استخلاف ( فقه )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
استخلاف: جانشین قرار دادن.
گاهی به جای استخلاف، ' استنابه ' به کار میرود. از این عنوان در بابهای صلات و قضاء سخن رفته است.
صلات: اگر عذری مانند بطلان وضو، خون دماغ و شکم درد یا کاری برای امام جماعت یا جمعه پیش آید که مانع اتمام نماز با مأمومان گردد، جایز است کسی را که واجد شرایط است به جانشینی خویش برگزیند تا نماز را با مأمومان تمام کند. 1
قضاء: اگر قاضی منصوب از جانب امام معصوم علیه السّلام، در استخلاف اذن داشته باشد، میتواند برای قضاوت، فرد دیگری را به جانشینی خویش برگزیند. همچنین است در صورتی که امام قاضی را به نحو مطلق نصب کند، لیکن شاهد بر اذن در استخلاف وجود داشته باشد مانند آن که وی در منطقهای به قضاوت نصب شده باشد که کار قضاوت به طور معمول از عهده یک نفر بر نمیآید. 2
اگر قاضی منصوب بمیرد، در بطلان نیابت قاضی جانشین، اختلاف است. برخی تفصیل داده و گفتهاند: اگر قاضی منصوب جانشین خود را به استناد اذن خاص از امام برگزیده است، نیابت باطل نمیشود و اگر گزینش جانشین مستند به قرینه بوده است، نیابت باطل میشود 3 (--' قضاوت) .
1 - جواهر الکلام 13 369.
2 - 40 47.
3 - 65 - 67.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 404
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «استخلاف ( فقه )» بجای واژههای زیر استفاده کنید: