عملکردها

دار آویختن محارب ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها

توضیح مفهومی

دار آویختن محارب ( فقه ) : از مجازات‌های محاربه کننده و به معنای به دار آویختن

صلب (به فتح صاد و سکون لام) به معنای به دار آویختن [۱] ، یکی از عقوبت‏های چهارگانه‏ای است که برای محارب - کسی که با بیرون آوردن سلاح، موجبات وحشت مردم را فراهم نموده - در نظر گرفته شده است.

در متون فقهی مسئله صلب محارب از چند جهت محل بحث است:

1 - از جهت وجوب اجرای این عقوبت، که با توجه به اختلاف فقها درباره اجرای عقوبت‏های چهارگانه به صورت 'تخییر' - اختیار امام در اجرای این عقوبات - یا 'ترتیب'، متفاوت است که عبارت است از:

1-1- بر اساس نظر قائلان به « تخییر » می‌توان محاربه کننده را به مجرد بیرون آوردن سلاح و ترساندن مردم، به دار آویخت و این

به دار آویختن، طبیعتا به صورت زنده است. [۲]

1 - 2 - امّا طبق نظر قائلان به 'ترتیب' چند صورت برای آن مطرح است:

1 - 2 - 1 - صلب محارب بعد از قطع دست و پا و کشتن آن؛ این حکم در صورتی است که محارب، مرتکب قتل شده و اموال مردم را هم دزدیده باشد. مشهور فقهایی که قائل به 'ترتیب'‌اند، متعرض این مطلب شده‏اند. [۳]

1 - 2 - 2 - صلب محارب، بعد از قصاص و کشتن او؛ ابن حمزه در 'وسیله' متعرض این مسئله شده و معتقد است اگر محاربه کننده مرتکب جرح و قتل شده باشد ابتدا باید قصاص شده و سپس کشته شود و بعد از آن به دار آویخته شود. [۴]

1 - 2 - 3 - صلب محارب بعد از کشتن او؛ این صورت را نیز ابن حمزه مطرح کرده و می‏نویسد: در صورتی که محارب به قصد گرفتن مال، نه کشتن، کسی را به قتل برساند، ابتدا باید کشته و سپس به دار آویخته شود. [۵]

2 - از جهت کیفیت صلب محارب که طبق نظر قائلان به 'تخییر'، اگر امام عقوبت'صلب' را برای محارب برگزیند، باید به صورت زنده به دار آویخته شود. امّا بر اساس عقیده قائلان به 'ترتیب' ابتدا باید کشته شده و سپس به دار آویخته شود. [۶]

در میان اهل سنت نیز 'اوزاعی'، 'مالک'، 'لیث'، 'ابو حنیفه' و 'ابو یوسف' معتقدند که محارب باید زنده به دار آویخته شده و سپس در همان حالت، کشته شود؛ دلایل این دیدگاه عبارت است از:

اولا: به دار آویخته شد‏ن، خود نوعی عقوبت در کنار عقوبت‏های دیگر است و پر واضح است که عقوبت، تنها درباره انسان زنده معنا دارد نه انسان مرده؛

ثانیا: 'صلب' به عنوان جزاء محارب مطرح است و لذا باید در حال حیات محارب بر او اجرا شود؛

ثالثا: 'صلب' بعد از قتل محارب، مانع تکفین و دفن محارب بوده و کاری که مانع کفن و دفن کسی باشد، جایز نیست. [۷]

اما 'شافعی' معتقد است به دار آویختن محارب باید بعد از کشته شدن او باشد؛ دلیلش عبارت است از:

اولا: خدای تعالی کشتن محارب را لفظا بر 'صلب' او مقدم داشته است و تقدم نیز بر ترتیب میان آن دو دلالت دارد، لذا واجب است کشتن محارب مقدم داشته شود؛

ثانیا: در زبان شرع، هرگاه واژه 'قتل' به صورت مطلق استعمال شود، مقصود کشتن با شمشیر است و به همین جهت پیامبر (ص) فرمود: خداوند احسان و نیکویی را نسبت بر تمام چیزها واجب کرده است پس هر گاه خواستید کسی را بکشید، نیکو بکشید' و شکی نیست که بهترین نوع کشتن نیز، کشتن با شمشیر است؛

ثالثا: به دار آویختن محارب به صورت زنده، عذاب دادن او است، در حالی که پیامبر (ص) از عذاب دادن حیوان، نهی کرده است.

