عملکردها

برائت ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

برائت

برائت: پاکی جستن/ رهایی پیدا کردن و آزاد بودن/ تبرّی و بیزاری جستن.

برائت از مادّه »برء« در لغت به معنای تخلّص، تنزّه و تباعد و دوری از چیزی آمده است. مراد از آن در کلمات فقها نیز همان مفهوم لغوی است. ازعنوان برائت در اصول فقه، مبحث اصول عملی و در ابواب مختلف فقهی نظیر حج، تجارت، ضمان، کفّارات، یمین و ارث سخن رفته است که به مهم‏ترین موارد آن اشاره می‏شود.

1. برائت ذمّه از تکلیف؛ به معنای مشغول‏نبودن ذمّه مکلّف به تکلیف محتمل) ر اصل برائت (.

2. برائت ذمّه از دین) ر دین (؛ به‏معنای رهایی پیدا کردن ذمّه از دین به سبب ادای آن یا سقوط دین از ذمّه به ابراء) ر ابراء (.

3. برائت رحم؛ به معنای خالی) پاک (بودن آن از حمل و باردار نبودن) ر برائت رحم (.


86

4. برائت از عیب؛ به معنای سلب تعهّد از خود در برابر عیوب کالای مورد معامله. مستحب است فروشنده هنگام فروش کالای معیوب از عیبهای آن - اعم از آشکار و پنهان - با ذکر تفصیلی آنها تبرّی جوید، نتیجه آن سقوط حقّ خیار فسخ معامله یا حقّ گرفتن ارش) ر ارش (برای خریدار است. ذکر اجمالی عیبها نیز) به اینکه فروشنده بگوید: از تمامی عیوب این کالا تبرّی می‏جویم (در سقوط حقّ یاد شده کافی است. برخی، در عیب پنهان، ذکر تفصیلی آن‏را - در فرض علم فروشنده به آن - واجب دانسته و ذکر اجمالی را برای حصول برائت و سقوط حقّ خیار مشتری کافی ندانسته‏اند. 1

اگر فروشنده ادّعا کند هنگام معامله از عیوب مبیع برائت جسته است و خریدار انکار نماید، درصورت نداشتن بیّنه) ر بیّنه (سخن مشتری با قسم پذیرفته می‏شود. 2

5. برائت از ضمان؛ به معنای سلب ضمان از خود دربرابر آسیبهای احتمالی که از ناحیه شخص بر دیگری وارد می‏گردد. برائت پزشک از ضمان هنگام اقدام به درمان بیمار3 و نیز - بنابر تصریح برخی - برائت از ضمان در ورزشهایی مانند بوکس، موجب سقوط ضمان است. 4

6. قسم خوردن به برائت از خداوند یا رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و یا امامان علیهم السّلام؛ به معنای خروج از حول و قوّه الهی یا از ولایت و اطاعت حجّتهای او. سوگند یاد کردن به برائت از خدا، پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله یا یکی از امامان علیهم السّلام جایز نیست و قسم منعقد نمی‏شود و بنابر مشهور موجب ثبوت کفّاره نیست. 5

7. برائت از دشمنان خدا و اولیای او؛ به معنای بیزاری قلبی از آنان و عمل به مقتضای آن در رفتار و گفتار، همچون دوری گزیدن از آنان و لعن و نفرین بر ایشان، که در اصطلاح از آن به تبرّی) مقابل تولّی (تعبیر می‏شود) ر تبّری (.

8. برائت از ارث؛ به‏معنای اسقاط سهم خود از ارث و برائت از جریره؛ به معنای سلب تعهّد و مسئولیت در برابر جنایت. برائت پدر از جریره فرزند) ر ولاء (و از سهم خود نسبت به ارثیه) ترکه (او موجب محرومیت پدر از ارث فرزند نمی‏شود. 6


87

برخی قدما آن را سبب محرومیت پدر از ارث فرزند دانسته‏اند. 7

1. جواهرالکلام 2 247- 245 /23. جامع‏المقاصد 3 354 /4. جواهر الکلام 4 47 - 46 /43. توضیح المسائل) اراکی (/ 5 572. التنقیح) الطهارة (6 265 - 260 /4. مستند الشیعة 7 451 /19. النهایة/ 682؛ المهذب 167 /2؛ إصباح الشیعة/ 374.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 85

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «برائت ( فقه )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

برئ الذمه، برائت ذمه

اعم

احکام وضعی ( فقه )

اخص

برائت از زکات، برائت از مجهول، برائت ذمه جائر، برائت ذمه زارع، تبری ( فقه )
به لحاظ مبرا:
برائت پزشک، برائت تقاص شونده، برائت حواله پذیر، برائت ضامن، برائت غاصب، برائت کفیل، برائت مستعیر، برائت مستودع، برائت مضمون عنه، برائت مکفول، برائت موکل، برائت وکیل
به لحاظ مبرامنه:
برائت از ارث، برائت از جنایت فرزند، برائت از دعوی، برائت از ضمان جریره، برائت از عیب مبیع، برائت از غیر اسلام، برائت از قسم، برائت از مهریه، برائت از میراث فرزند، برائت از نسب
به لحاظ مقدسات:
برائت از ائمه ( ع )، برائت از اسلام، برائت از حضرت محمد ( ص )، برائت از خدا، برائت از خمس، برائت از قرآن

وابسته

ابراء ( فقه )، عدم ابراء ذمه از خمس به مالیات

== منابع ==index.php?catid=50

  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 2 : صفحه 85
  • مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 1 : صفحه 70