جو ( غله )
از دانشنامه علوم اسلامی
بر روی "◄" کلیک کنید)
توضیح مفهومی
جو
جو: از غلاّت/ واحد وزن و طول.
جو، گاه به لحاظ جنس آن مطرح و موضوع احکامی قرار گرفته و گاه به عنوان واحد طول و وزن از آن یاد شده است. نگاه نخست به جو، نگاه استقلالی است که از آن به »شعیر« یاد میشود و نگاه دوم، نگاه طریقی است که از آن به »شعیره« تعبیر میشود. از جو به معنای
اوّل در بابهای طهارت، صلات، زکات، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
آب جو: از جو، با روشی خاص نوشابهای گرفته میشود به نام »فُقّاع« که نوشیدن آن حرام و نزد همه قائلان به نجاست خمر، نجس است، هرچند مست کننده نباشد) ر فقّاع (. چنان که از انواع مست کنندهها، شراب تهیّه شده از جو است که از آن به »مِرز« یا »جِعَه« یاد میشود. 1
نان جو: خوردن نان جو و ترجیح آن بر نان گندم و دیگر نانها مستحب است. 2
سجده بر پوست جو: سجده بر خوراکیهای روییده از زمین، مانند جو و گندم صحیح نیست؛ لیکن در صحّت سجده بر پوست جو و گندم اختلاف است. 3
زکات جو: جو از غلاّت چهارگانهای است که زکات به آنها تعلّق میگیرد4) ر زکات (. زکات فطره) ر زکات فطره (را میتوان از جو، آرد و یا قیمتِ آن پرداخت کرد. 5
تجارت جو: بنابر قول مشهور چند چیز، از جمله جو مشمول حکم حرمت یا کراهت احتکارند6) ر احتکار (. در مسئله زکات و ضمان، جو و گندم دو جنس به شمار میروند. از این رو، نصاب یکی با دیگری تکمیل نمیشود؛ چنان که ذمّه مشغول به یکی با ادای دیگری بری نمیگردد. امّا در مسئله ربا بنابر مشهور جو و گندم یک جنس محسوب میشوند و داد و ستد آن دو به زیادی یکی بر دیگری ربا و حرام است. 7 بیع محاقله) ر بیع محاقله (- که به گفته گروهی حرام و باطل است - به بیع خوشه گندم در برابر گندم اختصاص ندارد، بلکه بیع خوشه جو در برابر جو یا گندم و خوشه گندم در برابر جو را نیز دربر میگیرد. 8
از جو به معنای دوم به مناسبت در ابواب مختلفی نظیر طهارت، صلات، زکات و دیات سخن رفته است.
در کتب فقهی به تبعِ روایات از جو به عنوان واحد وزن و طول نام برده شده که مقصود، جوِ معمولی از حیث حجم و وزن است.
از جوِ واحد طول در مسئله نماز مسافر و اینکه یکی از شرایط قصر نماز، پیمودن مسافت دو برید است، یاد شده است. در تحدید برید آمده است: دو برید، 24 میل، هر میل چهار هزار ذراع، هر
ذراع 24 انگشت) عرض انگشت (و هر انگشت، هفت جوِ متوسط به هم پیوسته است؛ به گونهای که قسمت زیرین هر جو بر پشت جوِ دیگر قرار گیرد و اندازه عرض هر جو، هفت موی متوسط »یابو« است. 9
غسل کردن با یک صاع و وضو گرفتن با یک مُدّ آب مستحب است. هر صاع، چهار مُدّ، هر مُدّ، دو رطل و یک چهارم رطل؛ هر رطل عراقی 91 مثقال شرعی؛ هر مثقال شرعی یک دینار؛ وزن هر دینار، یک درهم و سه هفتم درهم؛ هر درهم، شش دانق و هر دانق هشت دانه جوِ متوسط است. 10
1. جواهر الکلام 38 -- 3 /6 و 451 /41؛ وسائل الشیعة 2 279 /25. وسائل الشیعة 3 12 /25. جواهرالکلام 419 /8؛ مستمسک العروة 497 /5؛ العروة الوثقی 4 391 /2. جواهر الکلام 342 /2 -- 121 - 119 /3. 10 202 - 193 /14. 9 100 /24. 8 347 - 344 /23. 7 481 /22. 6 518 - 514. 5 207 - 205 /15 و 175 - 174 /15.
منابع
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 129
اصطلاحنامه
مترادفات
از واژه «جو ( غله )» بجای واژههای زیر استفاده کنید:
اعم
اخص
وابسته
- آرد جو، احتکار جو، اقراض کیلی گندم و جو، زکات جو، زکات فطره از جو، سجده بر جو، سویق جو، فقاع جو، نان جو، نصاب جو
منابع
- الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 2 : صفحه 14
- الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 26 : صفحه 124
- الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 3 : صفحه 405
- تحریرالوسیله جلد 1 : صفحه 315
- جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 15 : صفحه 65
- سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 29 : صفحه 3
- سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 5 : صفحه 9، 13، 19، 62، 145، 150، 217، 247، 393
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 3 : صفحه 129
- مهذب الاحکام جلد 11 : صفحه 47