'ابن قدامه' در ادامه می‏نویسد: هدف تشریع صلب، عبرت برای دیگران است زیرا آشکار کردن کار محارب، از طریق به دار آویختن او، خود عاملی برای بازداشتن دیگران از ارتکاب چنین عملی است. [۸]

3 - کمیّت و مدت صلب که از دو جهت محل بحث است:

یک: لزوم و عدم لزوم باقی ماندن محارب بر روی درخت به اندازه سه روز که در این باره چند قول مطرح است:

الف: قول مشهور فقهای شیعه و اهل سنت؛ بر اساس این قول مدت به دار آویختن محارب نباید بیش از سه روز باشد و لذا در روز چهارم باید پائین آورده شده و در صورتی که قبل از به دار آویخته شدن به او دستور غسل نداده باشند، غسل و کفن داده شده و پس از نماز میت به خاک سپرده می‏شود؛ دلیلی که برای این قول مطرح شده عبارت است:

1 - اجماع، که شیخ طوسی در کتاب 'خلاف' مدعی آن است؛ [۹]

2 - ظهور نهی در روایت سکونی از امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) که فرمود: 'به دار آویخته شده را بعد از سه روز به حال خود رها نکنید، تا این که پائین آورده و دفن نمائید؛ [۱۰]

3 - روایت امام صادق (ع) که فرمود: 'امیر المؤمنین علی (ع) مردی را در 'حیره' سه روز به دار آویخت سپس در روز چهارم او را پائین کشیده و بر او نماز (میت) خوانده و دفن نمود.

دو روایت فوق به اعتقاد صاحب ریاض در زمره روایات قوی است.

4 - روایت دیگر سکونی از امام صادق (ع) که فرمود: 'به دار آویخته شده بعد از سه روز پائین آورده شده و غسل و دفن‏می شود و به دار آویختن او بیش از سه روز جایز نمی‏باشد'. [۱۱]

ب: قول مرحوم خوانساری در'جامع المدارک' که معتقد است اکتفا شود به همان چیزی که واقع شده است. [۱۲]

ظاهرا مقصود ایشان این است که اگر بعد از سه روز زنده باشد، عقوبتش همان درد و رنج سه روزه است لذا باید رها گردانیده شود.

ج - قولی که معتقد است اگر چه به دار آویختن محارب بیش از سه روز جایز نیست لیکن در صورتی که محارب، زنده به دار آویخته شود، باید به اندازه کشته شدن او صبر نمود. این قول از سید یزدی در 'عروه' و عبد الاعلی سبزواری در 'مهذب الاحکام' است.

دلیلشان این است که مسئله سه روز جهت به دار آویختن محارب در روایات باب، موضوعیت نداشته بلکه از باب طریقیت برای مرگ محارب است و دیگر اینکه در دل مردم رعب و وحشت انداخته و بدین سبب آن‏ها را از انجام این منکر باز دارند. [۱۳]

د - مدت صلب محاربه به اندازه‏ای است که مردم از وضعیت او آگاه بشوند؛ معیار این قول که از اهل سنت است، شهرت می‌باشد؛ ابن قدامه این قول را به 'خرقی' نسبت داده و خود نیز آن را پذیرفته و قول آن عده از اهل سنت که می‏گویند مدت صلب باید به انداه سه روز باشد را صحیح نمی‌داند؛ دلیل او این است که گذاشتن مرده به اندازه سه روز بر روی درخت، موجب پوسیده شدن آن است که هم سبب اذیت مردم از بوی بد میّت و هم مانع غسل و دفن میت است. [۱۴]

ه - مدت صلب باید به اندازه‏ای باشد که اسم 'صلب' - به دار آویختن - بر آن صدق بکند؛ ابو بکر از اهل سنت این قول را اختیار کرده است [۱۵] ؛ دلیل او این است که هدف از تشریع به دار آویختن محارب، عقوبت کردن اوست لذا آنچه که تشریع شده، اصل 'صلب' است نه استمرار صلب. [۱۶]

و - قول به استمرار صلب تا آن جاکه چربی گوشت او آب شده و جاری ‏شود، زیرا 'صلب' را از آن جهت که موجب سیلان صلیب (ودک یعنی چربی گوشت) مصلوب می‏شود، 'صلب' نامیده‏اند. این قول از یحیی بن شرف النووی از علمای اهل سنت در 'روضه الطالبین' است. [۱۷]

ب: ملاک احتساب سه روز در صورت لزوم صلب به اندازه سه روز. در این باره دو نظر است:

