صحیح است و اسلام هم در چنین صورتهایی برای قاتل دیوانه یا مثل آن حکم قصاص نیاورده است، اما نمیتوان مریض بودن قاتل را به عنوان یک قانون و راه عذر عرضه داشت، زیرا فسادی که این طرح به بار میآورد و جراتی که به جنایتکاران اجتماع میدهد برای هیچکس قابل تردید نیست، و اگر این استدلال در مورد قاتل صحیح باشد در مورد تمام متجاوزان و کسانی که به حقوق دیگران تعدی میکنند نیز باید صحیح باشد، زیرا آدمی که دارای سلامت کامل عقل است هرگز به دیگران تجاوز نمیکند، و به این ترتیب تمام قوانین جزائی را باید از میان برداشت، و همه متعدیان و متجاوزان را به جای زندان و مجازات به بیمارستانهای روانی روانه کرد.
4. مسائلی که مربوط به نظام اجتماعی است باید دوش به دوش اجتماع رشد کند، بنابراین قانونی که در هزار و چهارصد سال پیش از این پیاده میشده نباید در اجتماع امروز عملی شود!
پاسخ: ادعای مزبور در برابر توسعه وحشتناک جنایات در دنیای امروز و آمار کشتارهای میدانهای نبرد و غیر آن ادعای بیارزشی است، و به خیالبافی شبیهتر است، و به فرض که چنین دنیایی به وجود آمد، با توجه به اینکه اسلام قانون عفو را در کنار قصاص گذارده و هرگز قصاص را راه منحصر معرفی نکرده است، مسلما در چنان محیطی خود مردم ترجیح خواهند داد که قاتل را عفو کنند، اما در دنیای کنونی که جنایاتش تحت لفافههای گوناگون قطعا از گذشته بیشتر و وحشیانهتر است حذف این قانون جز اینکه دامنه جنایات را گسترش دهد اثری ندارد.
5. آیا بهتر نیست به جای قصاص، قاتلان را زندانی کنیم و با کار اجباری از وجود آنها به نفع اجتماع استفاده نمائیم؟ با این عمل هم اجتماع از شر آنان محفوظ میماند، و هم از وجود آنها حتی المقدور استفاده میشود.
پاسخ: هدف از قصاص همانطور که قرآن تصریح میکند حفظ حیات عمومی اجتماع و پیشگیری از تکرار قتل و جنایات است، مسلما زندان نمیتواند اثر قابل توجهی داشته باشد، و به همین دلیل در کشورهایی که حکم اعدام لغو شده در مدت کوتاهی آمار قتل و جنایت فزونی گرفته، به خصوص اگر حکم زندانی افراد- طبق معمول- در معرض بخشودگی باشد که در این صورت جنایتکاران با فکری آسودهتر و خیالی راحتتر دست به جنایت میزنند.
6. چرا مرد جنایتکار بخاطر کشتن زن قصاص نمیشود؟
پاسخ: مفهوم آیه این نیست که مردم نباید در برابر زن قصاص شود بلکه همانطور که در فقه اسلام مشروحا بیان شده اولیای زن مقتول میتوانند مرد جنایتکار را به قصاص برسانند به شرط آنکه نصف مبلغ دیه را بپردازند. به عبارت دیگر: منظور از عدم قصاص مرد در برابر قتل زن، قصاص بدون قید و شرط است ولی با پرداخت نصف دیه، کشتن او جایز است. و پرداخت مبلغ مزبور برای اجرای قصاص نه بخاطر این است که زن از مرتبه انسانیت دورتر است و یا خون او کمرنگتر از خون مرد است، این توهمی است کاملا بیجا و غیر منطقی که شاید لفظ و تعبیر «خون بها» ریشه این توهم شده است، پرداخت نصف دیه تنها به خاطر جبران خسارتی است که از قصاص گرفتن از مرد متوجه خانواده او میشود. توضیح اینکه: مردان غالبا در خانواده عضو مؤثر اقتصادی هستند و مخارج خانواده را متحمل میشوند و با فعالیتهای اقتصادی خود چرخ زندگی خانواده را به گردش در میآورند، بنابراین تفاوت میان از بین رفتن مرد و زن از نظر اقتصادی و جنبههای مالی بر کسی پوشیده نیست که اگر این تفاوت مراعات نشود خسارت بیدلیلی به بازماندگان مرد مقتول و فرزندان بیگناه او وارد میشود، لذا اسلام با قانون پرداخت نصف مبلغ در مورد قصاص مرد رعایت حقوق همه افراد را کرده و از این خلاء اقتصادی و ضربه نابخشودنی، که به یک خانواده میخورد جلوگیری نموده است، اسلام هرگز اجازه نمیدهد که به بهانه لفظ «تساوی» حقوق افراد دیگری مانند فرزندان شخصی که مورد قصاص قرار گرفته پایمال گردد. البته ممکن است زنانی برای خانواده خود، نانآورتر از مردان باشند، ولی میدانیم احکام و قوانین بر محور افراد دور نمیزند بلکه کل مردان را با کل زنان باید سنجید.
منابع
- تفسیر نمونه جلد 1 : صفحه 604
- الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 1 : صفحه 174
- مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 1 : صفحه 481
- المیزان فی تفسیر القرآن جلد 1 : صفحه 433
- التفسیر الکبیر جلد 5 : صفحه 229
- تفسیر نور الثقلین جلد 1 : صفحه 158
- تفسیر القمی جلد 1 : صفحه 65
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «آیه قصاص ( علوم قرآنی )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
نمایههای موضوعی
جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاحنامه).
برای دسترسی به نمایههای شامل واژه آیه قصاص (علوم قرآنی ) به زیرصفحه آیه قصاص (علوم قرآنی )/نمایههای موضوعی مراجعه کنید.
منابع
- البرهان فی علوم القرآن (با حاشیه) جلد 3 : صفحه 222
- التفسیر الکبیر جلد 5 : صفحه 229
- التمهید فی علوم القرآن جلد 5 : صفحه 59، 61
- الدر المنثور فی التفسیر بالماثور جلد 1 : صفحه 174
- المیزان فی تفسیر القرآن جلد 1 : صفحه 433
- تفسیر القمی جلد 1 : صفحه 65
- تفسیر نمونه جلد 1 : صفحه 604
- تفسیر نور الثقلین جلد 1 : صفحه 158
- مجمع البیان فی تفسیرالقرآن جلد 1 : صفحه 481