1 - مقصود از سه روز، فقط سه روز است نه سه روز و سه شب، چرا که وجود سه شب در این ایام مدخلیت ندارد، بلکه وجود دو شب متوسط نیز کفایت می‏کند چرا که ایام سه روز متوقف بر آن است. بنابر این اگر محاربی در اول روزبه دار وآیخته شد، پائین آوردن آن در غروب روز سوم، لازم و واجب است. شهید در « مسالک » و « شرح لمعه » و صاحب ریاض این نظر را برگزیده‏اند. [۱۸]

2-مقصود از سه روز، سه روز و سه شب است، زیرا در مفهوم سه روز، سه شب نیز نهفته است. صاحب جواهر این نظر را برگزیده و معتقد است مقتضای روایت سکونی از امام صادق (ع) که فرمود: « امیر المؤمنین فردی را در حیره به دار آویخت و در روز چهارم آن را پائین کشید »، نیز این است که شب سوم نیز در زمره این ایام است [۱۹] . شهید ثانی هم در شرح لمعه و صاحب ریاض نیز این قول را احتمال داده‏اند.

پانوشت

  1. لسان العرب : صفحه صلب ماده صلب
  2. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 15 : صفحه 16
  3. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 15 : صفحه 16
  4. سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 9 : صفحه 164
  5. سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 9 : صفحه 164
  6. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 15 : صفحه 16
  7. جلد 10 : صفحه 303
  8. جلد 10 : صفحه 304
  9. سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 40 : صفحه 54
  10. ریاض المسائل جلد 10 : صفحه 213
  11. ریاض المسائل جلد 10 : صفحه 213
  12. جامع المدارک فی شرح المختصرالنافع جلد 7 : صفحه 170
  13. مهذب الاحکام جلد 28 : صفحه 127
  14. جلد 10 : صفحه 304
  15. جلد 10 : صفحه 304
  16. قواعدالاحکام جلد 5 : صفحه 411
  17. روضة الطالبین جلد 7 : صفحه 366
  18. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 15 : صفحه 17
  19. جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 41 : صفحه 591

منابع

  1. جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 41 : صفحه 589
  2. جلد 10 : صفحه 303
  3. جلد 10 : صفحه 302
  4. جلد 10 : صفحه 302
  5. الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 9 : صفحه 301
  6. ریاض المسائل جلد 10 : صفحه 213

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «دار آویختن محارب ( فقه )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

صَلب محارب

اعم

حد محارب، دار آویختن

اخص

دار آویختن محارب زنده، دار آویختن محارب مقتول، دار آویختن محارب میت

وابسته

تبعید محارب ( فقه )، غسل محارب، محارب ( فقه )، مدت صلب محارب

منابع

  • جلد 10 : صفحه 302، 303، 304
  • الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة جلد 2 : صفحه 60
  • الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 9 : صفحه 294، 301، 302
  • المغنی و الشرح الکبیرعلی متن المقنع جلد 10 : صفحه 297، 302
  • ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد جلد 4 : صفحه 543
  • تحریرالوسیله جلد 2 : صفحه 493
  • تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله جلد 14 : صفحه 8
  • تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله : صفحه 512-526
  • جامع المدارک فی شرح المختصرالنافع جلد 7 : صفحه (168-169)، 170
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 41 : صفحه 565، 589، 591
  • روضة الطالبین جلد 7 : صفحه 366
  • ریاض المسائل جلد 10 : صفحه 213
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 23 : صفحه 20، 170، 371، 432
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 31 : صفحه 240
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 40 : صفحه 54
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 40-1 : صفحه 54
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 9 : صفحه 164
  • شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام جلد 4 : صفحه 182
  • فقه الامام جعفرالصادق جلد 6 : صفحه 304
  • فقه الحدود و التعزیرات : صفحه 812
  • قواعدالاحکام جلد 3 : صفحه 569
  • قواعدالاحکام جلد 5 : صفحه 411
  • کتاب السرائرالحاوی لتحریرالفتاوی جلد 3 : صفحه 505
  • کشف الرموز فی شرح المختصر النافع جلد 2 : صفحه 588
  • مبانی تکملة المنهاج جلد 1 : صفحه 318+322، 322
  • مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة جلد 9 : صفحه 257
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 15 : صفحه 8، 16، 17
  • مهذب الاحکام جلد 28 : صفحه 124، 127